کاربرد موفقیت آمیز مدیریت تلفیقی آفات نیازمند درک همه جانبه اقدامات و گزیدارهای مختلف کنترل آفات و بهره گیری متوازن، بجا و به موقع از آن گزیدارهای مختلف است. این امر نیازمند نگرش سازنده کشاورزان و آمادگی آنها برای پیاده سازی مدیریت تلفیقی آفات در مزارع خویش از جنبه داشتن دانش و مهارت و نیز توان مدیریت یکپارچه مزارع است. بواقع زمانی مدیریت تلفیقی آفات می تواند موفقیت آمیز باشد که در نظام مدیریت مزرعه تلفیق شود. در دسترس بودن فنون، روش­ها و فناوری­های مناسب از طریق تحقیقات سازگاری و کاربردی در زمینه مدیریت تلفیقی آفات، ارائه آموزش ها و مشاوره های ترویجی به کشاورزان به ویژه از طریق رهیافت­های تحقیق و ترویج مشارکتی یکپارچه، در دسترس بودن خدمات حمایتی و نهاده­ای مورد نیاز و سیاست ها نیز از جمله عوامل تاثیر گذار بر گسترش موفقیت آمیز مدیریت تلفیقی آفات به شمار می رود (شریف زاده و همکاران، 1387).

یکی از رهیافت­های اجرای مدیریت تلفیقی آفات، رهیافت مدرسه در مزرعه (FFS)[2] است. FFS ریشه در رهیافت های مشارکتی روستایی دارد. همچنین FFS یک روش مشارکتی یادگیری، پذیرش و انتشار فناوری است (FAO, 2001) که مبتنی بر اصول یادگیری بزرگسالان و مانند یادگیری تجربی است (Davis et al., 2012). فرض اصلی در به كارگیری رهیافت FFS/IPM  آن است كه این رهیافت به واسطه درگیر نمودن فراگیران در مراحل مختلف یادگیری توأم با عمل، در مقایسه با روش­های آموزشی سنتی، اطلاعات بیشتری را در اختیار قرار داده و دركی عمیق­تر را برای آنان به ارمغان می آورد (قربانی پیرعلیدهی و همکاران، 1390). در مدارس مزرعه­ای مدیریت تلفیقی آفات، مزرعه به عنوان کلاس تلقی می گردد و گیاهان، آفات و بیماری علف های هرز، مواد کمک آموزشی هستند. در مدارس مزرعه ای مدیریت تلفیقی آفات از کلاس های دارای تهویه و ارائه مطلب به وسیله پاور پوینت خودداری می­گردد و در عوض کشاورزان در نشست ها و بازدیدهای مزرعه­ای حضور پیدا می­کنند (امیری اردکانی، 1388).

در این راستا، از اواخر دهه 1980، مدرسه در مزرعه كشاورز به عنوان رهیافتی كارگشا، با حمایت فائو و با تمركز اولیه بر مدیریت تلفیقی آفات در نواحی كشت برنج جنوب شرق آسیا ظهور یافت و رفته رفته موضوعات مختلفی چون فرآوری محصول، مدیریت جنگل و حتی سلامت اجتماعی را نیز در برگرفت (علی میرزایی و همکاران، 1389). همچنین مدل FFS/IPM  شروع به گسترش کرد و محصولات و موضوعات مرتبط با کشاورزی بیشتری را  تحت پوشش برنامه­های درسی خود برد. تاکید برنامه ها به طور عمده بر روی روش مدیریت تلفیقی آفات، مصرف کمتر و ایمن تر آفت کش­ها و درک خوب از رابطه بین آفات مفید و مضر می باشد (Yorobe Jr et al., 2011). از آنجایی که رفتار انسان در برابر پدیده ها تحت تاثیر نگرش فرد نسبت به پدیده مورد نظر است، آگاهی از وضعیت نگرش افراد می تواند در پیش بینی، کنترل و حتی تغییر رفتار به مسئولان کمک شایانی نماید (ظریفیان و عزیزی، 1389). بنابراین در این پژوهش سعی شده است که به بررسی نگرش، نیت و رفتار کشاورزان نسبت به برنامه­ های مدیریت تلفیقی آفات پرداخته شود.

2-1- بیان مسئله

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

یکی از چالش­های اساسی در مسیر توسعه بخش کشاورزی، آفات و بیماری­هایی است که سالانه بخش قابل توجهی از محصولات کشاورزی را از بین می برند. در دهه­های گذشته برای غلبه بر چالش های فوق از سموم و آفت کش­ها به وفور استفاده گردیده است. اگر چه با این روش، کنترل آفات و بیماری ها تا حدود زیادی موفق بوده است اما پیامدهای زیست محیطی و خطراتی را برای سلامت انسان­ها به دلیل مصرف بی رویه این مواد، ایجاد می نماید (اتحادی و همکاران، 1390). همچنین برآورد مشکل آفات در گستره جهانی نشان می­دهد که اگر آفات وجود نداشتند تولید مواد غذایی جهان می­توانست تا یک سوم افزایش یابد. بر اساس آخرین آمار از سوی کمیته بین المللی حفظ نباتات در سال 1998 خسارت ناشی از آفات و بیماری­ها و علف­های هرز تا مرز 40% برآورد شده است. بر اساس این آمار باید گفت که با مبارزه با آفات تنها 7/27 درصد از خسارت کاسته شده است (سمیع، 1383).

با توجه به خطرات شناخته شده آفت­کش­های شیمیایی، در محیط زیست و سلامت انسان ها، مدیریت تلفیقی آفات سیستمی است که کاهش استفاده از آفت­کش­های شیمیایی را تشویق می کند و استفاده از روش های کنترل غیر شیمیایی را گسترش می دهد (Yorobe Jr, 2011). همچنین حفظ سلامت محصول در طول فصل زراعی، حفظ دشمنان طبیعی آفات در مزرعه و پیرامون آن، مراقبت هفتگی مستمر از مزرعه توسط کشاورزان و ارتقای توانمندی کشاورزان به سطح کارشناسان ماهر در مدیریت مزرعه از اصول بنیادین مدیریت تلفیقی آفات به شمار می رود (شریفی و همکاران، 1388).

علی رغم تلاش های فراوانی که در دهه­های اخیر برای آموزش روستاییان صورت گرفته، هنوز دانش و آگاهی روستاییان برای مدیریت تلفیقی آفات کافی نیست. این امر حکایت از آن دارد که شیوه های به کار گرفته شده از کارایی لازم برخوردار نبوده است. از این رو دانشمندان و متخصصان ترویجی، برای رفع این نواقص، به ارائه الگوها و رهیافت های جدیدی روی آورده اند که بیشتر بر مشارکت، قدرت بخشی، توسعه منابع انسانی و تسهیل تاکید دارند (اتحادی و همکاران،1390). انتشار ایده­ها و تکنولوژی های نوین در بین جوامع وقتی با موفقیت قرین خواهد بود که منجر به تغییر و دگرگونی در دانش، نگرش و رفتار اعضای جوامع گردیده و در نهایت مورد پذیرش آنها قرار گردد (بیگدلی و صدیقی، 1389). با بهبود نگرش­های فرد در مورد موضوع ها، احتیاج او به تفكر و تصمیم گیری­های جدید كم شده و رفتار او در برابر آن موضوع ها مشخص، عادتی و قابل پیش بینی می گردد. در این راستا سیاست‌گذاران معاصر نیز نیازمند ابزاری برای پیش‌بینی این که چگونه کشاورزان برانگیخته شدن و رهیافت‌های جدید را به عنوان شاخص‌های اجتماعی نظارتی که بر اساس آنها موفقیت سیاست‌ها قضاوت می‌شوند، بپذیرند (Austin et al., 1998). یکی از این رهیافت هایی که می تواند در ایجاد آگاهی و توانمندسازی کشاورزان در استفاده از مدیریت تلفیقی آفات اثر بخش باشد، رهیافت مدرسه در مزرعه است. كاربرد این رهیافت نشان می دهد كه برنامه آموزشی مشاركتی و عمل گرای نهفته در آن، می تواند نقش مؤثری در افزایش دانش كشاورزان نسبت به ابعاد مختلف مدیریت تلفیقی آفات مزارع ایفا نماید و درك آنان را در زمینه بوم شناسی زراعی، چرخه زندگی آفات و دشمنان طبیعی این موجودات مضر ارتقا بخشد و نوآوری محلی را بر انگیزد (علی میرزایی و همکاران،1389).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت