کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Basistrading2 Relativevalue2 Futures2 PatrickByrne2 DotSama2 HODL2 What Is2 Orbs? Bots2 Blockchain2 HMTreasury2 Economics2 BCH LTC2


جستجو


 



تحقیقات نشان داده است که تفکر انتقادی در میان دانشجویان ما نسبت به دانشجویان هم رشته در کشورهای دیگر تا حد قابل‌توجهی پایین است، یعنی بیشتر دانش‌آموزان و دانشجویان ما در حین تحصیل، به دنبال گرفتن مدرک بوده‌اند و نه تجهیز خودشان به مهارت‌های فکری. اصولاً چنین آموزش‌هایی به دانش‌آموزان و دانشجویان ما کمتر داده می‌شود و معمولاً از آن‌ها می‌خواهند یا وادار می‌شوند جزوه بردارند، یا جزوه ردوبدل کنند، کتاب بخرند و مطالبی را حفظ کنند. درصورتی‌که در فرایند یادگیری تفکر انتقادی به دانشجویان آموزش می‌دهند که مطلب را بخوانند، آن را درک کنند و تجزیه‌وتحلیل کننده؛ یعنی تفکر انتقادی را یاد بگیرند و به کار هم ببرند (همان منبع).

۱-۴- اهداف پژوهش:

اهداف کلی:

هدف کلی پژوهش حاضر بررسی پنج عاملی شخصیت و گرایش تفکر انتقادی با نقش واسطه‌ای سلامت روان در بین دانشجویان روانشناسی شهر یاسوج

اهداف جزئی:

تعیین میزان رابطه پنج عاملی شخصیت با گرایش تفکر انتقادی.

تعیین میزان رابطه پنج عاملی شخصیت با سلامت روان.

۱-۵- فرضیه‎ها

شخصیت تفکر انتقادی را پیش‌بینی می‌کند.

شخصیت سلامت روان را پیش‌بینی می‌کند.

سلامت روان در ارتباط با شخصیت و تفکر انتقادی می‌تواند نقش واسطه‌ای ایفا نماید.

۱-۶- متغیرهای پژوهش:

متغیر ملاک: گرایش تفکر انتقادی

متغیر پیش‌بین: پنج عامل شخصیت

متغیر واسطه‌ای: سلامت روان

۱-۷- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها:

تعریف مفهومی شخصیت[۴]: شخصیت یک سازه[۵] است و همین مسئله تعریف آن را مشکل‌تر می‌کند روانشناسان مختلف شخصیت را به گونه‌های متفاوتی تعریف کرده‌اند. آلپورت[۶] شخصیت را سازمان‌دهی نظام‌های روانی و فیزیولوژیکی درون فرد که رفتار و افکار او را تعیین می‌کند تعریف کرد. کتل[۷] نیز شخصیت را چیزی می‌داند که امکان پیش‌بینی آنچه را که شخص در یک موقعیت معین انجام می‌دهد را فراهم می‌آورد. کاستا و مک کری[۸] ویژگی شخصیتی را به عنوان ابعاد تفاوت‌های فردی در تمایل به نشان دادن الگوهای پایدار فکر، احساس، عمل تعریف می‌کند (پورقاز، کاظمی، محمدی،۱۳۹۰).

تعریف مفهومی روان نژند گرایی: که با ثبات هیجانی و سازگاری رابطه عکس دارد و صفات زیرمجموعه آن شامل اضطراب، پرخاشگری، افسردگی، کمرویی، تکانش گری و آسیب‌پذیری است.

تعریف مفهومی برونگرایی: که با گرایش به مردم‌آمیزی، فعال بودن، گرایش به شادمانی و خطرجویی ارتباط دارد و صفات زیر مجموعه آن عبارت است از: گرمی و صمیمیت، مردم آمیزی یا گروه‌گرایی، جرأت، فعال بودن، هیجان‌خواهی، هیجان‌های مثبت با اشتیاق. (خادمیان، ۱۳۸۸، ص ۱۱).

تعریف مفهومی انعطاف‌پذیری: که با ویژگی‌هایی مانند باز بودن نسبت به تجارب، غنای تخیل، کنجکاوی نسبت به جهان درونی و بیرونی خود، آزاداندیشی و عدم سنت‌گرایی ارتباط دارد و از صفات زیر تشکیل یافته است: تخیل، زیبایی‌شناسی، احساسات و هیجانی بودن اعمال و علایق گسترد

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-02-20] [ 09:36:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:35:00 ب.ظ ]




سازگاری مردان می گذارد. همانطور که بیان شد احساس طرد برای همه افراد پیامدهای مختلفی داردهمچنین احساس کنترل همسر در زندگی زناشویی مشکلات خاص خود را به دنبال دارد  . با شناسایی ان در سبک های مختلف و پیش بینی آن می توان با آموزش کافی این مشکلات را برطرف نمود.

۱-۴ اهداف پژوهش

هدف کلی : مطالعه بررسی رابطه پذیرش ،طرد و کنترل همسر با سبک دلبستگی افراد

هدف ویژه :

‌۱- بررسی رابطه سبکهای دلبستگی با پذیرش همسر

۲- بررسرابطه سبکهای دلبستگی باطردهمسر

۳- بررسی رابطه سبکهای دلبستگی باکنترل همسر

۱-۵ فرضیه ‏های تحقیق:

سبک های دلبستگی می تواند پذیرش همسر را پیش بینی کند
سبک های دلبستگی می تواند طرد همسر را پیش بینی کند
سبک های دلبستگی می تواند کنترل همسر را پیش بینی کند
 ۱-۶ تعریف واژه‏ها و اصطلاحات فنی و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی):

دلبستگی:

تعریف نظری: به طور کلی دلبستگی به معنی پیوند عاطفی بین مردم بوده و مردم برای ارضای عاطفی برهم تکیه می کنند. دلبستگی را می توان یک الگوی رفتاری خاص در نظر گرفت که در اکثر جوامع برای رشدسالم اهمیت حیاتی دارد و زمانی دلبستگی مطلوب بوجود می آید که در سال اول زندگی کیفیتی متقابل وخوشایند بین کودک و مادرنگهدارنده شکل گرفته باشد. رابطه ای گرم، صمیمانه و پایا که برای هردورضایتبخش و مایع خوشی است) پورافکاری، ۱۳۷۶)

همچنین دلبستگی به معنای برقراری ارتباط قلبی با فرد مورد علاقه ، به شکل مهر ورزیدن ، عاشق بودن ، دلدادگی و تعلق خاطر فرد به شخص یا شی ء است.

 

تعریف عملیاتی: عبارت است نمره ای که فرد در پرسشنامه  دلبستگی بزرگسال[۳۳](AAS)  هازن و شیور بدست می آورد.

طرد:

تعریف نظری: نشان دادن نفرت یا تمایل به جدایی از همسر

تعریف عملیاتی: عبارت است نمره ای که فرد در پرسشنامه پذیرش، طرد و کنترل شریک خویش(روهنر، ( ۲۰۰۵  بدست می آورد

پذیرش :

تعریف نظری: گرمی و صمیمیتی که همسران نسبت به هم دارند

تعریف عملیاتی: عبارت است نمره ای که فرد درپرسشنامه پذیرش، طرد و کنترل شریک خویش(روهنر، ( ۲۰۰۵  بدست می آورد

کنترل :

تعریف نظری:به معنای داشتن قوانین و چهارچوبها و نظارت بر اجرای قوانین است . تمایل به تحت نظر داشتن همسرومحدود کردن آن  و سختگیری

تعریف عملیاتی: عبارت است نمره ای که فرد درپرسشنامه پذیرش، طرد و کنترل شریک خویش(روهنر، ( ۲۰۰۵  بدست می آورد

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:34:00 ب.ظ ]




معتقدند که اگر آن­ها کوشش زیادی به خرج بدهند و اعمال خاصی را با روش معینی اجرا کنند، می­توانند به قطعیت کامل برسند. در واقع این نوع طرز تلقی ها جزء سیاست و بینش آن­ها است. ولی واقعیت این است که کوشش زیاد برای حصول اطمینان، باعث شک و تردید بوده و درنتیجه فرد بیش از پیش دچار عدم قطعیت خواهد شد و بلاتکلیفی با توانایی فرد برای کارکرد مناسب تداخل می­ کند. برای مثال، افرادی که نمی­توانند بلاتکلیفی را تحمل کنند، باور دارند که بلاتکلیفی استرس آور و نارحت کننده است، بلاتکلیفی نسبت به آینده عادلانه نیست، رویدادهای غیرمنتظره منفی هستند و باید از آنها اجتناب کرد(داگاس و رابی چاد[۱۸]، ۲۰۰۷).

از طرفی در تبیین عوامل مؤثر در بروز و تداوم نشانه های وسواسی- اجباری بر نقش عوامل شخصیتی به ویژه کمال گرایی تأکید شده است.کمال گرایی یعنی داشتن اهداف بلندپروازانه، جاه طلبانه، مبهم و غیرقابل وصول و همچنین داشتن تلاش افراطی برای رسیدن به اهداف. ویژگی اصلی و عمده افراد کمال گرا این است که آن­ها همه چیز را یا سیاه می دانند یا سفید.برای آن­ها به هیچ وجه حد وسط یا به اصطلاح خاکستری وجود ندارد. مشکل اساسی در این زمینه این است که افراد کمال گرا همیشه به دنبال بهترین و کامل ترین راه حل بوده و همیشه می خواهند که در استانداردهای بالا همه چیز را داشته باشند یا انجام بدهند، و اگر نتوانند به چنین استانداردهایی برسند خود را شکست خورده کامل می­دانند. اگر چه وجود کمال گرایی می ­تواند تا حدی فرد را به جلو براند، اما کمال گرایی بیش از حد و به شکل منفی می ­تواند زمینه ساز اختلال وسواس فکری-عملی شود. بعضی از افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی معتقدند که بهترین راه حل برای انجام دادن کارها و امور این است که آنها را به طور کامل و بدون عیب و نقص انجام داد و انجام دادن کارها لازم و ضروری است. حتی معتقدند که کوچکترین اشتباه و خطا نتایج جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت. این افراد معتقدند که شکست در قسمتی از امور به معنی شکست کامل در آن امور است. این نوع باورها موجب می شوند که رفتار فرد تحت تاثیر قرار گرفته و تغییر کند و او تبدیل به فردی غیرفعال و غیر خلاق شود. در نتیجه فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی ممکن است ساعت­ها از وقت خود را صرف انجام دادن کاری بکند، ولی به دلیل اینکه فکر می­ کند کار خود را باید به طور کامل و بدون نقص انجام بدهد هرگز به نتیجه دلخواه خودش نرسد و این چرخه همچنان ادامه داشته باشد. یعنی فرد وسواسی درگیر چرخه تلاش برای رسیدن به بهترین نتیجه و این فکر که من هنوز نتوانسته ام کارهایم را به نحو احسن انجام بدهم، می­شود. به عنوان مثال، صرف کردن ساعت­های متمادی برای اصلاح کردن یک امر که فرد می­داند درست است ولی فکر می­ کند به اندازه کافی خوب نیست باعث از دست دادن هدف واقعی و نهایی می­شود (ویل و ویلسون[۱۹]، ۲۰۰۵).

البته ارتباط کمالگرایی با اختلال وسواس فکری-عملی هنوز کاملا روشن نشده است و یافته ها در این مورد متناقض هستند.سیکا (۲۰۰۴)نشان داده است که کمالگرایی اختلال وسواس فکری-عملی را از اختلال اضطراب فراگیر متمایز نمی­کند. از سوی دیگر فراست و استکیتی (۱۹۹۷) نشان داده اند که کمالگرایی کلی بین گروه­های اختلال وسواس فکری-عملی و اختلال وحشتزدگی تفاوتی ندارد (وو و کورتزی[۲۰]، ۲۰۰۹). همچنین در خلاصه بندی مطالعات مختلف، داگاس و همکاران(۲۰۰۴) ادعا کرده اند که عدم تحمل بلاتکلیفی بهترین پیش بینی کننده برای نگرانی و اختلال اضطراب فراگیر در جمعیت هایی بالینی و غیربالینی است. با توجه به اینکه تحقیقات گذشته دو سازه کمال گرایی و عدم تحمل بلاتکلیفی را در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی مورد بررسی قرار داده اند و پژوهش­های انجام گرفته در این زمینه ضد و نقیض است. لذا عدم تحمل بلاتکلیفی و کمالگرایی مؤلفه­های شناختی هستند که نقششان را باید در اختلال وسواس فکری-عملی مورد بررسی قرار داد. از این رو، سؤال اساسی این پژوهش این است که آیا بین افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی و افراد عادی در زمینه کمال گرایی  و عدم تحمل بلاتکلیفی تفاوت وجود دارد؟

اهمیت و ضرورت مسئله

امروزه یکی از حوزه­های که در آن مطالعات فراوانی در حال انجام است، بررسی و تبیین رابطه بین فرآیندهای روانشناختی و آسیب شناسی روانی است. تعیین مؤلفه­های اساسی و مهم در هر یک از اختلالات می ­تواند پیشنهادهای سازنده ای را در جهت پیشگیری و خط مشی های درمانی ارائه کند. با توجه به شیوع نسبتاً بالای اختلال وسواس فکری-عملی که از هر پنجاه نفر یک نفر را مبتلا می­سازد و با توجه به اینکه این بیماری میل به مزمن شدن دارد، آشکار است که هزینه­ های مالی و پیامدهای روانشناختی آن برای خود مبتلایان، خانواده­های آنان و جامعه بسیار بالاست (مهرابی زاده و همکاران، ۱۳۸۶).

اختلال وسواس فکری-عملی یک اختلال اضطرابی بسیار ناتوان ساز است که معمولا به مثابه یک بیماری بد علاج که نیازمند درمان مادام العمر است، در نظر گرفته می­شود. پدیده­های وسواسی نه تنها در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی، که در بسیاری دیگر نیز قابل مشاهده است. علی رغم شناخت فزاینده شیوع و بیماری زایی اختلال وسواس فکری-عملی و معرفی درمان­های مؤثر، مبتلایان به این اختلال هنوز کمتر از حد واقعی  تشخیص داده شده و به گونه ای نامناسب مداوا می­شوند(کلارک و واتسون[۲۱]، ۲۰۰۶).

بررسی­های به عمل آمده نشان داده است که شیوع بالای این اختلال مشکلات زیادی را در کارکرد شغلی، بین فردی، مالی، تحصیلی، زناشویی و مراقبتی افراد مبتلا به این اختلال ایجاد کرده و از طرف دیگر، مقادیر بالایی از خدمات بهداشتی را صرف خود می­ کند. به علت ماهیت عاجز کننده اختلالات اضطرابی و از جمله اختلال وسواس فکری-عملی، داروهای تجویزی برای اختلالات اضطرابی از جمله پرمصرف ترین داروها در سطح جهان هستند. درنتیجه با توجه به شیوع نسباً بالای این اختلال و مزمن و هزینه بر بودن بودن آن، لزوم تشخیص و درمان به موقع آن امری ضروری است که طی چند ده

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ب.ظ ]




طریق فراهم کردن محیط حمایتی و منسجم در تاب آوری فردی مؤثر است. در چندین مطالعه به نقش فرآیندهای خانواده به عنوان عامل حمایتی تأکید شده است .به عنوان مثال، روتر دریافت که ارتباط خوب نوجوان حداقل با یکی از والدین، او را در برابر بروز برخی رفتارهای پرخطر مقاوم می کند(پارکینز[۱۹]، ۲۰۰۴).

بونانو(۲۰۰۵)، راه های بدست آوردن تاب آوری را : داشتن سرسختی ، خودافزایی ، مقابله سرکوب گرایانه، داشتن خلق و خو و احساسات مثبت می داند.

مطالعات متعدد طیف گسترده ای از عوامل محافظت کننده وکنترل کننده در برابر عوامل خطر سازبرای سلامتی را شناسایی کرده است.محققان نشان داده اند که خودارزیابی های مثبت که مشابه مفهوم خودکارآمدی بندورا است و به معنی اطمینان افراد به تواناییشان در نشان دادن رفتارهایی خاص، مدیریت هیجان ها، رویارویی با موقعیت های دشوار زندگی و به دست آوردن حمایت های اجتماعی است، یکی از عوامل تعدیل کننده محسوب می شود(برومند و همکاران ، ۱۳۹۱).

با توجه به آنچه که گفته شد ، این پژوهش در نظر داشت به بررسی نقش سلامت عمومی و تاب آوری با تعهد سازمانی و توجه به نقش خودکارآمدی کارکنان کرمان خودرو ، بپردازد.

۱-۳- اهمیت و ضرورت

از آنجا که فرایند تولید نیروی انسانی ناسالم و پریشان حال، بخشی از آفات توسعه پایدار یک جامعه به ویژه در پویایی سازمانی است، به همین دلیل هیچ پدیده‌ای به اندازه سلامت عمومی نمی‌تواند در فرایند توسعه مؤثر باشد، بنابراین برنامه‌ریزی برای تأمین بهداشت روانی کارکنان از سویی به سلامت عمومی اجتماعی کارکنان و از سویی دیگر به اهداف توسعه صنعتی و تولید بهتر کمک می‌کند(شیخ همکاران ، ۱۳۸۴).

بسیاری از محققان بین خوکارآمدی و مشکلات روان شناختی رابطه ای معنادار و منفی را گزارش   کرده اند و چنین بیان می دارند که این سازه می تواند به عنوان عامل میانجی بین سلامت عمومی و بسیاری دیگر از متغیرها قرار گیرد و با ارتقای تاب آوری ، فرد می تواند در برابر عوامل استرس زا ، اضطراب آور و هم چنین عواملی که باعث به وجود آمدن بسیاری از مشکلات روان شناختی آن ها می شود از خود مقاوت نشان داده و بر آنها غلبه نمایند. سلامت عمومی افرادی که تحت تأثیر استرس ، اضطراب و افسردگی قرار می گیرند به خطر می افتد(بشارت، ۲۰۰۷).

وجود عوامل استرس زا درمحیط های کاری که شرکت کرمان خودرویکی از آن ها می باشد، موجب کاهش تاب آوری و سطح تحمل کارکنان شده و منجر به بروز بیماری های متعدد جسمی و روحی می گردد ، به عبارتی سلامت عمومی افراد را به خطر می اندازد . از طرفی تاب آوری با کنترل کنندگی خودکارآمدی و کم رنگ تر کردن این عوامل سلامت عمومی افراد را تضمین می کند. از این رو پژوهش حاضر به بررسی نقش سلامت عمومی و تاب آوری بر تعهدسازمانی با توجه به کنترل کنندگی خودکارآمدی کارکنان کرمان خودرو پرداخته است.

۱-۴- اهداف تحقیق

۱-۴-۱- هدف کلی :

تعیین نقش سلامت عمومی و تاب آوری بر تعهدسازمانی با توجه به کنترل کنندگی خودکارآمدی کارکنان کرمان خودرو

۱-۴-۲- اهداف جرئی:

۱- تعیین نقش سلامت عمومی بر تعهدسازمانی با توجه به نقش کنترل کنندگی خودکارآمدی کارکنان کرمان خودرو

۲- تعیین نقش تاب آوری بر تعهدسازمانی با توجه به نقش کنترل کنندگی خودکارآمدی کارکنان کرمان خودرو

۳- تعیین نقش سلامت عمومی بر خودکارآمدی کارکنان کرمان خودرو

۴- تعیین نقش تاب آوری بر خودکارآمدی کارکنان کرمان خودرو

۱-۵- سؤالات تحقیق:

۱- آیا سلامت عمومی بر تعهدسازمانی با توجه به کنترل کنندگی خودکارآمدی کارکنان کرمان خودرو نقش دارد؟

۲- آیا تاب آوری بر تعهدسازمانی با توجه به کنترل کنندگی خودکارآمدی کارکنان کرمان خودرو نقش دارد؟

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ب.ظ ]




همچنین، لازاروس و فولکمن[۸](۱۹۸۴)، چارچوبی را برای درک استرس، مقابله و انطباق ارائه دادند که مبین آن است که اثرات استرس (در اینجا تعارضات زناشویی در نظر گرفته می‌شود) بر سازگاری و انطباق، تحت تاثیر راهبردهای مقابله‌ای مورد استفاده می‌باشد که تابعی از منابع شخصی و محیطی است (برزگرکهنمویی، یاقوتی آذر و خلیل شعار، ۱۳۸۹). در واقع، راهبردهای مقابله‌ای یکی از سازه‌های مرتبط با تاب‌آوری است. شیوه‌های مقابله، راهبردهای شناختی و رفتاری است که توسط افراد استفاده می‌شود تا با موقعیت‌های استرس‌زا مقابله کنند (فولکمن و موسکوویتز[۹]، ۲۰۰۴). این راهبردها نقش اساسی وتعیین کننده‌ای در سلامت جسمانی و روانی آنها ایفا می‌کنند. در واقع، سلامت روانی در یک تعامل دو طرفه از سویی از نتایج انتخاب و استفاده از راهبردهای مقابله‌ای موثر و متناسب با تغییر و تنش محسوب می‌گردد و از سویی دیگر خود زمینه‌ساز فضای روانی سالمی است که در پرتو آن شناخت صحیح و ارزیابی درست موقعیت تنش‌زا جهت انتخاب راهکار مقابله‌ای موثر، میسر می‌گردد (غضنفری و قدم‌پور، ۱۳۸۷).

راهبردهای مقابله‌ای موثر باعث می‌شوند که واکنش فرد به سطوح بالای تنیدگی کاهش یابد و آثار زیانبار آن تعدیل شود. شرایط استرس‌زا و حتی شدت آن، به خودی خود بد و سازش نایافته نیست، بلکه مهم چگونگی مقابله با این شرایط است. لذا اتخاذ خط مشی و راهبردهای نامناسب در مواجهه با عوامل استرس‌زا می‌تواند موجب تشدید مشکلات شود، در حالیکه به کارگیری راهبرد صحیح مقابله می‌تواند نتایج مثبتی در پی داشته باشد. از آنجایی که تعارضات درون خانوادگی و ادراک فرزندان از اختلافات والدینشان، می‌تواند به عنوان یک عامل تنش زا عمل کرده و باعث ایجاد مکانیسم هایی برای مقابله با این مشکلات شود، لذا آموزش و یادگیری راهبردهای موثر برای مقابله با این شرایط امری الزامی می‌باشد. اینکه کودکان چگونه با این استرس روبرو شده و از خود در برابر آن دفاع می‌کنند بستگی به تفاوت‌های فردی آنها با یکدیگر دارد. در واقع هنگامیکه فرزندان، خردسال هستند دارای راهبردهای مقابله‌ای کمتری برای مواجه شدن با این تعارضات می‌باشند. ولی هر چه بزرگتر می‌شوند، به دلیل رشد مکانیسم‌های شناختی، راهبردهای بیشتری را یاد گرفته و از آنها استفاده می‌کنند که این راهبردها می‌تواند هم مثبت و هم منفی باشد و باعث شود که در شرایط مشابه که برای فرد تنش‌زا محسوب می‌شود از این راهبردها استفاده کند. حال راهبردهایی که منجر به سازگاری مثبت با موقعیت‌های تهدیدآمیز می‌شود، تاب‌آوری فرد را افزایش داده و احتمال تکرار این رفتار را در آینده افزایش می‌دهد. در مقابل، راهبردهایی که استرس را در فرد کاهش نمی‌دهند، به مرور زمان کنار گذاشته می‌شوند. راهبردهای مقابله‌ای مثبت، به فرزندان این دسته از خانواده‌ها کمک می‌کند تا بتوانند با بکارگیری شیوه‌ی درست، شرایط را کنترل کرده و آسیب‌های روحی و روانی کمتری را متحمل گردند. بنابراین راهبردهای مقابله‌ای می‌تواند به عنوان یک متغیر پیش آیند و میانجی بین رابطه تاب‌آوری و تعارض زناشویی به حساب آید که در پژوهش حاضر مورد توجه قرار گرفته است.

از مسائل مهم دیگری که می‌تواند با تعارضات زناشویی رابطه داشته و بر آن تاثیر بگذارد، مسائل جمعیت شناختی یا همان عوامل دموگرافیک می‌باشد. عواملی چون میزان تحصیلات و موقعیت شغلی زوجین، جدا از عوامل درون زوجی همچون کیفیت رابطه‌ی کلامی و غیرکلامی، حل تعارض و اختلاف و .، به طور غیرمستقیم می‌تواند بر سلامت روانی فرزندان از جمله تاب‌آوری آنان تاثیرگذار باشد. بسیاری از زوج‌های جوان و کسانی که مدت زمان زیادی از زندگی زناشویی‌شان نمی‌گذرد، به دلایل مختلف از جمله وجود عشق و محبت اولیه، عدم برخورد با مشکلات، کم بودن تعداد بچه‌ها، رضایت زناشویی بالایی را گزارش می‌کنند. با افزایش طول مدت ازدواج، زوجین در زندگی با مسایل و مشکلات جدیدتر از جمله تربیت فرزندان، مشکلات اقتصادی و به وجود آمدن چالش‌های جدید رو برو می‌شوند، که این مسایل بر زندگی زوجین تاثیر منفی گذاشته و باعث کاهش رضایت زناشویی آنها می‌شود (عطاری، الهی‌فرد، مهرابی‌زاده هنرمند، ۱۳۸۵). همچنین با توجه به نقش تحصیلات در زندگی فردی، محققان دریافتند که سطح تحصیلات می‌تواند در زندگی زوجین تاثیرگذار باشد. توکر و اوگردی[۱۰] (۲۰۰۱)، بیان می‌کنند که افراد با تحصیلات بالاتر دارای رضایت از ازدواج بیشتری هستند مشروط بر آن‌که، میزان تحصیلات آنها با دیگری متناسب باشد. زوج‌هایی با تحصیلات پایین‌تر نیز دارای رضایت زناشویی هستند تا زمانیکه میزان تحصیلات آنها با یکدیگر متناسب باشد.

از آنجایی که میزان تحصیلات با موقعیت شغلی فرد نیز در ارتباط است، می‌توان نتیجه گرفت که شغل فرد نیز می‌تواند با تعارضات یا رضایتمندی زناشویی رابطه داشته باشد. تحقیقات راجع به نقش شغل فرد در میزان رضایت از زندگی از دهه‌ی ۱۹۷۰ شروع شد. در آن زمان کارمندان زمان زیادی را کار می‌کردند و زمان کمتری را با خانواده می‌گذراندند. در واقع کار کردن برای این افراد به صورت یک هویت، معنا و هدف در آمده بود و نقطه‌ی اصلی زندگی آنها را تشکیل می‌داد (هونیکات[۱۱]، ۱۹۸۸، ۱۹۹۶؛ مایرز و دینر[۱۲]، ۱۹۹۵). پس از آن رابطه‌ی قوی بین شغل و رضایت زندگی، در مطالعات اخیر به دست آمده است و از آنجایی که رضایت زناشویی دارای رابطه‌ی نزدیک با رضایت از زندگی است، می‌توان نتیجه گرفت که شغل فرد می‌تواند تاثیر بسزایی بر روابط زناشویی و مشکلات روانشناختی در زوجین و فرزندان داشته باشد (تایت، پادگت و بالدوین[۱۳]، ۱۹۸۹).

در نهایت، از آنجایی که بر اساس تحقیقات انجام گرفته در آمریکا، حداقل ۴۰% از بچه‌ها در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ به دنیا آمده‌اند، و احتمال دارد که این افراد طلاق را تجربه کنند و همچنین بسیاری از آنها ممکن است در خانواده‌هایی زندگی کنند که میزان بالای ناسازگاری و نزاع در آنها دیده می‌شود، توجه به تاثیر ناسازگاری زناشویی بر رفتار بچه‌ها حائز اهمیت است (گلیک و لین[۱۴]، ۱۹۸۶). در ایران نیز از سال ۱۳۴۷ به بعد نسبت طلاق به ازدواج تا سال ۱۳۵۵ روند رو به افزایشی داشته و از ۸۲/۹ درصد در سال ۱۳۴۷ به ۷۷/۱۰ درصد در سال ۱۳۵۵ رسیده است. در سال‌های پس از انقلاب این شاخص کاهش و در اواسط دهه ۶۰ دوباره افزایش یافته و در سال ۱۳۶۵ این نسبت ۳۵/۱۰ درصد بوده است. در سال‌های بعد روند رو به کاهش بوده و در سال ۱۳۷۵ به ۸۹/۷ درصد رسیده است. مجددأ در دهه اخیر این نسبت افزایش یافته و در سال ۱۳۸۰، ۴۲/۹ درصد و در سال ۱۳۸۵، ۰۹

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:28:00 ب.ظ ]




۱- تعیین رابطه بین تحریف شناختی و خستگی هیجانی[۳۰] دانشجویان.

۲-تعیین رابطه بین تحریف شناختی و بدبینی (بی علاقگی)آموزشی [۳۱] دانشجویان.

۳-تعیین رابطه بین تحریف شناختی و ناکارآمدی آموزشی [۳۲] دانشجویان.

۴-تعیین رابطه بین باورهای غیر منطقی و خستگی هیجانی دانشجویان.

۵-تعیین رابطه بین باورهای غیر منطقی و بدبینی (بی علاقگی) آموزشی دانشجویان.

۶- تعیین رابطه بین باورهای غیر منطقی و ناکارآمدی آموزشی دانشجویان.

۷- تعیین رابطه بین تحریف شناختی و باورهای غیر منطقی دانشجویان.

۸- پیش بینی تحلیل رفتگی آموزشی بر اساس تحریف شناختی و باورهای غیر منطقی.

۵-۱ فرضیه های پژوهش

الف)فرضیه اصلی:

تحریف های شناختی و باورهای غیر منطقی سهم معنا داری در پیش بینی تحلیل رفتگی آموزشی دارند.

ب)فرضیه های فرعی:

۱- بین تحریف شناختی و خستگی هیجانی دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.

۲- بین تحریف شناختی و بدبینی (بی علاقگی) آموزشی دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.

۳- بین تحریف شناختی و ناکارآمدی آموزشی دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.

۴- بین باورهای غیر منطقی و خستگی هیجانی دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.

۵- بین باورهای غیر منطقی و بدبینی (بی علاقگی) آموزشی دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.

۶- بین باورهای غیر منطقی و ناکارآمدی آموزشی دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.

۷- بین تحریف شناختی و باورهای غیر منطقی دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.

۸-بر اساس تحریف شناختی می توان تحلیل رفتگی آموزشی دانشجویان را پیش بینی کرد.

۹- بر اساس باورهای غیر منطقی می توان تحلیل رفتگی آموزشی دانشجویان را پیش بینی کرد.

۶-۱ متغیرهای پژوهش

الف)متغیرهای پیش بین: باورهای غیر منطقی و تحریف شناختی

ب)متغیر ملاک: تحلیل رفتگی آموزشی(خستگی هیجانی – بدبینی آموزشی و ناکارآمدی آموزشی)

ج)متغیر های کنترل کننده: سال ورود به دانشگاه و دوره تحصیلی(کارشناسی)

۷-۱ تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

الف)تعاریف مفهومی

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:25:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:24:00 ب.ظ ]




۲-۱- سلامت روان

۲-۱-۲-مفاهیم سلامتی

معنای لغوی سلامتی کامل بودن است. این واژه در زبان­های انگلوساکسون از ریشه­ای گرفته می‌شود که واژه­های کامل، بی عیب[۲۲] و مقدس[۲۳]  هم از آن گرفته شده اند ( حسینی، ۱۳۷۴).

سلامتی را می­توان در چند سه مفهوم زیر بررسی نمود:

الف) مفهوم زیست پزشکی: سلامت به طور نسبی به عنوان «عدم بیماری» در نظر گرفته می‌شود و اگر کسی بیمار نباشد سالم محسوب می­شود.

ب) مفهوم بوم شناختی: مفهوم بوم شناختی فرضیه جالبی را پیش کشیده و سلامت را به عنوان تعادل پویا بین انسان و محیط زیست و بیماری را به صورت بدی تنظیم وجود انسان با محیط زیست در نظر می‌گیرد.

ج) مفهوم روانشناختی: با پیشرفت علوم اجتماعی در دوران معاصر آشکار شده است که سلامت تنها یک پدیده زیست پزشکی نیست، بلکه چیزی است که می ­تواند تحت تاثیر عوامل اجتماعی، روانشناختی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و زیست شیمی قرار گیرد.

د) مفهوم کلیت (جامع): ترکیبی از همه مفاهیم نامبرده شده می­باشد (بشارتی فر،۱۳۸۱).

انجمن بهداشت روانی آمریکا افراد سالم را با سه خصوصیت عمده زیر معرفی می­ کنند:

۱- افراد سالم از لحاظ روانی احساس راحتی می­ کنند. خود را آن­گونه که هستند می‌پذیرند، از استعدادهای خود بهره­مند می­شوند و بیشترین بهره را از آنان می­برند. آنها در مورد عیوب جسمانی و ناتوانی­ های خود شکیبا بوده و از آن ناراحت نمی­شوند. افراد مورد اشاره دیدگاهی واقع گرایانه دارند و دشواری­های زندگی را سهل می­انگارند. آن­ها وقت کمی را در نگرانی، ترس، اضطراب و یا حسادت سپری می­ کنند، اغلب آرامند و نسبت به عقاید تازه گشاده­رو هستند و دارای طیب خاطر و طبعی شوخ هستند و اعتماد به نفس بالایی نیز دارند. آن­ها از حضور در جمع لذت می­برند، اما به تنها بودن نیز اهمیت نمی­دهند و وحشتی از آن ندارند. شاید مهمتر از همه­ی این­ها برخوردار از سیستم ارزش هستند که از تجربه شخصی­شان سرچشمه می­گیرد.

۲- افراد سالم احساس خوبی نسبت به دیگران دارند. آن­ها می­کوشند تا دیگران را دوست بدارند و به آنان اعتماد کنند و تمایل دارند دیگران نیز آن­ها را دوست داشته باشند و به آن­ها اعتماد نمایند. چنین افرادی قادرند که با دیگران روابط گرمی داشته باشند و این روابط را ادامه دهند. آن­ها با احساس یکی بودن با جامعه، نسبت به دیگران احساس مسئولیت می­ کنند.

۳- افراد سالم قدرت روبرو شدن با نیازمندی­های زندگی را دارند. این افراد معمولاً نسبت به اعمال خود احساس مسئولیت می­ کنند و با مشکلات با همان شیوه که رخ می­دهد برخورد می‌کنند. آن­ها در مورد آن­چه که می­توانند انجام دهند، دارای پندارهای واقع گرا هستند، بنابراین آن­ها تا آن­جا که ممکن است محیط خود را شکل می­ دهند و تا جایی که ضرورت دارد با آن سازگار می­شوند. از تجارب بنیادین زندگی لذت می‌برند، اما هرگز شیفته­ی خود نمی­شوند. آن­ها به بررسی تجارب و تبادل با دنیای خارج از خود می­پردازند و بیشترین تلاش خود را صرف آن­چه که انجام می­ دهند می­ کنند و پس از آن نیز احساس خرسندی نصیبشان می­شود (بشارتی فر،۱۳۸۱).

بلاستر[۲۴] جامعه شناس انگلیسی در کتابی که در زمینه ارزیابی سلامت در سال ۱۹۹۰ نوشته است، بر این چند نکته درباره­ی سلامت به طور کلی تاکید داشته است (به نقل از ترکان، کبیر و حاکمی، ۱۳۸۶).

۱- سلامت مفهومی چند بعدی[۲۵] است. فرد ممکن است از یک نقطه نظر سالم و از نقطه نظر دیگر در شرایط بیماری قرار داشته باشد. بسیاری از افراد ممکن است علی­رغم اینکه به مشکلات و بیماری‌های متعدد دچار باشند (نظیر پادرد، میگرن، مشکل دید، افسردگی.) خود را همچنان سالم به حساب بیاورند. ممکن است فرد بیماری جسمانی مشخصی نداشته باشد اما بدلیل ناخرسندی روحی-­­ روانی، خود را بیمار تلقی کند.

۲- وضعیت سلامت ممکن است نقطه­ای در یک پیوستار در نظر گرفته شود یعنی سلامت یا عدم آن را نمی­توان سیاه و سفید دید.

۳- تعریف از سلامت بهنجار می ­تواند در بردارنده­ی میزان معینی از علائم یا نشانه­ های بیماری باشد که به جنس، یا تجربه­ی فرد یا هنجارهای اجتماعی در افراد تفاوت پیدا می­ کند. در واقع اینکه فردی بگوید هیج نشانه­ای از بیماری ندارد غیر عادی تلقی می­شود.

۴- جنبه یا وجه کارکردی، سلامت یکی از مهمترین عناصر تعریف سلامت نزد افراد عامی است. توانایی ایفای نقش­های اجتماعی یکی از وی

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:23:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:22:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:20:00 ب.ظ ]




افراد با فوبی اجتماعی به طور متوسط بین ۱۰ تا ۱۳ سالگی (برای مثال اتو، پولاک، مکی[۲۶] و همکاران ، ۲۰۰۱ ) گزارش شده است، آن معمولاً تا اواخر نوجوانی و اوایل بلوغ تشخیص داده نمی­ شود. علاوه­براین، به دلیل طبیعت این اختلال، افراد فوبی اجتماعی به طور معنی داری دیرتر از سایر بیماران اختلال اضطرابی به دنبال کمک از مراقبت‏های درمانی اولیه، پس از شروع علایم هستند (واگنر، سیلور، مارنان و روین[۲۷] ، ۲۰۰۶).

اگرچه در حال حاضر اتفاق نظری بر روی علل اختلال اضطراب اجتماعی وجود ندارد، چندین مدل شناختی پاسخ­هایی برای عوامل مزمن آن ارائه داده­اند (برای مثال کلارک و ولز، ۱۹۹۵؛ رپی و هیمبرگ، ۱۹۹۷). مدل­­های شناختی عموماً بر این فرض استوار است که افراد اضطراب اجتماعی در پردازش شناختی سوگیری دارند. ولز و کلارک (۱۹۹۵) پیشنهاد کردند که افراد اضطراب اجتماعی وقتی در یک موقعیت اجتماعی قرار می­گیرند انتظارات منفی در مورد عملکرد فعال ­شده و این انتظارات منفی باعث حساسیت به تهدید می­شود. یکی از ویژگی­های منحصر بفرد این مدل، طرح چندین عملیات مجزای شناختی است که مهم­ترین آن توجه متمرکز بر خود، پیش بینی و پردازش پس رویدادی[۲۸] است. توجه متمرکز بر خود نشانه­ های منفی خود را افزایش می­دهد که نه تنها موجب تشدید اضطراب می­شود همچنین موجب سوگیری قضاوت فرد در طول عملکرد موقعیت اجتماعی می­شود.

درک رابطه میان اضطراب اجتماعی، سوگیری حافظه و توجه متمرکز بر خود تلویحاتی برای درمان اضطراب اجتماعی دارد، زیرا الگوهای مفهومی برخی افراد با اضطراب اجتماعی را دارای توانمندی­های زیادی برای انجام رفتارهای مناسب درموقعیت­های اجتماعی می­دانند که از انجام آن ناتوان هستند، زیرا می­اندیشند که این توانایی را ندارند. مدل هراس اجتماعی کلارک و ولز (۱۹۹۵)، هم در درک تئوری این اختلال و هم بهبود موفقیت آمیز درمانی آن را تحت تأثیر قرار داده است (کلارک، ۲۰۰۱). تلاش در راستای کاهش توجه متمرکز بر خود به عنوان بخشی از درمان می تواند مؤثر می­باشد. بنابراین مطالعه در مدل کلارک و ولز دارای اهمیت است، برای ارزیابی اینکه آیا توجه متمرکز بر خود می ­تواند میانجی ارتباط سوگیری حافظه در افراد با اضطراب اجتماعی باشد نیاز به مطالعه بیشتری دارد.

 ۱-۴   هدف پژوهش

هدف کلی
مطالعه تأثیر افزایش یا کاهش توجه متمرکز بر خود ( به شیوه بازخورد کاذب )، بر سوگیری حافظه به واژه­های دارای بار هیجانی اضطرابی در  افراد دچار اضطراب اجتماعی

۱-۴-۲                     اهداف جزءی

مطالعه تأثیر توجه متمرکز برخود در زمان واکنش بازشناسی بر سوگیری حافظه به واژه­های دارای بار هیجانی اضطرابی در افراد با اضطراب اجتماعی
مطالعه تأثیر توجه متمرکز برخود در سوگیری پاسخ ( )، بر سوگیری حافظه به واژه­های دارای بار هیجانی اضطرابی در افراد با اضطراب اجتماعی
مطالعه تأثیر توجه متمرکز برخود در حساسیت پاسخ ( d) بر سوگیری حافظه به واژه­های دارای بار هیجانی اضطرابی در افراد با اضطراب اجتماعی
۱-۵   سوال­های پژوهش

آیا بین گروه افزایش و کاهش توجه متمرکز برخود با گروه کنترل در زمان واکنش بازشناسی به واژه­های دارای بار هیجانی اضطرابی در افراد دچار اضطراب اجتماعی تفاوت وجود دارد؟
۲- آیا بین گروه افزایش و کاهش توجه متمرکز برخود با گروه کنترل در سوگیری پاسخ ( ) به واژه­های دارای بار هیجانی اضطرابی در افراد دچار اضطراب اجتماعی تفاوت وجود دارد؟

۳- آیا بین گروه افزایش و کاهش توجه متمرکز برخود با گروه کنترل در حساسیت پاسخ ( d) به واژه­های دارای بار هیجانی اضطرابی در افراد دچار اضطراب اجتماعی تفاوت وجود دارد؟

۱-۶    تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

۱-۶-۱                     تعاریف مفهومی

اضطراب اجتماعی: اضطراب اجتماعی یا فوبی اجتماعی اختلالی رایج و ناراحت کننده ­ای است که در اواخر نوجوانی شروع ­شده و یک دوره­ مزمن و مستمر را باعث می­شود. از آنجا که افراد اختلال اضطراب اجتماعی ترس مداوم و غیر منطقی از ارزیابی منفی در شرایط و عملکرد اجتماعی نشان می‏دهند، وقتی که در چنین شرایطی قرار گرفتند آنها بشدت واکنش اضطراب و پریشانی نشان می‏دهند (APA، ۲۰۰۰).
توجه متمرکز برخود: توجه متمرکز بر خود به عنوان هدایت توجه نسبت به محرک­های داخلی مانند انگیختگی فیزیولوژیکی، رفتار، احساسات، یا ظاهر فرد در یک رویداد اجتماعی تعریف شده است (کلارک و ولز، ۱۹۹۵).

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:19:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:17:00 ب.ظ ]




همکاران، ۱۹۸۴؛ چیین،[۷۴] کرایره[۷۵] و سمیلک[۷۶]، ۲۰۰۶؛ ماریون­مارتین[۷۷] و همکاران، ۲۰۰۶؛ ایس وود[۷۸] و همکاران؛ ۲۰۰۷؛ به نقل از گلدبرگ، ۲۰۰۸)، توانایی ذهنی بالا ( تاکرای[۷۹]، ۱۹۸۱) ۴- پیش بینی کننده های شخصیتی (شامل جهت گیری انگیزشی بیرونی و جستجوی حسی[۸۰])  زاکرمن، ۱۹۷۹ به نقل از گلدبرگ، ۲۰۰۸؛ باربالت[۸۱]، ۲۰۰۰؛ لین و همکاران، ۲۰۰۶؛ بینما، ۲۰۰۴؛ مک دونالد، ۲۰۰۲؛ ملتون و شالن برگ، ۲۰۰۷؛ پتیفورد[۸۲] و همکاران، ۲۰۰۷؛ کزیکزنت میهالی، ۱۹۷۵؛ هامیلتون[۸۳] و همکاران ،۱۹۸۴ به نقل از گلدبرگ ۲۰۰۸؛ وودانویچ، ۲۰۰۳).

چنانکه بیان شد صاحب­­نظران مختلف عوامل و پیش‎بینی کننده­های متفاوتی را برای ایجاد و بروز بی­حوصلگی معرفی کرده‎اند که می‎توان آنها را متأثر از شرایط فرهنگی و اجتماعی دانست. برای نمونه تحصیل (به عنوان یکی از پیش ­بینی کننده­های بی­حوصلگی) در کشور ایران به لحاظ روش و شرایط با بسیاری از کشورها متفاوت است (معدن­دار آرانی، عباسی، ۱۳۸۶)، از این­ رو، انتظار می‎رود میزان تأثیر آن بر بی­حوصلگی نیز متفاوت باشد.

بطور کلی با توجه به موارد ذکر شده  و نقش بی­حوصلگی در تعاملات اجتماعی و بزهکاری[۸۴] و اعتیاد (پتیفورد، ۲۰۰۷)، پیشرفت تحصیلی (تادمن، ۲۰۰۸) و نقش کلیدی آن در اختلال­های روانشناختی (فارمر و ساندبرگ، ۱۹۸۶؛  وودانویچ، ۲۰۰۳) این مطالعه با هدف پاسخگویی به سؤالات زیر طراحی شده­است: ۱- مؤلفه های بی­حوصلگی در دانشجویان ایرانی کدامند؟ ۲-  بی حوصلگی درچه موقعیت­ها، شرایط و حالاتی بروز می­ کند؟ به عبارت دیگر پیش بینی­کننده­های بی­حوصلگی در دانشجویان ایرانی کدامند؟

۱-۳ اهمیت وضرورت پژوهش

شواهد تجربی نشان می دهند که بی­حوصلگی امر شایعی است. منابع پژوهشی از سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ نشان می دهند که بین ۰۱۸/۰ تا ۰۵۰/۰ افراد بی­حوصله هستند. در یک زمینه­یابی که اخیراً انجام شده است نشان می دهد که ۰۵۱/۰ از نوجوانان ۱۹-۱۲ سال به آسانی بی­حوصله می­­شوند (تادمن، ۲۰۰۸).

بیشتر ادبیات مربوط به بی­حوصلگی و آمادگی برای بی­حوصلگی بر عوارض و پیامدهای بی­حوصلگی متمرکز شده اند (نیل، ۲۰۰۶). به عنوان مثال سامرز و وودوانویچ (۲۰۰۰) گزارش کردند که نمرات بالا در مقیاس بی­حوصلگی با پیامدهای منفی فیزیولوژیکی و روانی همراه است. هرچند پژوهش­ها بیشتر بر اثرات منفی بی­حوصلگی در محیط­های خاصی از قبیل محیط کار و تحصیل تاکید کرده­اند (نیل،۲۰۰۶)؛ اما عوارض و پیامدهای بی­حوصلگی در زمینه های مختلفی وجود دارد که می­توان به موارد زیر اشاره کرد: در آموزش و پرورش با افت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی پایین (تادمن، ۲۰۰۸)، وقت گذرانی (ایروینگ و پارکر- جنکیز[۸۵]، ۱۹۹۵؛ به نقل از کلدبرگ، ۲۰۰۸)، ترک تحصیل (رابینسون،۱۹۷۵؛ به نقل از لارسن و ریچاردز، ۱۹۹۱) نارضایتی از مدرسه (جیسن، ۱۹۷۷؛ به نقل از وات و وودانویچ، ۱۹۹۹) و نافرمانی (سرکشی) (لارسن و ریچاردز، ۱۹۹۱) ارتباط دارد. در حیطه سازمانی-  صنعتی با نارضایتی شغلی (او هنلون[۸۶]، ۱۹۸۱؛ به نقل از لارسن و ریچاردز، ۱۹۹۱) خسارت های مالی (دروری[۸۷]، ۱۹۸۲؛ به نقل از لارسن و ریچاردز، ۱۹۹۱) و افزایش دامنه حوادث و تصادفات  (برانتون،[۸۸] ۱۹۷۰؛ به نقل از وات و وودانویچ، ۱۹۹۹) ارتباط دارد.

در زمینه های بالینی ارتباط مثبت و معناداری بین بی­حوصلگی با افسردگی، اضطراب، ناامیدی، تنهایی، خصومت (فارمر و ساندبرگ، ۱۹۸۶)، نارسیسم آشکار و پنهان (وینک و دوناهیو،[۸۹]۱۹۹۷) و اختلال شخصیت مرزی (جیمز[۹۰]، برلویز [۹۱]و ورکر،[۹۲] ۱۹۹۶؛ به نقل از نیل، ۲۰۰۶) گزارش شده است. همین طور، بین بی حوصلگی و خودشکوفایی (مک لود[۹۳] و وودانویچ، ۱۹۹۱)، داشتن هدف در زندگی (وینستین[۹۴]، زاگی[۹۵] ، کلین تاوز[۹۶]، ۱۹۹۵؛ ملتون و شالن برگ، ۲۰۰۷) ارتباط منفی و معنی دار وجود دارد.

در خصوص سوء مصرف مواد، مطالعات بر نقش تعیین کننده بی­حوصلگی بر سوء مصرف مواد تأکید دارد (جانسن و او میلی، ۱۹۸۶). ارتباط مثبت بی حوصلگی و وابستگی به نیکوتین نیز تأیید شده است (مک اوین[۹۷]، مک روبی؛[۹۸] ۲۰۰۸). همچنین به تأثیر آن بر قمار بازی پاتولوژیک (بلاس زاکی ناسکی[۹۹] ، مک کوناکی[۱۰۰] و فران کووا[۱۰۱]؛ ۱۹۹۰) اشاره شده است.

این مفهوم مانند استرس می‎تواند ارتباط مفیدی بین ویژگی­های محیطی و عوامل زمینه­ای شخصی برقرار می کند. با توجه به عوارض زیاد بی­حوصلگی و مطالعات اندکی که در ایران انجام گرفته است و عدم انجام این مطالعه در دانشجویان ایرانی، انجام این مطالعه می تواند نتایج ارزشمند نظری و درک بهتر و معتبری از این پدیده در ایران بدست دهد و به عنوان یک مفهوم جدید در حیطه روانشناسی در ایران زمینه ساز پژوهش های متعددی گردد. با شناخت این مفهوم و شناخت راه های مقابله با آن می­توان از تأثیر آن بر برخی رفتارهای نابهنجار دانشجویان نظیر گرایش به مواد مخدر، ترک تحصیل، اختلالهای روانی آگاه شد و راه های مناسب جهت کاهش آن ارائه داد.

۱-۴ اهداف کلی و اختصاصی پژوهش

۱-۴-۱ هدف کلی

۱- تعیین ساختار عاملی مقیاس آمادگی برای بی­حوصلگی در دانشجویان ایرانی، و تعیین نقش هیجان خواهی، خشم و پرخاشگری، معنا 

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:16:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:14:00 ب.ظ ]




انسان­ تنها در کنترل محیط نیست بلکه فرایند­های شناختی نقش مهمی در رفتار آدمی دارند. عملکرد و یادگیری انسان متأثر از گرایش­های شناختی، عاطفی و احساسات، انتظارت ، باور­ها و ارزش­هاست. انسان موجودی فعال است و بر رویداد­هی زندگی خود اثر می­گذارد. انسان تحت تأثیر عوامل روان­شناختی است و به طور فعال در انگیزه ­ها و رفتار خود اثر می­گذارد. بر اساس نظریه «بندورا» افراد نه توسط نیروهای درونی رانده می­شوند، نه محرکهای محیطی آنها را به عمل سوق می­ دهند، بلکه کارکرد­های روان­شناختی، عملکرد، رفتار، محیط و محرکات آن را تعیین می­ کند. بندورا(۱۹۹۷) مطرح می­ کند که خودکارآمدی، توان سازنده­ای است که بدان وسیله مهارت­های شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف به گونه­ای اثر­بخش ساماندهی می­شود. به نظر وی داشتن دانش، مهارت­ها و دستاور­های قبلی افراد پیش ­بینی کننده­های مناسبی برای عملکرد آینده افراد نیستند، بلکه باور انسان در باره توانایی­های خود در انجام آنها بر چگونگی عملکرد خویش مؤثر است. بین داشتن مهارت­های مختلف با توان ترکیب آنها به روش­های مناسب برای انجام وظایف در شرایط گوناگون، تفاوت آشکار وجود دارد. افراد کاملاً می­دانند که باید چه وظایفی را انجام دهند، اما اغلب در اجرای مناسب مهارت­ها موفق نیستند.(بندورا، ۱۹۹۷، ۷۵). خود­شناسی از طریق پردازش مهارت­های شناختی، انگیزش و عاطفی که عهده­دار انتقال دانش و توانایی­ها به رفتار ماهرانه هستند، فعال می­شوند. به طور خلاصه، خودکارآمدی به داشتن مهارت یا مهارت­ها مربوط نمی­ شود، بلکه داشتن باور به توانایی انجام کار در موقعیت­های مختلف شغلی، اشاره دارد. باورکارآمدی عاملی مهم در نظام سازنده­ی شایستگی انسان است.انجام وظایف توسط افراد مختلف با مهارتهای مشابه در موقعیتهای متفاوت به صورت ضعیف، متوسط یا قوی ویا توسط یک فرد در شرایط متفاوت به تغییرات باورهای کارآمدی آنان وابسته است. مهارتها می­توانند به آسانی تحت تاثیر خود­شکنی[۲۵](self-doubt ) یا خودتردیدی قرار گیرند، در نتیجه حتی افراد خیلی مستعد در شرایطی که باور ضعیفی نسبت به خود داشته باشند، از توانایی­های خود استفاده­ی کمتری می­ کنند، (بندورا، ۱۹۹۷). به همین دلیل احساس خودکارآمدی، افراد را قادر می­سازد تا با بهره گرفتن از مهارتها در برخورد با موانع، کارهای فوق­العاده­ای انجام دهند(وایت، ۱۹۸۲). بنابراین خودکارآمدی درک­شده عامل مهم برای انجام موفقیت­آمیز عملکرد ومهارتهای اساسی لازم برای انجام آن است. عملکرد موثر هم به داشتن مهارت­ها وهم به باور در توانایی انجام آن مهارت­ها نیازمند است. اداره کردن موقعیت­های دائم­التغییر، مبهم، غیر قابل پیش ­بینی و استرس­زا مستلزم داشتن مهارت­های چند­گانه است. مهارت­های قبلی برای پاسخ به تقاضای گوناکون موقعیت­های مختلف باید غالبا به شیوه ­های جدید، سازماندهی شوند. بنابر­این مبادلات با محیط تا حدودی تحت تاثیر قضاوت­های فرد در توانایی­های خویش است. بدین معنی که افراد باور داشته باشند که در شرایط خاص می­توانند وظایف را انجام دهند، خودکارآمدی درک شده معیار داشتن مهارت­های شخصی نیست، بلکه بدین معنی است که فرد به این باور رسیده باشد که می ­تواند در شرایط مختلف با هر نوع مهارتی داشته باشد، وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد. پولر و همکاران (۲۰۰۲) بیان می­ کنند که خودکارآمدی یا ادراک خودکارآمدی در برگیرنده احساس خوشایند فرد در انجام تکالیف است که بطور فراگیری با انگیزش و انجام موفقیت­آمیز تکالیف در تمامی انسانها مرتبط است. (به نقل از، بندورا، ۱۹۹۷).

اگر افراد مطمئن باشند که می­توانند از عهده­ تکالیف دشوار برآیند، تلاش جدی­تری برای موفق شدن می­ کنند. به افرادی که در موقعیت خاصی کارایی شخصی ندارند، می­توان آموزش داد که به توانایی خود برای موفق شدن بیش­تر اعتماد کنند و بدین ترتیب، احساس ارزشمندی و امکان موفقیت خود را تقویت کنند. (هالجین و ویتبورن[۲۶]، ۲۰۰۳; ترجمه­ی سید محمدی، ۱۳۸۷).

خودکارآمدی به بنیه­ی شخصیتی فرد در رویارویی با مسائل در رسیدن به اهداف و موفقیت او اشاره دارد و بیش­تر از این که تحت تأثیر هوش و توان یادگیری دانش­آموز باشد، تحت تأثیر ویژگی­های شخصیتی از جمله خود باوری (اعتماد­ به ­نفس[۲۷])، تلاش­­گر بودن و تسلیم شدن(خودتهییجی[۲۸])، وارسی علل عدم موفقیت به هنگام ناکامی (خودسنجی[۲۹])، آرایش جدید مقدمات و روش­های اجتماعی رسیدن به هدف (خودتنظیمی[۳۰]) و تحت کنترل درآوردن تکانه­ها(خودرهبری[۳۱]) قرار دارد. (بهرامی، ۱۳۸۶؛ به نقل از پورجعفردوست، ۱۳۸۶).

یکی ازاهداف آموزش و پرورش در همه­ی جوامع،کمک به فرد برای کسب خودکارآمدی است. برای اینکه یک فرد در بزر گسالی کارآمد باشد، باید این خصوصیت را از دوران طفولیت و دانش­آموزی یاد بگیرد. معلمان نیز در این مسیر به عنوان الگویی مؤثر در جهت آموزش کارآمدی نقش مهمی ایفا می­ کنند.

(سیف، ۱۳۸۶)

کارآمدی یک توانایی زایشی است و پنج مؤلفه­ی خودباوری (اعتماد به نفس، حل مسئله، تفکر مثبت وخودپنداره[۳۲])، خودتنظیمی(خویشتن­داری، نظم بخشیدن به افکار و رفتار خود برای رسیدن به هدف مورد نظر)، خودسنجی(خودارزشیابی)، خودرهبری(مثبت­گرایی، کنترل رفتارهای خود به منظور رسیدن گام­به­گام به هدف مورد نظر و خودتهییجی(ایجاد انگیزه در خود و مبارزه با شکست را شامل می­شود (بهرامی، ۱۳۸۶، به نقل پور از جعفردوست، ۱۳۸۶).

فاطمه ترک لادنی در زمستان ۱۳۸۹ در تحقیقی تحت عنوان« تاثیر خودکارآمدی بر موفقیت افراد در زندگی» که در مدرسه پیش دانشگاهی شاهد حضرت مهدی (ع)، ناحیه ۵ اصفهان انجام داد به این نتیجه دست یافت که خودکارآمدی به عنوان یک عامل شناختی می ­تواند به افراد کمک کند و مسیر رسیدن به موفقیت را برایشان هموار سازد؛ بنابراین، شناخت این عامل در راه­های تقویت آن برای پیشبرد اهداف در زندگی اهمیت فراوان دارد. پس ادراک فرد از کارآمدی خود به عنوان میانجی شناختی عمل انسان است. این ادراک بر تفکر و عمل انسان تأثیر می­گذارد.

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:13:00 ب.ظ ]




۴- آیا بین انعطاف پذیری (گشودگی نسبت به تجربه) با فرسودگی زناشویی رابطه وجود دارد؟

۵- آیا بین با وجدان بودن (با مسئولیت بودن) با فرسودگی زناشویی رابطه وجود دارد؟

۶- آیا بین سبک مساله مدار با فرسودگی زناشویی رابطه وجود دارد؟

۷- آیا بین سبک هیجان­مدار با فرسودگی زناشویی رابطه وجود دارد؟

۸- آیا بین سبک اجتنابی با فرسودگی زناشویی رابطه وجود دارد؟

۱-۵- تعریف واژه ­ها و اصطلاحات فنی و تخصصی

تعریف مفهومی

الف) فرسودگی زناشویی: فرسودگی زناشویی، از پا افتادگی جسمی، عاطفی و روانی است که ناشی از عدم تناسب مزمن بین انتظارات و واقعیت است (پاینز،۱۹۹۶؛ ترجمه گوهری راد و افشار، ۱۳۸۳).

ب) سبک مقابله­ای: افراد به منظور جلوگیری، مدیریت و کاهش تنیدگی، تلاش­های شناختی و رفتاری انجام می­ دهند که لازاروس و فولکمن آن را مقابله نامیده­اند(لازاروس و فولکمن،۱۹۸۴؛ ترجمه محمد خانی،۱۳۸۶)

ج) ویژگی­های شخصیتی: شخصیت، تعیین کننده نمایه خاص الگوهای رفتاری فرد تعریف شده است (ستوده، میرزایی و پازند، ۱۳۸۱).

تعریف عملیاتی:

الف) فرسودگی زناشویی:نمره یی است که آزمودنی در پرسشنامه ی فرسودگی زناشویی (پاینز،۱۹۹۶) بدست آورده است.

ب) سبک­های مقابله­ای: نمره یی است که آزمودنی درمقیاس راهبردهای مقابله با تنیدگی(اندلر و پارکر۱۹۹۵) بدست آورده است.

ج) ویژگی­های شخصیتی: نمره­یی که آزمودنی در سیاهه پنج عاملی شخصیت (مک­کری و کاستا، ۱۹۹۲) بدست آورده است.

 مقدمه:

خانواده نهادی است که همه نهادهای دیگر با آن ارتباط داشته و به حق شایسته است که بیش از این ها درباره خانواده تحقیق کنیم. خانواده جامعه ای است کوچک که از ارزش و اهمیت زیادی برخوردار است. بحث پیرامون خانواده و راه های تحکیم آن، از بحث های متداول مجامع علمی است و علوم مربوط به آن به ویژه مشاوره و روانشناسی تلاش می کنند که تدابیری به عمل آورند که روز به روز میراث خانواده را فزونی بخشند( لاورنس ۲۰۰۸).

تحقیق حاضر با بررسی رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت و سبکهای مقابله ای با فرسودگی(دلزدگی) زناشویی، تلاشی است در جهت افزایش دوام و ثبات خانواده.

۲– ۱- دلزدگی و دلزدگی زناشویی

 ۲-۲ تعریف دلزدگی

دلزدگی استعاره یا کنایه ای است که معمولا برای توصیف یک حالت یا فرایند خستگی و فرسودگی که مشابه با خاموش شدن یک آتش یا فرونشاندن یک شمع است، اطلاق می شود.

در فرهنگ لغت، واژه از پا افتادن[۲۰] به عنوان شکست خوردن، کاملاً خسته شدن و یا فرسوده شدن بوسیله مطالبه بیش از اندازه انرژی، نیرو یا منابع تعریف شده است.

اولین نوشته هایی که در آن از دلزدگی یاد شده است مربوط به شکسپیر[۲۱] در ۱۵۹۹ می باشد.

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:12:00 ب.ظ ]




۲۰۰۲،وستن؛۱۹۹۸،۱۹۹۱). افزون بر این، ملاک بی ثباتی عاطفی به نظر می رسد که با کل ملاک های تشخیصی اختلال شخصیت مرزی همبستگی داشته باشد و این مؤلفه، ویژگی اصلی اختلال معرفی می شود (سان اسلو و همکاران،۲۰۰۰).

هر چند بدتنظیمی هیجانی جزء مشخصه های اصلی مبتلایان به اختلالات شخصیت مرزی و ضداجتماعی است،با این حال تحقیقات انجام یافته در این حوزه بسیار اندک است(لینهان،۱۹۹۳؛سان اسلو و همکاران؛۲۰۰۲، وستن؛۱۹۹۸،۱۹۹۱).

اصطلاح بدتنظیمی هیجان که به ویژه در مورد اختلال شخصیت مرزی به کار می رود، عمومأ به نقص و ناکارایی در ظرفیت تعدیل هیجاناتی که به طور بغرنجی غیرقابل کنترل شده اند، ابراز هیجانات به شکلی شدید و تعدیل نشده و از بین رفتن و فروپاشی استدلال در فرد مبتلا اشاره دارد (لینهان،۱۹۹۲و هییرد[۹۴]،۱۹۹۲؛شیدلر[۹۵] و وستن؛۱۹۹۱؛۱۹۹۸؛۲۰۰۴،وستن، به نقل از کونکلین[۹۶]، برادیلی[۹۷] و وستن؛۲۰۰۶).

آسیب پذیری در مقابل بدتنظیمی هیجان در مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی با حساسیت مفرط نسبت به محرک های هیجانی، تجربه هیجانی شدید و بازگشت کند به خط پایه هیجانی که پیش از برانگیختگی هیجانی در آن سطح بوده مرتبط است(لینهان؛۱۹۹۳،به نقل از کونکلین، برادیلی و وستن،۲۰۰۶). در این راستا، ایبنر[۹۸] و همکارانش (۲۰۰۴) طی پژوهشی دریافتند که بیماران مرزی، هیجانات منفی فراوان و هیجانات مثبت اندکی را گزارش می کنند (۲۰۰۴). مفهوم سازی های مرتبط در این زمینه بیان می کنند که مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی مشکلاتی در ارتباط با تشخیص، تمییز و یکپارچه سازی هیجانات و  بازنمایی های هیجانی خود و دیگری،دارند(کرنبرگ[۹۹]،۱۹۷۵،به نقل از کونکلین، برادیلی و وستن،۲۰۰۶).این ناتوانی در پردازش تجارب هیجانی ممکن است در کل به ناتوانی در تفاوت گذاری بین حالات عاطفی منجر شود که به جای آنکه فرد را به رفتارها و پاسخ های مقابله ای مؤثر سوق دهد، وی را به انجام یکسری رفتارهای رهایی از عاطفه منفی ناسازگار نظیر اعمال تکانشی یا آسیب به خود رهنمون سازد(۱۹۹۱؛وستن ، ۱۹۹۲؛لینهان و هییرد؛۱۹۷۴؛کریستال[۱۰۰]،به نقل از کونکلین، برادیلی و وستن،۲۰۰۶).

از این رو، رفتارهای خودکشی و آسیب رسانی به خود را می توان بازتاب تلاش فرد برای رها شدن از هیجانات تجربه شده تحمل ناپذیر دانست که به نوبه خود ، نوعی راهبرد تنظیم هیجان ولی از نوع ناسازگارانه است (۲۰۰۲؛یین[۱۰۱]وهمکاران،۱۹۸۹؛مونتگومری و همکاران[۱۰۲]،۱۹۸۸؛کال گرین[۱۰۳]،به نقل از کونکلین، برادیلی و وستن؛۲۰۰۶).

براون[۱۰۴] و همکارانش (۲۰۰۲) نیز آسودگی هیجانی را به عنوان نخستین برانگیزاننده اقدامات          خودکشی گرایانه در زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی معرفی می کنند. این اختلال با شماری دیگر از رفتارهای ناسازگارانه چون مصرف مواد و دوره های پرخوری که احتمالاً به عنوان راهبردهای تنظیم هیجان عمل می کنند مرتبط است (وولرات[۱۰۵] و همکاران ،۱۹۹۶؛به نقل از کونکلین، برادیلی و وستن،۲۰۰۶). نتایج پژوهشی که وستن، برادیلی و کونکلین(۲۰۰۶) در مورد بدتنظیمی هیجانی در مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی انجام دادند نشان داد که مبتلایان به این اختلال دامنه ای از فرآیندهای ناسازگارانه شامل راهبردهای درونی ساز، راهبردهای برون سازی شده مثل آسیب به دیگران، راهبردهای بی سازمان، اجتناب هیجانی و اقدامات تکانشی را برای رهایی از درد و رنج روانشناختی شان به کار می برند.

همین طور، در خصوص مبتلایان به اختلال شخصیت ضداجتماعی نیز به نظر می رسد که رفتار پرخاشگرانه، اغلب نتیجه تنظیم هیجان ناکافی یا آتپیک این افراد باشد. زمانی که تنظیم هیجانی ناکافیست، موقعیت های هیجانی چالش برانگیز ممکن است در فرد خشم و دیگر هیجانات منفی مثل اضطراب ایجاد کند که این نیز به پاسخ های پرخاشگرانه منجر می شود (استیبن[۱۰۶] و همکاران،۲۰۰۷).

به اعتقاد بیشتر نظریه پردازان این حوزه، تنظیم هیجانی ضعیف، بازتاب محدودیت هایی در عملکرد اجرایی[۱۰۷] است(EF). یعنی خوشه فرآیند های درگیر در کنترل افکار، عواطف و اعمال (زیلازو[۱۰۸] و مولر[۱۰۹]،۲۰۰۲؛ به نقل از استیبن و همکاران،۲۰۰۷). این فرآیندها شامل توانایی بازبینی اعمال خود، تمرکز بر ارزیابی ها یا راهبردهای جایگزین، باز گرفتن تمرکز از نشانه های آشفته ساز و بازداری تکانه ها است (روتبرت[۱۱۰] و پوسنر[۱۱۱]،۲۰۰۰؛ به نقل از استیبن و همکاران،۲۰۰۷). EFیا کنترل شناختی، به وضوح در سنین مختلف با پرخاشگری مرتبط شناخته شده است (زلازو و سگواین[۱۱۲]،۲۰۰۵؛ به نقل از استیبن و همکاران،۲۰۰۷).کودکانی که کنترل توجه خوبی دارند قادر به تغییر توجه از نشانه های برانگیزاننده خشم، استفاده از روش های کلامی و غیر پرخاشگرانه و عملکرد بسیار مناسب در موقعیت های متناقض هستند (ایزنبرگ و همکاران،۱۹۹۷؛ ایزنبرگ، فابس[۱۱۳]، نیمن[۱۱۴]، برنز زویگ[۱۱۵] و پینولاس[۱۱۶]،۱۹۹۴ ؛ به نقل از استیبن و همکاران،۲۰۰۷).

همچنین، همبستگی بین رفتار پرخاشگرانه و نقایص عصب شناختی در پیشینه های پژوهشی به خوبی مستند شده است. به نظر می رسد نقص در عملکردهای میانجی گرانه فرونتال در این رفتار ها دخیل باشد (هاوکینز[۱۱۷]، تروبست[۱۱۸]،۲۰۰۰؛ موفیت[۱۱۹]،۱۹۹۳؛ به نقل از استیبن و همکاران،۲۰۰۷). به طوریکه مطالعات      تصویر برداری نورونی و نیز ایجاد آسیب در قشر پره فرونتال آزمودنی های انسانی نشان می دهد که این بخش در پرخاشگری و رفتار ضداجتماعی دخیل است (داهل[۱۲۰]،۲۰۰۱؛ به نقل از استیبن و همکاران،۲۰۰۷). آسیب بخش میانی-شکمی قشر پره فرونتال در بزرگسالان به اختلالاتی در تصمیم گیری عاطفی منجر شده و با افزایش پرخاشگری مرتبط است (گرافمن[۱۲۱]،اسکواب[۱۲۲]،واردن[۱۲۳]،پریدگن[۱۲۴]،۱۹۹۶؛وولکوو[۱۲۵]، تانک ریدی[۱۲۶]،۱۹۸۷؛ به نقل از استیبن و همکاران،۲۰۰۷).

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:11:00 ب.ظ ]




آیا وضعیت سلامت عمومی، وضعیت تحصیلی فرزندان جانباز را پیش ­بینی می­ کند؟

آیا وضعیت سلامت عمومی، شیوه فرزندپروری جانباز را پیش ­بینی می­ کند؟

آیا شیوه ­های فرزندپروری و وضعیت سلامت عمومی جانباز، وضعیت تحصیلی فرزندان را پیش ­بینی می­ کند؟

۱-۵    فرضیه ها 

بین شیوه ­های فرزندپروری والدین و وضعیت تحصیلی فرزندانشان رابطه معناداری وجود دارد.

بین وضعیت سلامت عمومی جانبازان و وضعیت تحصیلی فرزندانشان رابطه معناداری وجود دارد.

بین وضعیت سلامت عمومی جانبازان و شیوه فرزندپروری ایشان رابطه معناداری وجود دارد.

۶-۱    تعاریف مفهومی وعملیاتی متغیرها

سبک فرزندپروری:

اصطلاح فرزندپروری از ریشه پریو[۷] به معنی “زندگی بخش” گرفته شده است. منظور از شیوه‌های فرزند پروری، روش‌هایی است که والدین برای تربیت فرزندان خود به‌کار می‌گیرند و بیانگر نگرش‌هایی است که آن‌ها نسبت به فرزندان خود دارند و همچنین شامل معیارها و قوانینی است که برای فرزندان خویش وضع می کنند. ولی باید پذیرفت که رفتارهای فرزند پروری به واسطه فرهنگ، نژاد و گروه‌های اقتصادی تغییر می‌کند. شیوه‌های فرزند پروری شامل دو معیار عمده هستند: محبت و کنترل والدین.

بر اساس این دو شاخص مهم، شیوه‌های فرزند پروری را به سه دسته عمده تقسیم می کنند:
شیوه مقتدرانه، شیوه سهل گیرانه، شیوه مستبدانه.

۱-شیوه مقتدرانه

والدینی که از این شیوه استفاده می‌کنند، واقعیت‌ها را به کودکان خود منتقل می‌سازند، و تمایل بیشتری برای پذیرش دلایل کودک خود در رد یک رهنمود (دستور) از خود نشان می‌دهند. این والدین سخنوران خوبی هستند و اغلب برای مطیع‌ سازی از استدلال و منطق بهره می‌جویند و به منظور توافق با کودک با او گفت‌وگو می‌کنند، از رفتارهای نامطلوب نمی‌ترسند و تاب مقاومت در برابر عصبانیت کودک را دارند. والدین مقتدر به تلاش‌های کودکان در جهت جلب حمایت و توجه پاسخ می‌دهند و از تقویت‌های مثبت بیشتری استفاده می‌کنند.

این والدین در بعد محبت نیز عملکرد خوبی دارند و در ابراز محبت و علاقه و مهربانی دریغ نمی‌ورزند. آن‌ها حقوق ویژه خود را به عنوان یک بزرگسال می‌شناسند و به علایق فردی و ویژگی‌های خاص کودک خود نیز آگاهی دارند.

کودکان این والدین، فعال، دارای اعتماد به نفس، استقلال رای، واقع گرا، باکفایت و خشنود، توصیف شده‌اند. آن‌ها به دلیل این‌که والدینشان فرصت‌های زیادی در تصمیم گیری و انتخاب در اختیارشان قرار می‌دهند و به خاطراین‌که مورد عشق و محبت واقع می‌شوند از نوعی احساس امنیت عاطفی برخوردارند.

۲-شیوه سهل گیرانه

والدین سهل‌گیر کنترل کمتری بر کودکان خود اعمال می‌کنند و خواسته‌های آن‌ها چندان معقول نیست. خانواده این والدین نسبتا آشفته است. فعالیت خانواده، نامنظم و اعمال مقررات، اهمال کارانه است. والدین کنترل کمی بر کودکانشان دارند، همین‌طور در خصوص انضباط کودک از نگرش‌هایی متعارض برخوردارند. والدین سهل گیر در عین آن‌که به ظاهر نسبت به کودکان خود حساس هستند، اما توقع چندانی از آن‌ها ندارند. فقدان خواسته‌های معقول همراه با خودداری از ارائه دلیل و گفت‌وگو با کودک، همواره از ویژگی‌های این شیوه به شمار می‌رود. این والدین به ندرت به فرزندان خود اطلاعات صحیح یا توضیحات دقیق ارائه می‌دهند. در عین حال والدین سهل گیرانه زورگو و سرکوبگر هستند. آن‌ها از روش‌های احساس گناه استفاده می‌کنند. این والدین همچنین در بیشتر موارد در مواجهه با بهانه‌جویی و شکایت کودک، سر تسلیم فرود می‌آورند.

۳-شیوه استبدادی

نمایش قدرت والدین اولین عاملی است که این شیوه را از دو شیوه دیگر متمایز می‌سازد. این والدین بسیار پرتوقع بوده و پذیرای نیازها

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:10:00 ب.ظ ]




جمله همبودی مشاهده شده بین این اختلالات، نقش مهمی را دارد (کوتو[۵۲]، واتسون، رابلز[۵۳] و اشمیت[۵۴]،۲۰۰۷). در این راستا، توجه به ویژگی های نظام های ابعادی که عوامل موثر در اختلالات روانی را در پیوستار چندین عامل بنیادین در نظر می گیرند، از اهمیت زیادی برخوردار است. از سوی دیگر، بررسی رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی و آسیب شناسی روانی، فهم ما را در سبب شناسی این اختلالات بالا می برد، برای مثال، صفت کلی تهییج پذیری منفی برای فهم اختلالات اضطرابی بوجود آمد و ممکن است علت بخشی از همپوشی بین این اختلالات باشد (کوتو و همکاران، ۲۰۰۷). این امر از طریق ارائه ی مدل­های علّی[۵۵] و شناسایی ابعادی که ویژگی های اختلالات را برجسته می کند و همچنین ابعادی که بین اختلالات روانی مختلف مشترک است و هم پوشی بین آنها را توجیه می کند، صورت می گیرد. علاوه بر موارد ذکر شده، تعیین مولفه های اساسی و مهم در هر یک از علایم اختلال های اضطرابی و افسردگی می تواند پیشنهاد های سازنده ای را در جهت پیشگیری و همچنین تعیین خط مشی های درمانی ارائه کند (براون[۵۶]، ۲۰۰۷). همچنین یافته­ها نشان می دهند که این ویژگی ها می توانند در مفهوم سازی موردی و فراهم کردن پیش آگهی های مرضی مفید باشند، هرچند مطالعات طولی بیشتری برای تأیید این مسئله وجود دارد. در حقیقت، شواهد تازه ای مبنی بر مفید بودن ارزیابیهای شخصیتی در برنامه ریزی درمانی وجود دارد (باگبی[۵۷] و همکاران، ۲۰۰۸؛ کویلتی[۵۸] و همکاران، ۲۰۰۸). ویژگیهای شخصیتی همچنین می توانند راهنمایی برای تلاشهای پیش گیرانه باشند، و مطالعات قبلی نشان داده­اند که این ویژگیها می توانند در مشخص کردن افرادی که خطر مبتلا شدن به یکی از بیماریهای روانی در آنها بیشتر است مفید باشد (کوتو، گامز، اشمیت و واتسون، ۲۰۱۰).

از سویی با عطف توجه به این امر که اختلال وسواسی- جبری از جمله اختلالات اضطرابی ناتوان کننده است که ناراحتی قابل ملاحظه و اختلال در عملکرد اجتماعی و شغلی چشمگیری را باعث می شود (انجمن روانپزشکی آمریکا ، ۲۰۰۰؛ کران، سیینمن و داونپورت، ۱۹۹۶) و سالانه هزینه های اجتماعی و اقتصادی هنگفتی را بر جامعه تحمیل می نماید (بارلو، ۲۰۰۲) و با توجه به اینکه از هر ۴۵ نفر در جامعه یک نفر مبتلا به این اختلال هستند (رسموسن و ایسن، ۱۹۹۲) و برآوردهای بالینی افکار وسواسی و اعمال وسواسی در دامنه ی ۱۳% تا ۴۹ % قرار دارد (فولانا  و همکاران، ۲۰۰۹) و با توجه به این موضوع که اختلال وسواسی- جبری معمولاً با اختلال های مهمی همراه است و از نظر آسیب زایی در طبقه بندی “جدی” قرار می گیرد (کسلر  و همکاران، ۲۰۰۵). از طرفی لازم بذکر می باشد که بیش از ۹۰% افراد جامعه علایم وسواسی- جبری را با همان کیفیت و شکل افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری  تجربه می کنند (راکمان و دسیلوا[۵۹]، ۱۹۷۸؛ پوردون[۶۰] و کلارک، ۱۹۹۳).

بنابراین با توجه به مطالب ذکر شده، پژوهش حاضر با بررسی ارتباط صفات شخصیتی بهنجار با زیرگونه­های[۶۱] چهارگانه­ی علائم وسواسی- جبری می تواند پیشنهاد های سازنده ای را در جهت پیشگیری و همچنین تعیین خط مشی های درمانی  اختلال وسواسی – جبری در اختیار متخصصان بالینی قرار دهد.

۴-۱ اهداف پژوهش

۱-۴-۱ هدف کلی

تعیین روابط ساختاری ابعاد شخصیتی نئو با زیرگونه های چهارگانه­ی علائم وسواسی- جبری

۲-۴-۱ اهداف اختصاصی

تعیین رابطه ساختاری اضطراب با علائم زیرگونه ی افکار وسواسی
تعیین رابطه ساختاری اضطراب با علائم زیرگونه ی آلودگی
تعیین رابطه ساختاری اضطراب با علائم زیرگونه ی تقارن/نظم
تعیین رابطه ساختاری اضطراب با علائم زیرگونه ی احتکار
تعیین رابطه ساختاری تکانشوری با علائم زیرگونه ی افکار وسواسی
تعیین رابطه ساختاری باز بودن به احساسات با علائم زیرگونه ی آلودگی
تعیین رابطه ساختاری نظم با علائم زیرگونه ی تقارن/نظمتعیین رابطه ساختاری خویشتن داری با علائم زیرگونه ی احتکار
۵-۱ فرضیه‌های پژوهش

بین سازه­ی اضطراب با علائم زیرگونه­ی افکار وسواسی رابطه مثبت وجود دارد.
بین سازه­ی اضطراب با علائم زیرگونه­ی آلودگی رابطه مثبت وجود دارد.
بین سازه­ی اضطراب با علائم زیرگونه­ی تقارن/نظم رابطه مثبت وجود دارد.
بین سازه­ی اضطراب با علائم زیرگونه­ی احتکار رابطه مثبت وجود دارد.
بین سازه­ی تکانشوری با علائم زیرگونه­ی افکار وسواسی رابطه مثبت وجود دارد.
بین سازه­ی بازبودن به احساسات با علائم زیرگونه­ی آلودگی رابطه منفی وجود دارد.

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:08:00 ب.ظ ]




هیجانی، به ویژه حالت های شدید و زودگذر آن، به منظور نیل به اهداف فرد را در بر می گیرد(تامپسون، ۱۹۹۴). نگرانی و برانگیختگی هیجانی از عواملی هستند که تاثیر زیادی بر عملکرد افراد در موقعیت ها دارند. این اثرات از دو جنبه قابل بررسی است: نخست این که تغییرات هیجانی به واسطه اثراتی که بر عملکردهای ذهنی دارند، اختلالاتی را در کارکرد ذهنی ایجاد می کنند، دوم این که تفسیری که افراد از این برانگیختگی ها دارند، بر عملکرد و همچنین بر میزان هیجانات آن ها تاثیر می گذارد (حیدری، احتشام زاده و حلاجانی، ۱۳۸۹).

هیجان دارای عملکرد اطلاعاتی بوده و بر پیشایندهای پردازش اثر می گذارد. در اختلالات هیجانی، معمولا خود پاسخ های هیجانی مرکز فعالیت خودتنظیمی هیجانی – شناختی می شوند و بنابراین موجب حفظ موقعیت می گردند(ولز، ۱۳۸۵). از این رو ، افراد مضطرب و افسرده در تنظیم هیجان مشکل دارند. تنظیم هیجان شامل دامنه گسترده ای از فیزیولوژی هشیار و ناهشیار، رفتار و راهبردهای شناختی است که هیجان را کاهش داده ، نگهداری کرده یا افزایش می دهد (پور فرج عمران، ۲۰۱۱).

مفهوم کلی تنظیم شناختی هیجان بر شیوه شناختی دستکاری ورود اطلاعات فراخوانده هیجان دلالت دارد (تامپسون،۱۹۹۱؛اوکسنر[۲۹]وگروس، ۲۰۰۴،۲۰۰۵ ، به نقل از حسنی و همکاران، ۱۳۸۷). پژوهش های پیشین ۹ راهبرد متفاوت تنظیم شناختی را به صورت مفهومی شناسایی کرده اند: ملامت خویش[۳۰](سرزنش کردن و مقصر دانستن خود به خاطر رخدادی که اتفاق افتاده است)، پذیرش[۳۱](پذیرش رخداد رضایت دادن به آنچه که اتفاق افتاده است)، نشخوارگری[۳۲](تفکر درباره ی احساسات و افکار وابسته به آن رخداد منفی)، تمرکز مجدد مثبت[۳۳](تفکر درباره ی مسائل شادی بخش و خوشایند به جای تفکر درباره ی آن رخداد واقعی)، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی[۳۴](تفکر درباره اینکه با آن حادثه و رخداد چگونه می توان برخورد کرد و در این راه قدم هایی می توان برداشت)، ارزیابی مجدد مثبت[۳۵](افکار مربوط به الحاق معانی مثبت به آن رخداد بر حسب رشد فردی)، دیدگاه پذیری[۳۶](افکار مربوط به نسبی بودن آن رخداد در مقایسه با سایر رخدادها)، فاجعه انگاری[۳۷](افکار مربوط به تاکید آشکار بر فاجعه یا مصیبت بار بودن تجربه)، و ملامت دیگران[۳۸](سرزنش دیگران و مقصر دانستن آن ها به خاطر رخدادی که اتفاق افتاده است) (گارنفسکی[۳۹]، کرایج[۴۰] و اسپینهاون [۴۱]، ۲۰۰۱،۲۰۰۲، به نقل از حسنی و همکاران،۱۳۸۷).

در این راستا مطالعه پورفرج عمرانی(۲۰۱۱) نشان داده است که فاجعه انگاری، ملامت خویش و نشخوار گری به عنوان زیر مقیاس هایی از راهبرد های شناختی تنظیم هیجان با سطوح بالای اضطراب و افسردگی و تمرکز مجددمثبت، ارزیابی مجدد مثبت و برنامه ریزی با سطوح پایین افسردگی و اضطراب مرتبط اند. این یافته ها بیان می کنند که ملامت خود با گزارشی از نشانه های افسردگی و اضطراب مرتبط است و نشخوارگری به عنوان مهمترین پیش بینی کننده ی نشانه های افسردگی و اضطراب به شمارمی آید.

از طرفی دنیس[۴۲] (۲۰۰۷) نشان داده است که بازارزیابی شناختی عامل کلیدی در کاهش خطر خلق افسرده است و مطالعه سالیوان[۴۳]و همکاران (۱۹۹۵) حاکی از آن است که نمونه های بالینی افسرده به طور معنادار نمره بالایی در ملامت خویش، نشخوارگری و فاجعه انگاری نسبت به دیگر نمونه ها به دست می آورند.

از سویی گارنفسکی و کراج(۲۰۰۵) نشان داده است که نمونه های بالینی افسرده نمره بالایی در ملامت دیگران کسب کرده که غیر قابل انتظار است. همچنین ویلسون[۴۴](۱۹۹۶) نشان داد که افراد بالینی افسرده نمره های بالایی در پذیرش نشان می دهند. با این حال آلدوا و هوکسما و ویزر[۴۵]( ۲۰۱۰) دریافتند که پذیرش با افسردگی و اضطراب ارتباط معناداری نداشته و ارزیابی مجدد با افسردگی و اضطراب ارتباط کمی دارد.

از سویی گارنفسکی، کراج، اسپینهاون[۴۶](۲۰۰۱) نشان داده اند که راهبردهای سازگارانه تر مانند تمرکز مجدد مثبت و بازارزیابی مجدد به طور منفی با اضطراب و افسردگی مرتبطبوده به نحوی کهبین نشخوارگری، سرزنش خود و فاجعه انگاری در یک طرف و افسردگی و اضطراب در طرف دیگر ارتباط مثبت وجود دارد.

در پژوهشی دیگر مشخص شد که راهبردهای ناسازگارانه نشخوارگری، ملامت خود، ملامت دیگران، فاجعه انگاری با اضطراب رابطه مثبت و معنادار دارند؛ در حالیکه راهبردهای پذیرش، دیدگاه گیری، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و ارزیابی مجدد مثبت رابطه معنادار و منفی با اضطراب دارند. از بین راهبردهای مذکور، نشخوارگری بیشترین توان پیش بینی کنندگی را برای نمرات اضطراب نشان داد ( مشهدی و همکاران، ۱۳۹۰).

علاوه بر این، در بازنگری پژوهش های مربوط به تنظیم هیجان، گروس[۴۷]( ۱۹۹۹) اشاره نمود که تفاوت های فردی در تعدیل هیجان در هر یک از مراحل تولید هیجان ها مشاهده می شود (به نقل از حسنی و همکاران، ۱۳۸۷). در این راستا، ویژگی های شخصیتی به عنوان مولفه های مهمی در تعدیل هیجان ها و تنظیم آن ها نقش مهمی دارند و در این رابطه، درباره وجود دو بعد بزرگ روان نژندی گرای[۴۸]( N) و برون گرایی[۴۹]( E) در سطح شخصیت بین مولفان و پژوهشگران توافق زیادی مشاهده شده است. توضیح اینکه تمایل عمومی به تجربه عواطف منفی چون ترس، غم، عصبانیت، احساس گناه مجموعه حیطهN را تشکیل می دهد. از سویی جامعه گرا بودن، دوست داشتن مردم، با جرات بودن، فعال، پرانرژی و پرحرف بودن از صفات برونگراها است(حق شناس، ۱۳۸۵)

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

پایان نامه در مورد ماکزیمم انقباض
پایان نامه بررسی و مطالعه فرایند تولید سوخت های مصنوعی به روش GTL - دانلود متن کامل پایان نامه های ارشد

.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:06:00 ب.ظ ]




آبراهام مزلو[۳] یکی از پایه گذاران روان شناسی انسان گرا معتقد است که، مکاتب قبلی روان شناسی به جنبه های مثبت، خلاق و متعالی انسانی توجه کافی نداشته اند و بیشتر روی قسمت های تاریک و شیطانی روان انسان مطالعه کرده اند؛ همچنین تاکید وی بر، کل وجود و ویژه بودن شخصیت هر فرد، ارزشها و معیارهای انسانی و ظرفیت او برای خود کفایی، رشد، خلاقیت، خود شکوفایی و گرایش به سالم بودن است. (شاملو،۱۳۸۸).

کارل راجرز[۴]، اصول روان شناسی انسان گرا را بسط داد. در نظام وی مفهومی که دارای اهمیتی محوری است، و هدف غایی انسان محسوب می شود، شکوفایی «خویشتن»[۵] است. نگهداری و غنی سازی خویشتن، تبدیل شدن به شخصی با کارکرد کامل، هدفی است که همه هستی و وجود شخص به سوی آن هدایت می شود. راجرز تصویری خوش بینانه و انسان گرایانه نسبت به نوع بشر داشت، و تاکید بر رشد وشکوفا کردن توانایی های باالقوه، و خویشتنی خودمختار داشت؛ و باور به این که مردم می توانند آگاهانه خود را تغییر داده و اصلاح کنند.(کریمی و همکاران،۱۳۸۷).

در بررسی مقایسه ای بین فلسفه های دنیای شرق و به ویژه مذاهب آن ها با مکتب های روان شناسی امروزی به خصوص مکاتبی مانند انسان گرایی و هستی گرایی، شباهت های بسیاری به چشم می خورد.

یکی از مکتب های روان شناسی مشرق زمین، که اهمیت و تاثیرات عمیق و گسترده ای بر تفکرات روان شناختی انسان گذاشته، روان شناسی از دیدگاه اسلام است. انسان در جهان بینی اسلام داستانی شگفت دارد. در اسلام انسان به عنوان موجودی بسیار پیچیده، چند بعدی، تکامل یافته، دانی و عالی معرفی می شود. از دیدگاه اسلام، انسان مخلوقی است که از هنگام زاده شدن، باالقوه کمالاتی دارد که می تواند به آن ها فعلیت بخشد؛ و همچنین فطرتی حیوانی دارد. انسان از نظر ساختمان جسمی، تمایلات، غرایز و خواسته هایش به سایر حیوانات شباهت دارد، ولی از سه بعد با حیوانات تمایز عمیقی دارد :

داشتن قوای ادراک (عقل)، کشف خود و جهان خود و داشتن جهان بینی.
وجود عوامل و کشش های مادی و طبیعی و خصوصیات جسمی و روانی و اجتماعی و جاذبه هایی که بر انسان احاطه دارند.آزادی انتخاب، و تحت تاثیر محیط و جاذبه های آن قرار گرفتن و تسلط بر آن ها.
اسلام، عقل را نیروی شناخت، اراده را مجری وجود «خود» ، اختیار را داشتن آزادی نسبی و مسئولیت را عامل قبول تعهد در انسان می داند، و معتقد است که اگر انسان در این زمینه ها تقویت و ارشاد شود، می تواند موجودی متعالی، والا ، معنوی و سالم گردد. در قرن بیستم فروید و سایر روان شناسان، شخصیت را شامل سه قسمت نهاد، خود، و فراخود دانستند، اما اسلام خیلی پیش تر از آن طبیعت انسان را به سه قسمت تقسیم کرد و هر یک از این سه قسم در فطرت و طبیعت بشر موجود است ؛ و در شکل دادن به شخصیت ، وظایف و هدف های مشخصی به عهده دارند. این سه قسم شامل : نفس اماره، نفس لوامه، و نفس مطمئته است که به ترتیب معادل نهاد، خود، و فراخود در نظریه فروید هستند.(شاملو،۱۳۸۸).

علامه محمدتقی جعفری تفاوت انسانها را در روشنی و تاریکی آنها بیان می کند؛ انسان تاریک را مساوی مرگ و انسان روشن را مساوی حیات حقیقی معرفی می کند، انسانی که پس از گذشت از حیات

معمولی به مراحل عالی تر می رسد وباز به تکاپو و عبور خود از مراحل والاتر ادامه می دهد تا به حوزه جاذبه ربوبی واصل گردد، به این معنی که تمام « من » از آن خداست و به عبادت و بندگی نائل می آید، عبادت نه فقط از جهت حرکات و ذکرهای خشک و حرفه ای، بلکه عبادتی که کمیت و کیفیت مخصوصی ندارد؛ از بیل زدن زراعت بچه روستایی در مزرعه خود گرفته تا چشم پوشی از میلیاردها ثروت در راه خدمت به انسانها، از مطالعه یک سطر دانش برای رسیدن به واقعیات گرفته تا جهان بینی کلی؛ همه و همه عبادت معبودی یگانه است وبطور کلی تمام اجزاء هستی از پست ترین جزء ماده تا عالی ترین جلوه های آن همه و همه در حال عبادت اند. (علامه جعفری، ۱۳۷۹).

علامه جعفری ویژگی و مختصات زندگی هدفدار را در شش مورد بیان می کند که این موارد وسیله ای هستند برای رسیدن به هدف اعلای حیات و ورود به حوزه دیدار ربوبی و گام نهادن در مسیر تکامل و تبدیل به انسان کامل شدن. این موارد شامل :

«تعهد برین : عبارت است از شناخت موقیت خویشتن در جهان هستی وملتزم بودن به تکامل و به ثمر رسانیدن شخصیت.
شناخت ارزش حیات : احترام ذات که ایده آل اعلای همه اومانیست ها ( انسانیت ).
برخورداری از روشنایی و سعادت
جدی گرفتن جهان هستی
به دست آوردن آزادی برین : عبارت است از رهایی شخصیت آدمی از عوامل رکود ومحدودیت در صندوق های خود پرستی و تخیلات.
آزاد ساختن انسان از مطلق تراشی ها : حس مطلق تراشی در درون آدمی چنان فعال و دقیق عمل می کند که می توان گفت یکی از مخت

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:05:00 ب.ظ ]




اروس۱۹۸۴،به نقل از محمدی ۱۳۸۵ ) به بیان دیگر ، کوشش های مسئله محور شامل انجام فعالیت های مستقیم بمنظور تغییر موقعیت تنیدگی زا و پیشگیری یا کاستن از تأثیرات آن است . افراد، کنار آمدن مسئله محور را زمانی بکار می برند که باور داشته باشند میتوانند در باب مو قعیت تنیدگی ؛ زایی که با آن مواجه اند، کاری انجام دهند ( لازاروس و فولکمن، ۱۹۸۴ ؛ به نقل از دیماتئو، ۱۹۹۱ترجمه ی موسوی اصل و همکاران، (۱۳۸۷)  مقابله متمرکز بر هیجان در صدد است تا پیامدهای هیجانی عامل استرس زا را مهار کند (فولکمن و لازاروس ۱۹۸۴ ؛ به نقل از محمدی، ۱۳۸۵).

تلاشهای هیجان مدار معطوف به تغییر واکنش های هیجانی به عوامل فشارزاست، یعنی بر مهارپاسخهای هیجانی و برانگیختگی فیزیولوژیایی در جهت کاهش فشار روانی تأکید دارد (فولکمن و لازاروس، ۱۹۸۴ ؛ به نقل از محمدی،۵ ۱۳۸).

به بیان دیگر ، کوشش های ((هیجان محور)) شامل کوشش هایی است که پیامدهای عاطفی و اجتماعی حوادث را تعدیل کرده یا کاهش می دهد.( بیلینگز و موس ، ۱۹۸۱ ؛ به نقل از سارافینو ،۲۰۰۲ ؛ ترجمه ی میرزایی و همکاران، (۱۳۸۷).

با وجود این، در بیشتر موارد برای کنار آمدن مؤثر و دراز مدت، هر دو رویکرد مساله محور و عاطفه محور ضروری است . گرچه کنار آمدن با جنبه های عاطفی یک رویداد تنیدگی زا ممکن است بسیار مهم باشد، ولی کوشش های کنار آمدن عاطفه محور با واقعیت مس ئله برخورد نمی کند و راه حل دراز مدتی برای آن فراهم نمی آورد. همچنین، کوشش های مداوم برای حل یک مسئله بدون  توجه به تأثیرات روانی آن بر فرد، ممکن است سلامت او را به مخاطره اندازد. راه حل واقع گرایانه و دراز مدت ممکن است به سلامت روانی فرد آسیب رساند و کوشش در جهت حل دراز مدت مسئله، بدون کسب آرامش کوتاه مدت از راه سازگاری عاطفه محور به شکست منجر شود . منابع مقابله ای مجموعهای پیچیده از عوامل هیجانی، انگیزشی، شناختی و روی هم رفته، ویژگیهای شخصیتی هستند که زمینهی لازم را برای روش های مقابلهای فراهم میکنند. این منابع به عنوان ویژگیهای غیر موقعیتی ثابتی هستند که بر فرایندهای مقابلهای اثر میگذارند. به بیان دیگر، منابع مقابله ای اقدامهای پیشگیری کنندهی اجتماعی و روان شناختی هستند که می توانند احتمال آسیب دیدگی ناشی از تنیدگی را کاهش دهند یا به افراد کمک کنند تا در مواجهه با رویدادهای تنیدگیزا، نشانه های مرضی کمتری داشته باشند یا اینکه پس از مواجهه به سرعت بهبود یابند. از این رو، در خلال دو دههی گذشته حجم وسیعی از پژوهشهای تجربی نقش سبکهای مقابلهای را در گسترهی زندگی افراد به عنوان عاملی مهم در بروز و نگهداری نشانه های مرضی مورد تایید قرار داده اند .(بیلینگز و موس، ۱۹۸۱ ؛ به نقل از سارافینو، ۲۰۰۲ ؛ ترجمه ی . میرزایی و همکاران، ۱۳۸۷)

زندگی در سده کنونی با پیچیدگی و سختی ویژه‌ای همراه است. دگرگونی‌های اجتماعی و خانوادگی، بروز بیماری‌های خطرناک، آلودگی‌های فراگیر زیستی، جنگ و رقابت و نظایر این‌ها، هرکدام به تنهایی می‌تواند فشار و اضطراب فراوانی را فرد وارد سازد. زندگی در چنین جهانی نیازمند داشتن توانایی، مهارت و برنامه‌ریزی شایسته‌ای است که بتواند سازگاری و توان پایداری فرد در برابر سختی‌ها و در عین حال سلامتی او را افزایش دهد(اکبرزاده، ۱۳۷۶).

سازگاری و سلامتی افراد ممکن است با ورود به محیط های تازه‌ای کاهش یابد. چرا که برای فرد رویارویی با افراد و محیط ناآشنا، خواست‌ها و کمبودها و یورش اندیشه‌های گوناگون، می‌تواند از مهم‌ترین منابع فشارروانی  به حساب آید. آن‌ها برای کاهش احساس ناخوشایند استرس و گاه برای برطرف کردن عامل آن به افراد، امکانات و شیوه‌های گوناگون روی می‌آورند. اما کدام شیوه موفقیت و سلامتی او را تضمین خواهد کرد؟ (اکبرزاده، ۱۳۷۶).

بدیهی است نمی‌توان به گونه‌ای فراگیر عوامل فشارروانی را از بین برد، زیرا اساساً کشمکش و فشار(تنش) برای رشد شکوفایی و سلامتی انسان ضروری است. بنابراین بایستی افراد را از درون مایه کوبی  کرد و به آن‌ها آموخت چگونه مسائل را تفسیر کنند و از چه شیوه‌های کارآمدی برای رویارویی با مشکلات استفاده کرد. آینده بشر نیازمند افرادی است که : بنابراین هدف کلی بررسی رابطه بین راهبردهای مقابله ای با سلامت روانی در معلمان شهرستان بهاباد است.

بیان مسئله:

یکی از منابع مقاومت درونی فرد در برابر استرس  ساختار سرسختی  می‌باشد. سرسختی از ویژگی‌های شخصیتی است که همه افراد به درجاتی از آن برخوردارند. این ساختار با سه مولفه تعهد ، مهار  و مبارزه‌جویی  می‌تواند فرد را علیرغم زندگی در شرایط کاملاً استرس‌زا از بیماری مصون نگه دارد. (کیامرثی و دیگران، ۱۳۷۷). افراد سرسخت، احساس مسولیت وهدفمندی قوی دارند(تعهد) و بر رویدادها احساس تسلط می‌کنند (مهار) و دگرگونی‌ها را مایه بالندگی می‌دانند. نه تهدید (مبارزه جویی).

یکی از حوزه‌های فعال پژوهشی در روانشناسی سلامتی ، بررسی «روش‌های مقابله با استرس» می‌باشد. این روش‌ها عبارتند از تلاش‌های شناختی و رفتاری مستمر برای برآوردن نیازهای درونی و برونی که شامل سه روش عمده الف) مسأله مدار  ب) هیجان مدار  و اجتناب  مدار  می‌باشد (اکبرزاده، ۱۳۷۶).

در روش مقابله‌ای مساله مدار، فرد عامل استرس را به منظور کاهش یا حذف تنش حاصل از آن، کنترل می‌کند، مثلاً مطالعه قبل از امتحان. در حالی که در روش مقابله‌ای هیجان مدار، فرد واکنش‌های هیجانی ناشی از استرس را کنترل می‌کند. مثلاً کم اهمیت جلوه دادن امتحان. در روش مقا

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:04:00 ب.ظ ]




– آیا بین مولفه  رابطه جنسی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد؟

– آیا بین  مولفه فرزندان زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد؟

– آیا بین  مولفه خانواده و دوستان زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد؟

– آیا بین مولفه جهت گیری مذهبی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد؟

۱-۶- فرضیه های تحقیق

فرضیه اول : بین رضایت زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه دوم : بین کیفیت زندگی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه سوم : بین مولفه  مسائل شخصیتی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه چهارم : بین مولفه  ارتباط زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه پنجم : بین مولفه  حل تعارض زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه ششم : بین مدیریت مالی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه هفتم : بین مولفه  اوقات فراغت زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه هشتم : بین مولفه  رابطه جنسی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه نهم : بین  مولفه فرزندان زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه دهم : بین  مولفه خانواده و دوستان زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

فرضیه یازدهم : بین مولفه جهت گیری مذهبی زناشویی در ازدواج های خویشاوندی و ازدواج های غیرخویشاوندی تفاوت وجود دارد.

۱-۷- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق

۱-۷-۱- تعریف مفهومی

رضایت زناشویی:

رضایت زناشویی در واقع نگرشی مثبت و لذت بخش است که زن و شوهر از جنبه های مختلف روابط زناشویی دارند (امیری مجد و زری مقدم، ۱۳۸۹).

رضایت زناشویی عبارت است از وجود یک رابطه دوستانه همراه با حس تفاهم و درک یکدیگر و وجود یک تعادل منطقی بین نیازهای مادی و معنوی زوجین (کجباف و همکاران، ۱۳۸۳).

کیفیت زندگی:

سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی را به عنوان «ادراک فرد از موقعیت زندگی خود در زمینه فرهنگ و نظام‌های ارزشی که در آن زندگی می کند و در رابطه با اهداف، انتظارات، معیارها و دل مشغولی ها» تعریف کرده است (آقایوسفی و همکاران، ۱۳۹۱).

پال[۹] (۲۰۰۵)، معتقد است که کیفیت زندگی، معیاری برای سنجش میزان تأمین نیازهای روحی، روانی و مادی جامعه و خانواده، که نشان دهنده ویژگی های کلی اجتماعی و اقتصادی یک ناحیه است (پال، ۲۰۰۵).

کیفیت زندگی به مثابه رضایت فرد از زندگی و محیط پیرامونی تعریف می شود که نیازها و و سایر عوامل ملموس و غیرملموس  را که بر 

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:02:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:01:00 ب.ظ ]




مبتلا می گردند. کندال تاکت[۱۳] (۲۰۰۲) در پژوهشی بر روی بیماران مبتلا به اختلالات شخصیت مرزی نشان داد که ۳۳ درصد آنها یک دوست آزار دهنده داشته اند، ۳۱ درصد مورد تجاوز قرار گرفته اند و ۲۱ درصد از آنها از طرف یک فرد آشنا مورد تجاوز قرار گرفته اند. ۱۱ درصد آنها چنیدن بار مورد تجاوز واقع شده  و ۱۹ درصد آنها هم کتک خورده اند و هم به آنها تجاوز شده است. که این موارد می تواند بیانگر نقش پیش بین آزار بر ادامه مسیر رشدی و بلوغ روانی افراد باشد.

از دیگر سو خانواده همواره نقش بسیار ممی در تنظیم و کنترل رفتارها، ارائه نقش ها و الگوهای فکری و رفتاری اعضا دارد. در خانواده­های دارای کودکان آزار دیده و یا به طور کلی در خانواده هایی که موارد آسیب از جمله اعتیاد، طلاق، کودک آزاری، ترک، طرد و غیره وجود دارد، الگوهای تعاملی و عملکرد خانواده باید دچار چالش جدی باشد. بر اساس مطالعات پیشین که در زمینه مقایسه نوجوانان آزار دیده نوجوانان آزار دیده و آزار ندیده اجرا گردیده است نشان داده شده است که بین دو گروه از نظر میزان درآمد خانواده تفاوت معناداری وجود دارد، بدین ترتیب میزان درآمد خانوده نوجوانان آزار دیده، پایین تر از گروه آزار ندیده است، همچنین الگوهای عاطفی نیز در بین خانواده ها به دلیل مشکلات ابزاری از جمله فقر و مشکلات اقتصادی دچار مشکل بوده است. همچنین اعمال رفتارهای خشونت گرایانه توام با فشار روانی و نارضایتی بوده و در مهارتهای تربیت کودک و توانایی حل مسأله به ویژه مسائل مربوط به تربیت فرزندانشان مشکل داشته اند (میلر و میکاد[۱۴]، ۲۰۰۵). بنابراین الگوها و مهارتهایی که افراد در زندگی کسب می کنند می تواند تحت تاثیر سبک زندگی فرد و خانواده فرد قرار گیرد، به طوری که بدرفتاری والدین می تواند تاثیر منفی بر ثبات و تنظیم هیجانی، مهارت ها والگوهای مقابله با مشکلات و حل مسأله و توانایی انطباق با موقعیت های جدید و استرس زا داشته باشد. این صفات شاید به دلیل این است که این کودکان دلبستگی سالمی به مراقبان خود ندارند و به همین دلیل از دیگران کناره گیری و اجتناب می کنند (ادلسون[۱۵]، ۱۹۹۹). سابقه آزار و سوء استفاده های جسمی، رفتاری و عاطفی می تواند میزان سازگاری افراد را به شدت تحت تاثیر قرار داده و منجر به به کار بردن الگوهای انطباقی ناسالم گردد (مرکز اطلاعات کودک آزاری و غفلت، ۲۰۰۴).

بنابراین با توجه به اهمیت دو بعد بین فردی و درون فردی در افراد دارای سابقه کودک آزاری و نقش کارکرد خانواده و چگونگی پویایی و عملکرد آن در این سابقه و چگونگی شکل گیری ویژگی های شخصیتی این افراد،  در این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این سوال هستیم که آیا بین کارکرد خانواده مبدا و ویژگی های شخصیتی نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری و نوجوانان عادی تفاوت وجود دارد؟ و این تفاوت در کدام ابعاد می باشد؟

اهمیت و ضرورت پژوهش:

کسب اطلاعات دقیق درباره میزان کودک آزاری و اثرات آن در جامعه دشوار است، اما تکرار آن و آمار و گزارش های غیر رسمی در این زمینه نشان از افزایش میزان کودکان قربانی دارد. برای قربانیان کودک آزاری شیوه های مداخلاتی متعددی وجود دارد، اما به نظر می رسد که این افراد در مقابل درمان های روانشناختی مقاومت دارند و تعداد زیادی خود را از این فرایند دور می سازند، با این حال مؤثرترین شیوه برای رسیدگی به این موضوع پیشگیری سطح اولیه می باشد (رزاقی، ۱۳۸۲). بنابراین روش هایی از جمله مطالعات توصیفی، تحقیقات جامعه شناختی و همه­گیر شناختی می ­تواند به آموزش و پیشگیری از آسیب­های کودک آزاری کمک کند. با توجه به آمارهایی که در زمینه کودک آزاری منتشر شده است از جمله اینکه از میان ۳ میلیون کودک آزاری در سال ۲۰۰۸، بیش از ۹۰۳ هزار مورد (حدود ۱۸ درصد) مربوط به آزار جسمی بوده است و  در سال ۲۰۰۹  تعداد ۱۳۰۰ کودک به دلیل آزارهای جسمی جان خود را از دست داده اند (انجمن آمریکایی انسان[۱۶]، ۲۰۱۱). سازمان یونیسف در سال ۱۳۷۷ در مطالعه­ای در ایران انجام داد که از بین ۲۲۴۰ نوجوان ۱۳۶۲ نفر از آنان سابقه کودک آزاری را نشان داده اند، که از این تعداد ۶۱ درصد سابقه آزار جنسی، ۳۳ درصد سابقه آزار عاطفی، ۶/۶ درصد سابقه آزار جسمی را گزارش داده اند.

با توجه به نقش بسیار تاثیرگذار آزار و سوء استفاده از کودکان بر رفتارها و مسیر رشد و بلوغ روانی و عاطفی  افراد در سنین نوجوانی و بزرگسالی پرداختن به چگونگی تاثیر و یا نقش متغیرهای اساسی در کودک آزاری حائزاهمیت فراوانی می باشد. از طرفی با عنایت به اینکه در مورد کودک آزاری همانگونه که در مطالب پیشین اشاره شده است، اصل بر پیشگیری از وقوع و یا کاهش تاثیر آن می باشد، بنابراین شناسایی نقاط و متغیرهای روانشناختی ضربه پذیر از این تروما می تواند در راستای پیشگیری و درمان مشکلات و عواقب بعدی این آسیب کمک کننده باشد. از آنجا که شخصیت به عنوان الگویی نافذ و پایدار در نظر گرفته می شود که نقش  بنیادی در نحوه رفتارها و افکار افراد بر عهده دارد، شناسایی و سنجش ویژگی های شخصیتی و و توانایی کنار آمدن با این مشکلات می تواند در جهت پیشگیری از آسیب بیشتر و درمان آن کمک کند.

اهداف پژوهش:

هدف کلی:

مقایسه کارکرد خانواده مبدا و ویژگی های شخصیتی در نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری و نوجوانان عادی

اهداف جزیی:

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:00:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:59:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:57:00 ب.ظ ]




). کارشناسان، تخمین می­زنند که علاوه بر اختلالات خوردن، تقریباً ۲۵ میلیون نفر با یک اختلال پرخوری یا رفتار تغذیه­ای خفیف، دست به گریبانند.

همه­گیر بودن مشکل کودک آزاری و افزایش گزارشات مربوط به صدمات و آسیب­هایی که متوجه کودکان است، دولتهای جهان را بر آن داشته است تا توجه جدی­تری به حقوق کودکان داشته باشند. تصویب پیمان نامه جهانی حقوق کودک به عنوان یک توافق جهانی در سال ۱۹۸۹ میلادی شاهدی برای این تلاش­ها در جهت تضمین بقا و رشد، تحصیل و سلامتی و همچنین حمایت از کودکان در برابر انواع سوءرفتارهای جسمی، جنسی یا بهره کشی از آنها در کار و جنگ­ها است (رحیمی و قاسم زاده، ۱۳۷۷ ). در معرض سوءاستفاده و بی توجهی قرار گرفتن کودکان می ­تواند به رنج وسیعی از پیامدهای مخرب، که یک عمر تباهی به بار آورد، منجر شود (الیستر لامنت ۲۰۱۰ )[۵۰]. متخصصان بالینی و محققان مطرح کرده­اندکه آسیب وسوءاستفاده­ی دوران کودکی به ویژه سوءاستفاده­ی جنسی می توانند به صورت نیرومندی اختلالات خوردن بعدی را تبیین نمایند (رورتی و یاگر،۱۹۹۶)[۵۱].

 
رشد کردن و بزرگ شدن در یک محیط سوء استفاده­گر می ­تواند ارتباطات بالقوه­ی متعددی با مدل تنظیم هیجان در ایجاد نشانگان اختلال خوردن داشته باشد( برلین و کسیدی، ۲۰۰۳ ؛ شیپمن، ۲۰۰۷ ؛ اسپینراد ، استیفتر ، دونلان مککال و ترنر، ۲۰۰۴ ). در بزرگسالان، سوءاستفاده­ی هیجانی دوران کودکی ( CEA ) گزارش شده توسط فرد با بازداری هیجانی و سبک اجتنابی فرد و عدم پذیرش هیجانی مرتبط است. به طور خلاصه، سوء استفاده هیجانی با الگوهای غیرانطباقی تنظیم هیجان در هر دو دوره­ کودکی و بزرگسالی ارتباط دارد. همانگونه که آسیب شناسی خوردن به عنوان نتیجه تلاش­های ناکارآمد تنظیم هیجان مفهوم سازی شده است، بنظر می­رسد که CEA تأثیر غیر مستقیمی در آسیب شناسی خوردن بعدی از طریق رشد این مهارتهای تنظیم هیجان ناکارآمد، داشته باشد. گیلبا- اسکچمن[۵۲] و همکاران (۲۰۰۶) دریافتند افراد کم اشتها در قیاس با افراد پراشتها از آگاهی هیجانی کمتری برخوردارند در مقابل افراد پراشتها نسبت به کم اشتها در تنظیم هیجانات خود مشکلات بیشتری نشان داده­اند.

مبتنی بر آنچه عنوان شد، چنین استنباط می­شود که روابط بین سوءاستفاده دوران کودکی و اختلالات خوردن بواسطه نقص در تنظیم هیجان، وساطت می­شود. لکن تصریح این روابط به انجام پژوهش جدید نیازمند است. از این رو، پژوهش حاضر بخشی از این دغدغه را پوشش می­دهد.

۱-۴  اهداف پژوهش

۱-۴-۱ هدف کلی

تعیین نقش سوءاستفاده­ی دوران کودکی در نشانه­ های اختلالات خوردن با میانجیگری نقص در تنظیم هیجان.

اهداف اختصاصی
۱-۴-۲-۱ تعیین نقش سوءاستفاده­ی دوران کودکی در نشانه­ های خوردن

۱-۴-۲-۲ تعیین نقش نقص در تنظیم هیجان در نشانه­ های اختلال خوردن

۱-۴-۲-۳ تعیین نقش سوءاستفاده­ی دوران کودکی در نقص در تنظیم هیجان

۱-۴-۲-۴ تعیین برازش مسیرعلی اندازه ­گیری شده با مدل نظری

۱-۵  فرضیه ­های پژوهش

۱-۵-۱  سوءاستفاده­ی دوران کودکی در مؤلفه­های شناختی- عاطفی اختلال خوردن نقش مستقیم دارند.

۱-۵-۲  نقص در تنظیم هیجان نقش مستقیم در مؤلفه­های شناختی- عاطفی اختلال خوردن دارد.

۱-۵-۳  سوءاستفاده­ی دوران کودکی نقش مستقیم در نقص در تنظیم هیجان دارد.

۱-۶  سؤال­های پژوهش

۱)آیا مسیر علًی اندازه ­گیری شده با مدل نظری برازش دارد ؟

۲)آیا سوءاستفاده جنسی بواسطه تنظیم هیجان، بر نشانه­ های پرخوری تأثیر دارد؟

۱-۷  تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:56:00 ب.ظ ]




۴۵۷ نوجوان سرآمد پایه‌های ششم تا دهم بررسی شد با این پیش فرض که همه کودکان با چالش هایی روبرو می‌شوند. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات یافته‌ها نشان داد که ۲۷% از واریانس خودپنداره در کل افراد به وسیله شش سبک مقابله‌ای تبیین می‌شود. همچنین مشخص شد که از شش زیر مقیاس مقابله ، تلاش سخت و رسیدن به موفقیت (مساله مداری) ، تمرکز روی حل مساله و محافظت از خود پیش‌گویی کننده‌های معنی‌داری در رابطه با ارتباط بین سبک مقابله و خود پنداره می‌باشند (به نقل از اسلامی، ۱۳۸۱).

نتایج پژوهشی و تجربی نشان می دهند که روش آموزش راهبردهای شناختی – رفتاری باعث کاهش علایم کمرویی و افزایش سطح خودپنداشت شده و موجب بهبود کمرویی و کاهش افسردگی شده است. به عبارت دیگر این روش یک روش بازسازی شناختی است که می تواند طرز فکر و شناخت های افراد را تغییر دهد و یا به عبارتی اصلاح کند. این تغییر شناخت ها نتیجتاً می تواند روی اهداف و انتظاراتی که افراد از خود و دیگران دارند تأثیر گذار باشد. همانطور که بیان شد افراد کمرو دارای شناخت ها و رفتارهایی هستند که برای رسیدن به اهداف سطح بالا و بلند پروازانه در تلاشند و از نتایج و پیامد های منفی اجتناب می کنند. کمرویی ابتدا در ضمیر باطن ریشه می دواند و مزمن می شود و سر انجام جسم را نیز از تحرک می اندازد.

امام جعفر صادق (ع) می فرمایند “من رق وجهه رق علم” هرکه از سوال کردن دچار شرم و خجالت گردد از کسب علوم محروم مانده و نمی تواند به ذخایر علمی دست یابد.

نتیجه اینکه از نظر اسلام نیز شرم و خجالتی که مانع رشد و کمال انسان باشد مطرود است ، لذا بحث درباره کمرویی نوجوانان و چاره اندیشیدن برای رفع این معضل اهمیت و ضرورت خاص می باشد و دست اندرکاران تعلیم و تربیت و پرورش دهندگان نسل آینده کشور باید به این مهم توجه نمود ، و با شناخت این معضل و کشف ریشه ها وعلت های این رفتار در جهت درمان و پیش گیری رفتار کمرویی نوجوانان برنامه ریزی های صحیح و اصولی و دامنه دار صورت گرفته و گام های مفید و سازنده برداشته تا گره های کور و تاریک و مشکلات و موانع از سر راه رشد و شکوفایی نوجوانان بردارند و آنان را در رسیدن به بلوغ اجتماعی و داشتن شخصیتی سالم و به کار گرفتن استعدادها و توانایی هایشان و همچنین حل مشکلات رفتاری و اجتماعی شان کمک نمایند.

حال ما در این پژوهش سعی داریم تا به بررسی تأثیر روش آموزش خود به عنوان یک روش شناختی- رفتاری بر کمرویی که به نوبه ی خود باعث میزان کاهش ابعاد سبک مقابله ناکارآمد افزایش ابعاد سبک مقابله مراجعه به دیگران و بهبود ابعاد سبک مقابله کارآمد می باشد ، بپردازیم (بک[۲۰] و الیس[۲۱] ۱۹۷۹).

هدف کاربردی از این تحقیق و به کارگیری این روش برای بهبود سبک مقابله افراد کمرو توسط مشاوران ، معلمان و در سایر مراکز خدمات روان شناختی میباشد.

۱-۴- اهداف تحقیق

 ۱-۴-۱- هدف کلی:

تعیین تاثیر آموزش راهبردهای شناختی – رفتاری بر بهبود سبک مقابله در دانش آموزان دختر کمرو پایه ششم

۱-۴-۲- اهداف جزیی:

تعیین تاثیر آموزش راهبردهای شناختی- رفتاری برافزایش ابعاد سبک مقابله کارآمد در افراد کمروتعیین تاثیر آموزش راهبردهای شناختی – رفتاری بر افزایش ابعاد سبک مقابله مراجعه به دیگران در افراد کمرو
تعیین تاثیر آموزش راهبردهای شناختی – رفتاری بر کاهش ابعاد سبک مقابله ناکارآمد افراد کمرو.
بررسی ماندگاری تاثیرراهبردهای شناختی- رفتاری بر کمرویی در بستر زمان.
۱-۵- فرضیه های تحقیق

فرضیه اول : آموزش شناختی – رفتاری منجر به افزایش ابعاد سبک مقابله کارآمد در افراد کمرو می شود.

فرضیه دوم : آموزش راهبرد های شناختی – رفتاری منجر به افزایش ابعاد سبک مقابله مراجعه به دیگران در افراد کمرو می شود.

فرضیه سوم : آموزش شناختی – رفتاری منجر به کاهش ابعاد سبک مقابله ناکارآمد در افراد کمرو می شود.

فرضیه چهارم : آموزش راهبردهای شناختی – رفتاری بر تغییر سبک مقابله دختران کمرو در بستر زمان محفوظ می ماند.

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:55:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:54:00 ب.ظ ]




بین ملاحظات فردی مدیران و رفتار شهروندی سازمانی معلمان شهرستان بهارستان رابطه جهت دار وجود دارد

بین انگیزش الهام بخش مدیران و رفتار شهروندی سازمانی معلمان شهرستان بهارستان رابطه جهت دار وجود دارد

بین ترغیب ذهنی مدیران و رفتار شهروندی سازمانی معلمان شهرستان بهارستان رابطه جهت دار وجود دارد

بین حمایت سازمانی ادراک شده و رفتار شهروندی سازمانی معلمان شهرستان بهارستان رابطه جهت دار وجود دارد.

۱-۶ تعریف واژه ها و اصلاحات:

۱-۶-۱ تعاریف نظری :

۱-۶-۱-۱رهبری تحول آفرین:

رابینز[۱۷] (۱۹۹۶ ) بر این باور است که رهبران تحول آفرین، رهبرانی هستند که پیروان خود را الهام بخشیده و قادرند به آنها روحیه بدهند و در مسیری هدایتشان کنند که منافع سازمان تأمین شود . این افراد می توانند باعث شوند که زیردستان با روحیه ای بسیار بالا عمل نموده و اثراتی عمیق بر سازمان بگذارند. رهبران تحول آفرین، به نیازها و جنبه های پیشرفت و ترقی زیردستان نیز توجه خاص نموده و بر دانش و آگاهی آنها می افزایند و آنها را به نحوی هدایت می نمایند که از دیدگاهی جدید به مسائل گذشته نگاه کنند و در سایه تحریک و ایجاد انگیزه تشویق می شوند تا از جان خود مایه گذاشته و در جهت تحقق هدف های سازمان از هیچ کوششی دریغ نورزند. رهبری تحول آفرین یکی از جدید ترین رویکردهای مطالعه رهبری است که نیازها و انگیزه های پیروان را بالا برده و باعث تغییر برجسته در افراد ،گروه ها وسازمانها می شود(گارنر و استوک[۱۸]،۲۰۰۲).

۱-۶-۱-۲ابعاد رهبری تحول آفرین :

نفوذ آرمانی(فرمندی)[۱۹]: نفوذ آمانی دربردارنده نفوذی است که باورها و ایده ال ها و موارد فراتر از زندگی معمولی را تحت تاثیر قرار دهد. رهبران تحول آفرین برای ایجاد و گسترش نفوذ آرمانی،الگوهای رفتاری نیرومندی را از خود به نمایش می گذارند (سنجقی،۱۳۸۰). این بعد شامل ویژگی های و رفتارهای آرمانی است.

انگیزش الهام بخش(الهام بخشی)[۲۰]:رهبر برای انگیزش زیردستان، باشناسایی شرایط جدید و فرصتهای مفید، به شناسایی وترسیم آرمان وچشم اندازی از آینده سازمان می پردازد و با نشان دادن اشتیاق زیاد نسبت به تحقق چشم انداز، زیردستان اشتیاقی همگانی برای تلاشی مضاعف در جهت تحقق آن ایجاد می کند (باس،۱۹۸۵ ).

ترغیب ذهنی(تحریک فرهیختگی)[۲۱]:رهبر تلاش پیروان خود را بر می انگیزد تا در حل مسائل، خلاقانه و نوآورانه برخورد کنند و فرض های بدیهی را مور سئوال قرار (باس، اولیو و جونگ وبرسون[۲۲]،۲۰۰۳).

ملاحظات فردی (حمایت های توسعه گرا)[۲۳]: ملاحضات فردی در بردارنده  مراتب دلسوزی و احترام وافر رهبر در خصوص توجه جدی به قاطبه پیروان و تلاش به منظور رشد و شکوفایی هرچه بیشتر آنان است. (باس، الیو، چمرس و آیمان[۲۴]،۱۹۹۳، ص۶۴).

۱-۶-۱-۳حمایت سازمانی ادراک شده:

حمایتی که کارکنان از سوی سازمان ادراک می کنند، باوری است مبتنی براینکه سازمان تا چه حد از همکاریشان قدردانی می کند، به رفاه آنها اهمیت می دهد و به چه میزان به ارزشهای مشترک آنان توجه دارد(رودا[۲۵]و ایزنبرگر،۲۰۰۲).کارکنان یک سازمان، همیشه براساس میزان ارزشی که سازمان برای ایجاد رفاه، آسایش و امنیت آنها قائل است؛اعتقاد و علاقه خاصی به سازمان پیدا می کنند.این اعتقاد و باور تحت عنوان حمایت سازمانی ادراک شده معرفی شده است(اینگهام[۲۶]، ۲۰۰۸وآیزنبرگر، آرملی، رکسوینکل، لینچ وروداز[۲۷]، ۲۰۰۱). به عبارت دیگر، درک حمایت سازمانی اعتقاد و ادراکی است که یک فرد دارد، مبنی بر اینکه آسایش، رفاه او و میزان مشارکت وی در موفقیت سازمان حائز اهمیت است(بل ومنگوک[۲۸]،۲۰۰۲).

۱-۶-۱-۴رفتار شهروندی سازمانی:

رفتاری اختیاری، داوطلبانه، افزون بر نقش رسمی و بی چشم داشت است که گرجه به طور مستقیم به سیستم های پاداش و تنبیه سازمان مربوط نمی شود ،اما به سیالی و اثربخشی کارکرد آن کمک شایانی می کند؛مفهوم اختیاری بودن این رفتار بدان معناست که آنها جزء الزامات رسمی نقش،شرح شغل و وظایف رسمی فرد شاغل نبوده، در قرداد شغلی به آنهااشاره نشده است. بروز آنها به نظر و انتخاب فرد بستگی دارد و صرف نظر کردن از 

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:51:00 ب.ظ ]




تعریف عملیاتی: کتابی است که بر روی صفحه کامپیوتر قابل مشاهده است و بر روی محمل­های فیزیکی نظیر سی دی و یا به صورت پیوسته از طریق شبکه اینترنت قابل دسترس است. ارزیابی: تعریف مفهومی: تعیین ارزش و اعتبار چیزی. تعیین نمره یا رتبه چیزی (دهخدا، ۱۳۸۵، ۱۱۵) تعریف عملیاتی: تعیین معیار یا ارزش چیزی کتابدار: تعریف مفهومی: کتابدار کسی است که با داشتن دانش کتابداری به کار کتابداری و امور فنی آن اشتغال داشته باشد (سلطانی، ۱۳۸۱، ۳۴۱). تعریف عملیاتی: منظور از کتابداران در این پژوهش، کلیه کتابداران شاغل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران که در امور کتابداری فعالیت مستقیم دارند و در شته کتابداری تحصیل کرده­اند. ۲-۱. مروری بر ادبیات ۲-۱-۱. مقدمه نیاز کاربران در عصر کنونی تنها دسترسی به اطلاعات نیست، بلکه سرعت و سهولت دسترسی به اطلاعات مناسب یکی از دلایلی است که امروزه، کاربرد فن­آ­وری­های اطلاعاتی و ارتباطی را افزایش داده است. فن­آوری معمولا زاییده­ی نیاز زمان است و فن­آوری­هایی که وارد زندگی عملی می­شوند و نیروی اقتصادی پشتوانه­ی آن­ها قرار می­گیرد، بدون تردید کاربردهای عملی دارند و نیاز اجتماعی به آن­ها امکان رشد و گسترش ­می­دهد. فن­آوری که نیروی اقتصادی را پشتیبان و نیاز اجتماعی را حامی خود داشته باشد، به­سهولت می ­تواند از آرمان­های فرهنگی صحبت کند، یا حتی گامی فراتر رود و از آرمان­های بشری سخن بگوید و فن­آوری دیگری را به چالش بخواند (آذرنگ، ۱۳۸۲، ۸۲). با پدید آمدن مواد و منابع الکترونیکی، دگرگونی کتابخانه­ها و پدیداری نسل جدیدی از آن­ها آغاز شده است. در واقع این تغییر در شکل مواد و منابع بوده است که موضوع­های جدیدی را کتابخانه­ها از جمله درخدمات، کتابداران و کاربران، و فضای کتابخانه­ها پدید آورده است. چرا که اطلاعات کانون و محور یک کتابخانه در هر شکل آن است (طباطبایی­فر، ۱۳۸۷، ۱). امروزه با پیشرفت تکنولوژی اطلاعات، شاهد خلق کتاب­های الکترونیکی هستیم که ارزان­تر و انتقال آن بسیار سریع­تر از کتاب­های سنتی است. این دسته از کتاب­ها جایگاه خود را در بین محققان و دانش­پژوهان و حتی مردم عادی بتدریج پیدا کرده است. کتاب الکترونیک کتابی است که به شکل الکترونیکی تولید و توزیع می­شود. کتاب­های الکترونیکی را معمولا با کتابخوان­های الکترونیکی/ الکتروکتاب­­خوان­ها، رایانه­های شخصی، تلفن­های همراه و ابزارهای الکترونیکی دیگری می­توان خواند. تولید کتاب الکترونیک در سال ۱۹۹۱ توسط مایکل هارت[۳]، که در آن زمان دانشجوی دانشگاه ایلینویز[۴] آمریکا بود، معرفی شد. قصد وی انتشار اعلامیه روز استقلال آمریکا از طریق شبکه شبه اینترنتی آن دوره بود. بدین منظور او نشانی متن الکترونیکی مورد نظرش را برای دیگران به اشتراک گذاشت و نهایتا ۳ کاربر موفق به ذخیره فایل مایکل شدند، این­گونه بود که پروژه­ی گوتنبرگ متولد شد (عاصمی، ۱۳۸۹، ۱۲۹). ما در حال حاضر، یکی از دوره­هایی را تجربه می­کنیم که در آن افول کتاب­های چاپی جشن گرفته شده و موفقیت کتاب­های الکترونیک به ­عنوان یک واقعیت اعلام شده است. اگرچه این رویداد غالبا در حال رخ دادن است، اما معمولا یک دوره­ اوج وجود دارد که در آن، یک یا چند گروه تجاری که دارای سرمایه­ی عظیم و روابط عمومی بالا هستند، محصولاتی را برای ارائه به بازار، آماده دارند. بخش­های روابط عمومی، به انتشار مطبوعات پرداخته، و روزنامه ­نگارانی که به دنبال کپی این نشریات هستند، آنها را مجددا بسته­بندی کرده و در نهایت، انقلاب دیجیتال رخ می­دهد (جوینت[۵]، ۲۰۱۰، ۸۴). کتاب­های الکترونیکی به­طور موثر جایگزین کاغذ هستند، کتاب الکترونیکی را نمی­توان بدون کامپیوتر مطالعه کرد. مطالعات کارلسون نشان می­دهد که مرور از طریق متن­های دیجیتالی یکی از بزرگترین شکایات کاربران برای استفاده از این کتاب­ها می­باشد. آن­ها دریافتند حرکت از یک صفحه به صفحه دیگر برای پیدا کردن فصل خاص در متن خسته کننده و دشوار بوده است (کانگ[۶]، ۲۰۰۹، ۴۹). کتاب­های الکترونیکی را می­توان به دو صورت در محیط وب شناسایی کرد. برخی کتاب­های الکترونیکی، شکل چاپی ندارند و فقط در قالب دیجیتالی منتشر می­شوند. همه فرآیند نشر کتاب از زمان تالیف تا قرار گرفتن در محیط وب، به­صورت الکترونیکی انجام می­شود. بنابراین چنین کتاب­هایی را نمی­توان در جهان چاپی و کتابخانه­ های سنتی یافت و از این لحاظ اثری منحصر به فرد به شمار می­آیند. این بخش از عرصه نشر کتاب­های الکترونیکی هنوز با مشکلات حقوقی، معنوی، و اقتصادی روبروست. در واقع، ناشران به این نکته مهم پی برده­اند که چه از نظر رقابت با دیگران و چه از لحاظ پاسخ­گویی به نیازهای جامعه جدیدی از مخاطبان یعنی”خوانندگان اینترنتی”چاره­ای جز توجه به امکانات و قابلیت­های نشر اینترنتی ندارند و ناچار به نقش­آفرینی در این محیط هستند. بخش دوم از کتاب­های الکترونیکی در محیط وب، در واقع شکل الکترونیکی نسخه­ های چاپی منتشر شده به شمار می­آیند که ناشران آنها را از طریق وب نیز دسترس­پذیر کرده­ا ادامه مطلب دیگر سایت ها : پایان نامه با موضوع رفتار مادرگری پایان نامه جعل رایانه‌ای (کامپیوتری) در حقوق - دانلود پایان نامه ند. این گروه کتاب­های الکترونیکی به سرعت در حال توسعه و گسترش هستند (حیدری، ۱۳۸۸، ۱۲). برای

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:50:00 ب.ظ ]




۱-۳ اهمیت و ضرورت مسأله:

در راستای تحقق اهداف اجتماعی و اخلاقی نظام آموزش و پرورش و تضمین برابری حقوق انسانی همه ی آحاد بشر، سازمان جهانی یونیسف، در چند دهه اخیر، بر برابری فرصت ها برای همه کودکان تأکید ورزیده و از این رو تحولات بنیادی در کیفیت آموزش کودکان دارای نیازهای ویژه به وقوع پیوسته است. مبتنی بر این تحولات، موضوع تلفیق دانش آموزان دارای نیازهای ویژه با کودکان عادی، به صورت عملیاتی پیگیری گردیده تا این کودکان از مزایای حضور در کلاس های عادی بهره مند شوند. پژوهش های متعددی از جمله ریبری(۲۰۰۴ ) و سانتاندر(۲۰۰۵) در کشور اسپانیا نشان داده اند که حضور این دانش آموزان در کلاس های عادی اثرات مثبت در کفایت اجتماعی و ادراکات خود کار آمدی آنها داشته و از طرفی مشکلات رفتاری آن ها را کاهش می دهد. با این حال برخی از یافته های پژوهشی از جمله اولسون(۲۰۰۱) و گودیانسن(۲۰۰۶) در کشور دانمارک بر اثرات منفی آموزش تلفیقی تأکید نموده اند. از طرفی نظریه پردازان متعددی از جمله برنارد(۲۰۰۴) اثرات مثبت و برخی از جمله چیروفی(۲۰۰۶) اثرات منفی حضور دانش آموزان دارای نیازهای ویژه در کلاس های عادی را تبیین نموده اند. این نظریات و یافته های پژوهشی متناقض، موجب بروز ابهام در نقش آموزش تلفیقی در توانمندی ها، مهارت ها و ادراکات دانش آموزان دارای نیازهای ویژه شده است. از این رو، رفع این تناقضات و ابهامات می تواند ضرورت انجام پژوهش حاضر را توجیه نماید. از طرفی با توجه به وجود تفاوت های فرهنگی، اجتماعی و دینی کشورمان با سایر کشورها و کمبود تحقیقات در زمینه آموزش تلفیقی، ضرورت انجام چنین پژوهش هایی بیشتر احساس  می گردد تا با بررسی نتایج به عمل آمده تصمیم گیری های واقعی وعینی مبنی بر تداوم و گسترش آموزش تلفیقی یا عدم تداوم آن به عمل آید. نیز با توجه به پراکندگی دانش آموزان استثنایی در شهرها و روستاهای کشور و عدم امکان ایجاد مدارس ویژه در تمام مناطق، اگر چنانچه مفید بودن روش آموزش تلفیقی تأیید گردد می توان با تغییرات جزئی در مدارس عادی و ایجاد شرایط مناسب، ضمن تضمین برابری حقوق معلولان، نسبت به ثبت نام تعداد بیشتری از آنان در کنار خانواده هایشان اقدام نمود که این مورد نیز ضرورت انجام چنین پژوهش هایی را جهت تصمیم گیر های مفید آتی برای دانش آموزان دارای نیازهای ویژه توجیه می نماید.

۱-۴ اهداف پژوهش

۱-۴-۱ هدف کلی:

تعیین اثربخشی آموزش تلفیقی بر علائم اختلالات رفتاری، کفایت‌های اجتماعی و خود کارآمدی تحصیلی دانش‌آموزان دارای نیازهای ویژه.

۱-۴-۲  اهداف جزئی:

تعیین اثربخشی آموزش تلفیقی در کاهش علائم اختلالات رفتاری دانش‌آموزان با نیازهای ویژه.
تعیین اثربخشی آموزش تلفیقی در افزایش کفایت اجتماعی دانش‌آموزان با نیازهای ویژه.
تعیین اثربخشی آموزش تلفیقی در افزایش خود کارآمدی تحصیلی و مؤلفه های آن در دانش‌آموزان با نیازهای ویژه.
مقایسه خود کار آمدی تحصیلی و مؤلفه های آن در گروه های ناتوان(کم بینا، کم شنوا، جسمی- حرکتی).
۱-۵ فرضیه‌های پژوهش

بین میزان اختلالات رفتاری دانش‌آموزان دارای نیازهای ویژه‌ی برخوردار از آموزش تلفیقی با دانش‌آموزان دارای نیازهای ویژه دو گروه دیگر (آموزش استثنایی و آموزش عادی) تفاوت  وجود دارد.
بین میزان کفایت اجتماعی دانش‌آموزان دارای نیازهای ویژه برخوردار از آموزش تلفیقی با دانش‌آموزان دارای نیازهای ویژه دو گروه دیگر (آموزش استثنایی و آموزش عادی) تفاوت وجود دارد.میزان خودکار آمدی تحصیلی و مؤلفه‌های آن (استعداد، کوشش و بافت) در دانش‌آموزان دارای نیازهای ویژه‌ی برخوردار از آموزش تلفیقی نسبت به دانش‌آموزان دارای نیازهای ویژه‌ی دو گروه دیگر (آموزش استثنایی و آموزش عادی) تفاوت وجود دارد.
۱-۶ سئوال پژوهشی

آیا بین گروه های سه گانه ناتوانی ها(کم بینا، کم شنوا، جسمی- حرکتی) از نظر خود کار آمدی تحصیلی  و مؤلفه های آن تفاوت وجود دارد؟

۱-۷ تعاریف متغیرها:

۱-۷-۱  آموزش تلفیقی

تعریف مفهومی:‌ آموزش تلفیقی اصطلاحی عمومی است که به جایگزینی دانش‌آموزان دارای ناتوانی  در محیط آموزشی، که در آن دانش آموزان عادی فاقد ناتوانی نیز حضور دارند، گفته می‌شود. به بیان دیگر تلفیق عبارت است از ثبت نام در یک کلاس عادی با حداقل غیبت از کلاس، جهت ا

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:49:00 ب.ظ ]




۲- تا چه میزان کتابهای اجتماعی پایه پنجم و ششم ابتدایی بر اخلاق فردی تاکید دارد؟

۳- تا چه میزان کتابهای اجتماعی پایه پنجم و ششم ابتدایی بر اخلاق الهی تاکید دارد؟

۴-تا چه میزان کتابهای اجتماعی پایه پنجم و ششم ابتدایی بر اخلاق خانوادگی تاکید دارد؟

۵-تا چه میزان کتابهای اجتماعی پایه پنجم و ششم ابتدایی بر اخلاق زیست محیطی تاکید دارد؟

تعاریف مفهومی و عملیاتی اصطلاحات پژوهش

در این قسمت ابتدا تعاریف مفهومی و سپس تعاریف عملیاتی اصطلاحات پژوهش بیان شده است.

تعاریف مفهومی:

تعریف مفهومی اخلاق:

اخلاق جمع خُلْق و خُلُق می باشد،به گفته راغب در کتاب مفردات، این دو واژه در اصل به یک ریشه باز می گردد. خُلُق به معنای هیات و شکل و صورتی است که انسان با چشم می بیند و ُخلْق به معنای قوا و سجایا و صفات درونی است که با چشم دل دیده می شود. بنابراین می توان گفت؛ اخلاق مجموعه صفات روحی و باطنی انسان است،گاه به اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی ناشی می شود، نیز اخلاق گفته می شود. (مکارم شیرازی, ۱۳۷۷ :۲۴).

تعریف مفهومی اخلاق اجتماعی:

اخلاق اجتماعی به مجموعه ای از رفتارها از قبیل خوش گفتاری، خوش برخوردی،تواضع،احترام به مردم، عدالت خواهی،ایثار، دفاع از مظلوم، خیر خواهی، احسان به مردم، امانت داری، وفای به عهد، راستگویی، راز داری،نرم خویی،عفو،نیکی به والدین،نیکی به فرزندان،صله رحم،بخشش و غیره گفته می شود (امینی،۱۳۸۴: ۱۰۲).

تعریف مفهومی اخلاق فردی:

اخلاق فردى ارزش‌هاى اخلاقى مربوط به حیات فردى انسان‌ها است که شامل مواردی از قبیل تفکر،شجاعت درستی و عدالت و غیره می باشد که آدمى را فارغ از رابطه با غیر در نظر می‌گیرد(رهبر و رحیمیان ،۱۳۶۸: ۱۱).

تعریف مفهومی اخلاق الهی:

اخلاق الهی به مجموعه ای از رفتار ها از قبیل عبادت، نماز،دعا،نیایش بین انسان با  خداوند خویش گفته می شود (مطهری،۱۳۶۲ :۱۸).

تعریف مفهومی اخلاق خانوادگی:

اخلاق خانوادگی به مجموعه ای از رفتارهایی از قبیل خوش رفتاری با افراد خانواده و رعایت ادب و احترام و غیره که در محیط خانواده در تعامل با اعضا آن صورت می گیرد و دوام نهاد خانواده را در پی دارد(رشید پور،۱۳۴۰ :۲۹).

تعریف مفهومی اخلاق زیست محیطی:

اخلاقی که شامل ارتباط انسانها با کل موجودات اعم از حیوانات، حفظ و گسترش جوامع گیاهی ،اکو سیستم ها،دریاچه ها وکوه ها می باشد(پوژمن[۶],۲۰۰۱) .

 

تعاریف عملیاتی:

تعریف عملیاتی اخلاق:

اخلاق در این پژوهش نمره ای است که از طریق چک لیست ۲۲ سوالی محقق ساخته محاسبه می شود ،که شامل مؤلفه‌های اخلاق اجتما

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:48:00 ب.ظ ]




دیگر گروه را نیز متغیر و پویا می‏سازد و یک تمایل‏ درونی را در اعضای گروه برای اجرای اهداف مشترک ایجاد و ترغیب می‏نماید.لوین و همکاران او مثل اویسنکین[۱۴]،لیسنر[۱۵]،ماهلر[۱۶]و لویس ‏با انجام تحقیقات بیشتری در این زمینه اعلام کردند که برای اجرای هدف مشترک یک انگیزهء بسیار قوی در افراد به وجود می‏آید که رفتار مشارکتی را تحریک می‏کند.در اواخر دههء ۱۹۴۰ یکی از دانشجویان فارغ التحصیل لوین به نام دوش‏استدلال لوین دربارهء وابستگی متقابل‏ اجتماعی را گسترش داد و نظریه‏ای در باب مشارکت و رقابت ارائه داد که از لحاظ مبانی‏ نظری و کار بردی در ۴۵ سال گذشته بی‏نظیر بود،به طوری که استادان دانشگاه مینی‏ سوتا این نظریه را در آموزش و پرورش به کار برده و موفقیت آن را در عمل مورد تأیید قرار دادند(جانسون،۱۹۸۹).اکنون نظریهء لوین به عنوان یک نظریهء برتر در صنعت و تجارت کاربرد وسیعی دارد و نویسندگانی چون جانسون و جانسون،کاگان و اسلاوین معتقدند که اثربخشی این نظریه در امر آموزش از طریق تحقیقات متعدد ثابت‏ شده و اکنون به عنوان یکی از بهترین روشها در آموزش و پرورش و سایر نهادها به کار می‏رود(جانسون و جانسون،۱۹۸۶؛کاگان،۱۹۸۶؛اسلاوین،۱۹۸۸)

اهمیت وضرورت تحقیق:
با نگاهی اجمالی به نحوه یاددهی – یادگیری در مدارس در می­یابیم که گفتن، شنیدن و حفظ کردن، ارکان فعّالیّت­های یاددهی – یادگیری را تشکیل می­دهد. این مؤلّفه­ها با نام­های مختلف از سوی صاحب­نظران تعبیر شده است. از جمله: رویکرد نتیجه محوری، پاسخ محور، معلّم محور و غیر فعّال. در رویکرد حافظه محور، مطالب یک طرفه از سوی معلّم به دانش­ آموزان ارائه می­شود، غافل از این­که این شیوه، خود، مانع یادگیری و خلّاقیت است(صفوی، ۱۳۸۷). با کمی تأمّل در می­یابیم که یادگیری به شیوه یاد شده، خلاف فطرت دانش­ آموزان در فرایند یاددهی – یادگیری است، چرا که دانش­ آموزان دوست دارند علاوه بر شنیدن، مشاهده ، لمس، سؤال و جستجو کنند و تفکّر، کاوشگری، آزمایش و پژوهش داشته باشند و به نوعی تفسیر و قضاوت کنند (خورشیدی، ۱۳۸۷).

پیام یونسکو در خصوص یادگیری نیز، بیانگر این نوع آموختن است که یادگیری را دانستن، انجام دادن، هم زیستی و زیستن تعبیر کرده است. این نوع یادگیری، متناسب با پیشرفت­های فناوری اطلاعات و ارتباطات[۱۷]است.  با توجه به نکات یاد شده، تعریف فرایند یاددهی – یادگیری عبارت است از: مواجهه­ی عمدی معلّم و شاگرد در یک فضای آموزشی به منظور تحقّق هدف­های معیّن. عناصر اصلی این الگو مراحل توالی فعّالیّت معلّم و شاگرد، نقش معلّم، نقش دانش­آموز و نحوه­ی ارتباط معلّم و شاگرد را تشکیل می­ دهند (محبّی، ۱۳۸۴).

عنصر اصلی برای تحقّق فرآیند یاددهی – یادگیری، معلّم است. تبدیل روش­های تدریس نتیجه محور به فرایند محور، مسأله محور، پژوهش محور و همچنین پاسخ محور به سؤال محور و استفاده از روش­های نوین تدریس، مانند تدریس به روش مشارکتی، بارش مغزی و بدیعه پردازی سرآغاز موفّقیّت در این مسیر و بیانگر ضرورت توجّه به روش­های فعّال است. تحقیقات صورت گرفته نشان می­دهد تغییر در محتوای کتاب­های درسی و آموزش نحوه­ی تدریس با رویکرد فعّال به ویژه در درس علوم دوره ابتدایی و راهنمایی به طور نسبی موفّق بوده است. آنچه مسلّم است در کوتاه مدّت، امکان زمینه­سازی در همه­ی امور برای تحقّق پژوهش محوری میسر نیست. لذا بیش­ترین سرمایه گذاری باید در خصوص معلّم باشد (همان).دربسیاری مواقع شاید این بخش به دور از واقعیت نباشد که نه معلم می‌داند محتوایی را چرا باید درس بدهد و نه دانش‌آموز دلیل انتخاب محتوا را می‌داند. نه معلم ‌می‌داند محتوا رابه چه روش صحیح وسودمندی تدریس نماید و نه دانش‌ آموز چگونه یادگرفتن را می‌داند. معلم صرفاً درس می‌دهد و فراگیران نیز به طور موقتی حفظ می‌کنند ما فقط یادگرفته‌ایم درس بدهیم و دانش‌آموزان نیز آموخته‌اند که تنها حفظ نمایند و چون و چرای مطالب را ازما بپذیرند  ( کیوانفر ، ۱۳۸۰).

آیا معلم به طور معمول، پیش از تدریس، هدف از تدریس  مطالب را ارزیابی می‌کند؟ وآیا از خود می‌پرسد این محتوا چگونه بایدتدریس شود؟یا فقط به طوریکنواخت به روش حفظی ویادگیری طوطی وارمی پردازد.

آیا معلمی که از روش های سنتی استفاده می کندمیزان مشارکت دانش آموزان در فعالیتهای یادگیری و آموزش را یکسان می داند؟ آیا معلمی که از روش های سنتی مانند قاعده گویی، سخنرانی و. استفاده می کند میزان و مدت ماندگاری مطالب در ذهن دانش آموزان را می داند؟

تدریس در گذشته بر اساس دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت به معنی انتقال معلومات بوده اما صاحبنظران جدید تعلیم وتربیت بر این باورند که معلم باید روش دانستن را به دانش‌آموز بیاموزد نه اینکه صرفاً به انتقال فرمولها و معلومات اکتفا کند. معلم باید دانش‌آموز را کمک کند تا خود تجربه کند و از طریق تجارب خود مطالب را فراگیرند، لذا توجه به کیفیت و شیوه تدریس معلمان باید امر بسیار ضروری و جدی تلقی شود و برنامه ریزان و مسئولان موظفند که فرصتهای لازم برای آشنائی هر چه بیشتر معلمان با روشها و الگوهای جدید و خلاق تدریس را فراهم نموده، و شرایط و امکانات را برای اجرای موفقیت آمیز این روشها آماده نمایند.

امروزه بیساری از طراحان و مسئولان برنامه های آموزش و پرورش از شیوه های رایج تدریس ناراضی هستند و بدین سبب از نوآوری و نوگرایی در این زمینه، استقبال می‌کنند.  کارآمدی  روش های تدریس نوین نظیر روش های : کار گروهی ،روش فعال، حل مساله و استفاده از تکنولوژی بر کسی پوشیده نیست. در مقابل کارایی و اعتبار روشهایی مانند: سخنرانی ، انتقال اطلاعات از معلم به دانش‌آموز و به یاد سپاری و تأکید بر محفوظات که شالوده روش های سنتی است مدتهاست مورد ایراد و پرسش قرار گرفته است. برای جبران کمبود‌های این گونه روشها، عده‌ای از متخصصان استفاده از وسا

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:47:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:45:00 ب.ظ ]




در هر موقیعتی که بر اساس نظر آنها از توانایی هایشان فراتر باشد، دوری می کنند. در مقابل افراد با خودکارآمدی بالا، تکالیف سخت را به عنوان چالش هایی که می توانند آنها مسلط شوند، در نظر می گیرند، آنها تکالیف چالش انگیز را انتخاب می کنند، سریع تر حس خودکارآمدیی شان بهبود می یابد و در صورت وجود مشکلات، تلاششان حفظ می شود(به نقل از سروقد، رضایی، معصومی، ۱۳۸۹).

تحقیقات درباره تاثیر مدارس هوشمند بر فرآیند یاددهی یادگیری انجام گرفته است. اما در این تحقیقات به اثر متغیر واسطه­ای پرداخته­ نشده و همچنین به تأثیر این مدارس به خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان نپرداخته­اند. لذا این پژوهش به دنبال مطالعه تأثیر مدارس هوشمند و نقش تعامل نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات بر ارتقاء فرآیند یاددهی یادگیری و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان است.

ضرورت تحقیق:

مهمترین مؤلفه ی نظام آموزش و پرورش، مؤلفه یاددهی- یادگیری است(مهر محمدی،۱۳۷۴). از این رو هر گونه اصلاح یا باز نگری در نظام آموزش و پرورش در درجه اول باید معطوف به فرآیند یاددهی – یادگیری شود(شریعتمداری، ۱۳۷۴). چرا که این مؤلفه نقش اساسی و مستقم در تجربیات یادگیری یادگیرندگان و آنچه در محیط آموزش به وقع می پیوند و یا عملاّ به اجرا گذاشته می شود ایفا می کند(مهر محمدی، ۱۳۷۴). یادگیری به وسیله خودکارآمدی سطح پایین محدود می شود و به وسیله خودکارآمدی سطح بالا افزایش می یابد. خودکارآمدی به عنوان یک عامل شناختی می تواند به افراد کمک کند و مسیر رسیدن به موفقیت آنها در تمام امور به ویژه در امر تحصیل شود. از آنجایی که تاکید اساسی مدارس هوشمند بر ارتقاء فرآیند یاددهی یادگیری می باشد و این که مدارس از دستاورهای مهم توسعه فناوری اطلاعات وارتباطات در برنامه های آموزش وپرورش می باشد که فوائد و آثار و نتایج آن نه تنها در محیط آموزش تاثیرات خود را خواهد داشت بلکه تحولی نوین همراه با تجارب واقعی محیط زندگی دانش آموزان و فردای آنها خواهد بود اما نگرش دانش آموزان به عنوان یک عنصر مهم در نظام آموزش و پرورش به این تغییرات و فناوری جهت استفاده آنها برای بهبود یاددهی یادگیری یک عامل مهم است. بنابراین این پژوهش می خواهد تاثیر هوشمند سازی مدارس و نقش تعامل نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات بر ارتقاء فرآیند یاددهی یادگیری و خودکارآمدی دانش آموزان بررسی کند. از سویی این پژوهش به ارتقاء سطح دانش پایه کمک می کند و یک پشتوانه عملی برای بهترکردن مدارس هوشمند در سطح کشور فراهم  می کند و همچنین این مدارس چون قدمت زیادی در ایران ندارد با انجام این پژوهش­ها می توانیم باعث بالابردن کیفیت بهتر در این مدارس شویم و همچنین معلمان و مدیران مدارس و علاقه مندان به حوزه فناوری اطلاعات و آموزش و پرورش از نتایج این پژوهش می توانند استفاده کنند.

دف های کلی و جزیی پژوهش:

هدف کلی پژوهش:

تعیین تاثیر هوشمندسازی مدارس و نقش تعامل نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات بر ارتقاء فرآیندیاددهی یادگیری وخودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان

اهداف جزیی پژوهش:

تعیین تاثیرهوشمند سازی مدارس بر ارتقاء فرآیند یاددهی یادگیری دانش آموزان
تعیین تاثیر هوشمند سازی مدارس بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان
تعیین نقش تعامل نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رابطه بین هوشمندسازی مدارس با ارتقاء فرآیند یاددهی یادگیری خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزانفرضیه های پژوهش:

بین فرآیندهای یاددهی یادگیری مدارس هوشمند سازی شده و عادی تفاوت وجود دارد.
بین خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان مدارس هوشمندسازی شده و عادی تفاوت وجود دارد.
نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات در رابطه بین هوشمند سازی مدارس و ارتقاء فرآیند یاددهی یادگیری و خودکارآمدی تحصیلی تعامل دارد.
متغیرهای پژوهش:

متغیرمستقل: هوشمند سازی مدارس

متغیر وابسته: ارتقاء فرآیند یاددهی یاگیری

متغیر وابسته:  خودکارآمدی تحصیلی

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:44:00 ب.ظ ]




بیشتری برای آزادی در برنامۀ درسی خود نسبت به مدارس دارد، پس برنامۀ درسی مستتر نقش مهمی را در یادگیری دانشجویان ایفا می کند (صالحی، رحیمی، عابدی و بهرامی، ۱۳۸۲) . عواملی چون قوانین و مقررات مدرسه، جو اجتماعی مدرسه و رابطۀ رویارویی دانش آموزان به عنوان مؤلفه های برنامۀ درسی پنهان تعیین گردیده است (ملکی، ۱۳۸۵).

صاحبنظران مختلف برنامۀ درسی پنهان معتقدند که فراگیر صرفاً آنچه را که در برنامۀ درسی آشکار به آن تصریح شده است یاد نمی گیرند، بلکه چیزهای متنوع و متعدد دیگری ضمن تحصیل در نظام آموزشی یاد می گیرند. پس می توان گفت که برنامۀ درسی پنهان یعنی اثرات ناخواسته ی حاصل از مواجهه ی دانشجویان با برنامۀ درسی آشکار. از این رو منظور از برنامۀ درسی پنهان در دروس عمومی در نظام آموزش عالی و در پژوهش حاضر را می توان اثرات ناخواسته ی حاصل از مواجهه ی دانشجویان با این دروس دانست. منظور از این اثرات ناخواسته در این پژوهش تمام تأثیراتی است که این درس(تربیت بدنی) می تواند در فکر، عواطف، باورها، نگرشها، رفتار فراگیران و سایر جنبه های شخصیتی آنها ایجاد کند.

با توجه به نتایج مطالعات انجام شده و اهمیت برنامۀ درسی پنهان در آموزش، بخصوص آموزش عالی و عدم وجود تحقیق کیفی مناسب در این زمینه و این که تاکنون از روش های کیفی از جمله پدیدارشناسی، برای بررسی ادراک دانشجویان در درس تربیت بدنی استفاده نشده است، در این  پژوهش محقق برآن شده است تا تجارب دانشجویان دانشگاه تبریز از برنامۀ درسی پنهان در درس تربیت بدنی به عنوان زیرمجموعه ای از دروس عمومی را بررسی کند.

۱-۳) اهمیت و ضرورت پژوهش

دانشگاه ها به عنوان مهمترین کانون علمی و فرهنگی جامعه با تربیت متخصصین در تعیین سرنوشت آتی کشور نقش اساسی دارند (محمدی مهر و فتحی واجارگاه، ۱۳۸۷).

با توجه به اهداف و رسالت های کلی آموزش عالی، جهت گیری های عمدۀ  برنامۀ درسی آن در چند حیطه شامل حیطۀ تخصصی، حیطۀ پژوهش و توسعۀ دانش، حیطۀ پرورش مربیان و درنهایت حیطۀ عمومی، مورد توجه برنامه ریزان درسی آموزش عالی قرار گرفته است. حیطۀ آموزش عمومی در آموزش عالی در کنار حیطه های تخصصی، پژوهشی و توسعه ی دانش از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ خصوصاً در دنیای کنونی که بیش از پیش، نیاز به دانش آموختگان دارای اطلاعات و مهارتهای عمومی، توانمند در دسترسی به اطلاعات، برقراری ارتباطات مؤثر، تجزیه و تحلیل مسائل و ارائه راه حلها، تفکر خلاق و شناسایی محیط ملی و بین المللی احساس می شود. بدین ترتیب، ضمن تأکید بر آموزش و تربیت حرفه ای  تخصصی، آموزش عمومی نیز جایگاه خود را در آموزش های دانشگاهی حفظ نموده است و با عبارت های متفاوتی هم چون «برنامۀ پایه مشترک» و «برنامۀ مهارتهای اساسی» و آموزش عمومی  مطرح می شود. در هر صورت، این بخش از برنامه ی درسی به عنوان جزء

جدایی ناپذیر و عنصر اساسی از برنامه ی درسی آموزش عالی در نظام های مختلف شناخته شده است

(عارفی، قهرمانی و رضایی زاده، ۱۳۸۸).

هم چنین در اهمیت و تأثیر برنامۀ درسی پنهان گفته شده است برنامۀ درسی پنهان، در حدی معنی دار، تعیین کننده آن چیزی است که مبنای احساس ارزش و عزت نفس همۀ شرکت کنندگان است و بیش از برنامۀ درسی رسمی در سازگاری فراگیران و مدرسان تأثیر دارد. در این راستا تعامل و یکپارچگی تمامی مؤلفه ها و عناصر برنامه برای نیل به اهداف و غایات نظام آموزش عالی ضروری می نماید.

یکی از نیازهای ضروری جوامع که نقش مؤثری در تحقق اهداف و برنامه های اجتماعی هر جامعه- ای دارد تربیت بدنی و ورزش است. این پدیده دارای کارکردهای متعددی می باشد و با سایر پدیده- های اجتماعی ارتباط و تعامل زیادی دارد (رضازاده و همکاران، ۱۳۹۰).

ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎﻱ ﻭﺭﺯﺷﻲ، ﺍﺯ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﭘﻴﺶ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﻲ ﺗـﺎ ﭘﺎﻳـﺎﻥ ﺗﺤﺼﻴـﻼﺕ ﺩﺍﻧﺸـﮕﺎﻫﻲ، ﺗﻮﺳـﻌﻪ ﻱ ﻣﻬﺎﺭﺕ- ﻫـﺎﻱ ﻋﺼﺒـﻲ ﻋﻀﻼﻧـﻲ ﻭ ﺗﻮﺳـﻌﻪ ﻱ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪﻱ ﻫﺎﻱ ﺟﺴـﻤﺎﻧﻲ، ﺭﻭﺍﻧﻲ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ. ﺑﺎ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻋﺎﺩﺍﺕ ﻭﺭﺯﺷﻲ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺗﺤﺼﻴﻞ، ﻓﺮﺻﺖ ﻣﻨﺎﺳـﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎﻱ ﻭﺭﺯﺷـﻲ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺣـﻞ ﺑﻌﺪﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﻲ ﺷـﻮﺩ. ﺑﺪﻳـﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺷـﺎﻧﺲ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺳـﺎﻟﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﻓﺰﺍﻳـﺶ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻛﻴﻔﻴﺖ زندگی افزوده می شود. ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﺑﺪﻧﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﺳﺘﺎﻱ ﺍﻫـﺪﺍﻑ ﻋﻤﻮﻣـﻲ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻗـﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ، ﺷﺎﻣﻞ ﺗﻮﺳـﻌﻪ ﻭ ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻲ ﺟﺴـﻤﺎﻧﻲ، ﺫﻫﻨﻲ ﻭ ﻋﺎﻃﻔﻲ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﻣﻲ ﺷـﻮﺩ. ﺍﻳﻦ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﻛﻪ ﺍﺑﻌﺎﺩ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺭﺷﺪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ، ﻣﻮﺟﺐ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﺑﺪﻧﻲ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﺭﻭﺱ ﺩﻳﮕﺮ شده است (محمدی، ۱۳۸۹).

این طور به نظر می رسد که در کلاسهای تربیت بدنی همۀ توجه ها به انتقال دانش و ایجاد مهارتهای خاص و مورد انتظار اجتماعی معطوف شده است درحالی که به تأثیر خود کلاس، محیط و فضای فیزیکی آموزشی، تعامل مربیان و فراگیران و . کم تر پرداخته شده است و بیش از دانسته ها و توانسته های معلم، نوع مواجهۀ او، نگاه و سخت گیری او به پدیده ها و مسائل زندگی است که بر فراگیران اثر می گذارد. این تأثیر ناخواسته و پنهان 

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:43:00 ب.ظ ]




ب) تعریف عملیاتی : در این تحقیق منظور از کتاب‌های درسی، کتاب‌های درسی پایه‌ی ششم دوره‌ی ابتدایی در سال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲ می‌باشد که در یک سال تحصیلی و در قالب برنامه‌درسی به دانش‌آموزان ارائه می‌گردد.

۱-۶-۳- محتوا

الف) تعریف نظری : محتوا عبارت است از مجموعه مفاهیم، مهارت‌ها و گرایش‌هایی که از سوی برنامه‌ریزان انتخاب و سازماندهی می‌شود. در عین حال آثار حاصل از فعالیت‌های یاددهی- یادگیری را نیز در بر می‌گیرد (ملکی، ۱۳۹۱). به بیان دیگر محتوا چیزی است که قرار است آموزش داده شود و یا آنچه که می‌خواهیم یاد گرفته شود. محتوا را می‌توان شامل کلیه مطالب، مفاهیم، اطلاعات مربوط به یک درس مورد نظر دانست. در واقع محتوا یکی از عناصر عمده‌ای است که هدف‌های برنامه، یعنی یادگیری مورد نظر از طریق آن تحقق می‌یابد (میرزا بیگی، ۱۳۸۰).

ب) تعریف عملیاتی : منظور از محتوا، محتوای کتاب های درسی پایه‌ی ششم دوره‌ی ابتدایی است که هر کدام شامل فصول و بخش‌های مربوطه به همراه ، فعالیت، تصاویر و می باشند.

۱-۶-۴- پایه‌ی ششم دوره‌ی ابتدایی

الف) تعریف نظری: با عنایت به مفاد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و مصوبه هشتصد و پنجاه و یکمین جلسه شورای عالی آموزش و پرورش، تاریخ ۲۹/۹/۹۰ مبنی بر استقرار ساختار جدید نظام آموزش و پرورش از سال تحصیلی ۹۲-۹۱ و شش ساله شدن دوره‌ی ابتدایی(شورای عالی آموزش و پرورش، بهار ۱۳۹۱، ص ۱۲۷)، پایه ششم وارد ساختار نظام آموزشی کشور شد.

ب) تعریف عملیاتی: پایه‌ی ششم دوره‌ی ابتدایی، ششمین(آخرین) سال تحصیلی اولین مرحله آموزش و پرورش عمومی می باشد . معمولاَ گروه سنی یازده ساله در این دوره تحصیل می‌کنند.

۱-۶-۵- تفکر انتقادی

الف) تعریف نظری: تفکر انتقادی فرایند داوری هدفمند و خود-تنظیم‌گر است این فرایند بررسی مستدلی را نسبت به  شواهد و مدارک، زمینه، مفهوم‌پردازی‌ها، روش‌ها و معیارها فراهم می‌آورد(فسیونه[۱۶]، ۲۰۱۰). از دیدگاه لیپمن تفکر انتقادی، تفکر مسئولانه و ماهرانه است که به دلیل پایبندی به ملاک و توجه به متن در تجزیه و تحلیل پدیده‌ها، باعث می‌شود تا افراد بتوانند قضاوت درستی داشته باشند(لیپمن[۱۷]، ۱۹۸۸)

ب) تعریف عملیاتی: در این تحقیق میزان توجه به تفکر انتقادی، با توجه به مولفه‌های تفکر انتقادی لیپمن و با بررسی کتاب‌های درسی پایه‌ ششم ابتدایی از روش تحلیل محتوا، مد‌نظر می‌باشد.

۱-۶-۶- مولفه های تفکر انتقادی

الف) تعریف نظری: شامل صفات و ویژگی‌های تفکر انتقادی می‌باشد که آن‌ها را از تفکر غیر انتقادی متمایز می‌سازد و این صفات و ویژگی‌ها از نظر لیپمن(۱۹۸۸)  شامل موارد زیر می‌باشد:

پرسش گری : بدین معناست که فرد در مواجه با عقاید و نظرات دیگران به طرح سوال‌های جالب می‌پردازد و سعی در دانستن چیزهای جدید دارد و با طرح سوالات روشن‌کننده و چالش‌برانگیز، به جستجو و تحقیق می‌پردازد و به طور کلی سوالاتی از قبیل چه کسی، چه، کجا، چه وقت و چگونه را مطرح می‌کند. لیپمن(۲۰۰۳) در کتاب “تفکر در آموزش و پرورش” به کرّات از کلمه “inquiry” به معنای سوال، پرسش، پرس‌وجو، استفسار، تحقیق و جستجو، به عنوان یکی از ویژگی‌های تفکر انتقادی یاد کرده است. نیدلر[۱۸] مهارت پرسش‌گری را یکی از مهارت‌های تفکر انتقادی می‌داند و معتقد است که این مهارت شامل تشخیص دیدگاه‌های اصلی مسئله، مقایسه‌ی شباهت‌ها و تفاوت‌ها، تشخیص اطلاعات مربوط به یک مسئله و تنظیم سوال‌های مناسب می‌باشد(به نقل از خواجه زاده،۱۳۹۰).

تحلیل و ارزیابی: تجزیه مطالب به اجزای تشکیل دهنده‌ی آن و تحلیل روابط بین اجزاء آن به‌طوری که ساختار سازمانی آن قابل فهم باشد. طبقه‌بندی کردن، پیدا کردن شباهت‌ها و تفاوت‌های اساسی و فهمیدن اصول کلی هر عقیده از ویژگی‌های تحلیل و ارزیابی می‌باشد(به نقل از تجلی اردکانی، ۱۳۸۹). مایرز(۱۳۹۰) معتقد است که تفکر انتقادی غالباَ در هر رشته، شکل حل مسئله یا تحلیل و ارزیابی را به خود می‌گیرد.

لیپمن با قبول دو پیش‌فرض اساسی(یکی تحلیلی بودن ماهیت تفکر انتقادی و دیگری در نظر گرفتن مفهوم داوری به عنوان هدف اصلی تفکر انتقادی) الگوی تفکر انتقادی خود را سازمان‌دهی کرد(به نقل از خواجه زاده ، ۱۳۹۰ ).

استدلال کردن : منظور از استدلال کردن آن است که ارائه مباحث همراه با دلیل باشد و دلیل آوردن از توجیه غیر‌مدلل متمایز شود. روبرت

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:42:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:41:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:39:00 ب.ظ ]




تری در سازمان موجب شود کمک رساند. همچنین می ­تواند به برنامه ­ریزی و تصمیم­سازی بهینه سازمانی منجر شود. فواید پژوهش حاضر می ­تواند مورد مطالعه مدیران جهت شناسایی ضعف­های موجود در نظام تامین منابع انسانی باشد و همچنین پایداری و ثبات محیطی را به همراه داشته باشد.

۱-۴- اهداف تحقیق

۱-۴-۱- اهداف اصلی

بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد

بررسی تأثیر ابعاد درونی سرمایه اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد

بررسی تأثیر ابعاد بیرونی سرمایه اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد

۱-۴-۲- اهداف فرعی

بررسی تأثیر بعد هنجارهای سرمایه اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد

بررسی تأثیر بعد عقاید دینی سرمایه اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد

بررسی تأثیر بعد اعتماد سرمایه اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد

بررسی تأثیر بعد شبکه سرمایه اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد

بررسی تأثیر بعد مشارکت سرمایه اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد

بررسی تأثیر بعد قانون سرمایه اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد

۱-۵- فرضیات تحقیق

۱-۵-۱- فرضیات اصلی

سرمایه اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد تأثیر دارد.

ابعاد درونی اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد تأثیر دارد.

ابعاد بیرونی اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد تأثیر دارد.

۱-۵-۲- فرضیات فرعی

بعد هنجارهای سرمایه اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد تأثیر دارد.

بعد عقاید دینی سرمایه اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد تأثیر دارد.

بعد اعتماد سرمایه اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد تأثیر دارد.

بعد شبکه سرمایه اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد تأثیر دارد.

بعد مشارکت سرمایه اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد تأثیر دارد.

بعد قانون سرمایه اجتماعی بر بهسازی سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لامرد تأثیر دارد.

۱-۶- قلمرو تحقیق

۱-۶-۱- قلمرو موضوعی

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:38:00 ب.ظ ]




– شناسایی راهبردهای ساختاری دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان

– رتبه بندی موانع نیروی انسانی در اجرای  مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان

– رتبه بندی  موانع مالی در اجرای  مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان

– رتبه بندی موانع اداری دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان

– رتبه بندی موانع مدیریتی دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان

– رتبه بندی موانع ساختاری دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان

– رتبه بندی راهبردهای  نیروی انسانی در اجرای  مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان

– رتبه بندی  راهبردهای مالی در اجرای  مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان

– رتبه بندی راهبردهای اداری دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان

– رتبه بندی راهبردهای مدیریتی دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان

– رتبه بندی راهبردهای ساختاری دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان

۱-۵- سوالات پژوهشی

۱-۵-۱- سوال پژوهشی اصلی

مهمترین موانع و راهبردهای اجرای مدیریت مبتنی بر هدف جهت بهبود عملکرد کارکنان مرکز بهداشت شهرستان بندرعباس کدام است؟

۱-۵-۲-  سوالهای فرعی تحقیق

 –  مهمترین  موانع نیروی انسانی دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟

–  مهمترین  موانع مالی در اجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟

– مهمترین  موانع اداری در اجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟

–  مهمترین موانع مدیریتی در اجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟

– مهمترین موانع ساختاری در اجرای  مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟

– مهمترین راهبردهای نیروی انسانی در اجرای  مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟

– مهمترین  راهبردهای مالی دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟

– مهمترین راهبردهای اداری دراجرای مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟

– مهمترین راهبردهای  مدیریتی در اجرای  مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟

– مهمترین راهبردهای ساختاری  در اجرای  مدیریت مبتنی بر هدف برای بهبود عملکرد کارکنان کدام است؟

۱-۶- مفاهیم و واژه‌های عملیاتی

مدیریت مبتنی بر هدف: فرآیندی که به واسطه آن رئیس و زیردست با کمک هم اهداف را شناسایی نموده و همچنین معیار عملکرد و م

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:37:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:36:00 ب.ظ ]




تعیین و اجرا نمایند.

اهداف تحقیق

هدف اصلی

وضعیت تعالی سازمانی دانشگاه علوم پزشکی گرگان

اهداف فرعی:

وضعیت معیار رهبری دانشگاه علوم پزشکی گرگان
وضعیت معیار راهبرد دانشگاه علوم پزشکی گرگان
وضعیت معیار کارکنان دانشگاه علوم پزشکی گرگان
وضعیت معیار شراکت‌ها و منابع دانشگاه علوم پزشکی گرگان
وضعیت معیار فرایندها، محصولات و خدمات دانشگاه علوم پزشکی گرگان
وضعیت معیار نتایج مشتریان دانشگاه علوم پزشکی گرگان
وضعیت معیار نتایج کارکنان دانشگاه علوم پزشکی گرگان
وضعیت معیار نتایج جامعه دانشگاه علوم پزشکی گرگان
سوالات تحقیق

سوال اصلی تحقیق

وضعیت تعالی سازمانی دانشگاه علوم پزشکی گرگان چگونه است؟

 سوالات فرعی تحقیق:

وضعیت دانشگاه علوم پزشکی گرگان بر اساس معیار رهبری مدل EFQM چگونه است؟
وضعیت دانشگاه علوم پزشکی گرگان بر اساس معیار راهبرد مدل EFQM چگونه است؟
وضعیت دانشگاه علوم پزشکی گرگان بر اساس معیار کارکنان مدل EFQM چگونه است؟
وضعیت دانشگاه علوم پزشکی گرگان بر اساس معیار شراکت و منابع دانشگاه مدل EFQM چگونه است؟
وضعیت دانشگاه علوم پزشکی گرگان بر اساس معیار فرایند، محصولات و خدمات مدل EFQM چگونه است؟
وضعیت دانشگاه علوم پزشکی گرگان بر اساس معیار نتایج مشتریان مدل EFQM چگونه است؟
وضعیت دانشگاه علوم پزشکی گرگان بر اساس معیار نتایج کارکنان مدل EFQM چگونه است؟
وضعیت دانشگاه علوم پزشکی گرگان بر اساس نتایج جامعه مدل EFQM چگونه است؟
تعاریف واژه‌ها و اصطلاحات

الف) تعاریف نظری

تعالی سازمانی: تعالی سازمانی عبارت است از: معرفی تعمدی و منطقی، ایجاد تقویت و اشاعه به منظور بهبود اثربخشی سازمان (لوتانز،۲۰۰۰، ص۱۸۷).

 ابعاد متغیر تعالی سازمانی

رهبری: عنصر رهبری را آنگاه در می‎یابیم که کارکنان خود را از قید مقررات جاری رها کرده و در خلق شرایط و مقررات جدید مشارکت نمایند (گرامی، ۱۳۸۴، ص ۱۹)
راهبرد[۷]: مأموریت و چشم انداز سازمان که از طریق توسعه یک ، برنامه یا خط‌مشی  هدایت می‌شود راهبرد گویند (امیری، ۱۳۸۹، ص۲۱۴).
کارکنان[۸]: مهمترین دارایی سازمان به عنوان سرمایه انسانی می‌باشد که دستیابی اهداف سازمان با آن میسر می‌شود(امیری، ۱۳۸۹، ص۲۱۵).
شراکت و منابع[۹]: همان تأمین کنندگان و منابع داخلی می‌باشند که به منظور پشتیبانی از راهبرد و خط‌مشیها و عملیات اثر بخش فرآیندها را، برنامه‌ریزی و مدیریت می‌کنند(امیری، ۱۳۸۹، ص۲۱۵).
فرآیندها، محصولات و خدمات[۱۰]: فرایند یک رویکرد سیستمی در سازمان می‌باشد که با آن سازمان می‌تواند محصولات و خدمات خود 

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:35:00 ب.ظ ]




امروزه با گسترش منابع الکترونیکی و استفاده هر چه بیشتر از اینترنت و نشر الکترونیکی، و همچنین استفاده روزافزون کاربران به این نوع مواد نیاز به جمع آوری داده های آماری گسترش روزافزونی یافته است.طوری که مدیران و متخصصان با در نظر گرفتن آمارهای مربوط اقدام به تهیه و خرید منابع می کنند.

ارزیابی های به دست آمده از آمارهای مربوطه می تواند مدیران کتابخانه ها را نسبت به وضعیت موجود آگاه نماید و تردیدی وجود ندارد که با بهره گرفتن از این روش منابعی برای کتابخانه تهیه می شود و یا تهیه نمی شود.

یکی از شیوه های رایج در سنجش عملکرد کتابخانه ها انجام تحقیقات مالی است.به عقیده میچیل، تنیس و یافی(۱۹۷۸) به دلایلی لازم است که اینگونه تحقیقات بر روی انواع خدمات کتابخانه ها انجام گیرد.نخست اینکه مطالعات مالی میزان بازگشت سرمایه هایی که برای خدمات کتابخانه صرف شده و به عبارت دیگر میزان منافع و سودمندی اطلاعاتی را نشان می دهند.امروزه برای ارائه بهتر خدمات کتابخانه ای، به ارزیابی این حدمات نیاز داریم و به همین دلیل تحقیقات گوناگون از جمله تحلیل هزینه ها، هزینه-اثربخشی و سنجش کرایی که عمدتاً بر هزینه های صرف شده و بر اثر بخشی(کارایی)منابع و خدمات کتابخانه ها تاکید دارند، عمومیت و مقبولیت پیدا کرده اند.(دادخواه، ۱۳۸۹،۱۲)

۱-۵.سوال های اساسی پژوهش

      ۱.میزان استفاده از پایگاه های اطلاعاتی کتابخانه پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری بین سالهای ۱۳۸۴ الی ۱۳۹۱ چه اندازه است؟

۲.آیا میان مجلاتی که ضریب تاثیر بالایی دارند و استفاده از آنها در پایگاه های مورد بررسی، رابطه وجود دارد؟

۳.کدام پایگاه اطلاعاتی میان کاربران پر استفاده می باشد؟

۴.آیا هزینه های صرف شده جهت خرید پایگاه های اطلاعاتی کتابخانه پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری سودمند بوده است؟

۱-۶.فرضیه ها ی پژوهش

۱. میزان استفاده از پایگاه های اطلاعاتی الکترونیکی، در حوزه های موضوعی متفاوت است.
بین میزان استفاده از مجلات الکترونیکی و ضریب تاثیر آنها رابطه وجود دارد.
۳. میزان استفاده از پایگاه اطلاعاتی الزویر از سایر پایگاه ها بیشتر بوده است.
۴. هزینه های صرف شده برای خرید پایگاه های اطلاعاتی، سودمند بوده است.
۱-۷.متغیرهای اساسی پژوهش

۱.متغیر مستقل: عبارت است از بررسی هزینه-سودمندی پایگاه های اطلاعاتی کتابخانه پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری.

۲.متغیر وابسته: شاخص ای-متریک به عنوان متغیر وابسته به حساب می آید.

۱-۸.تعاریف مفهومی و عملیاتی اجزای پژوهش

۱.روش سنجش منابع و نظامهای الکترونیکی

محاسبه و ارزیابی میزان فعالیت و استفاده کاربران از اطلاعات شبکه ای و الکترونیکی، به عبارت دیگر داده هایی است که به منظور ارزیابی رفتار مشتریان واقعی نظامی از منابع و خدمات شبکه ای الکترونیکی مجازی، ثبت و گردآوری و در نهایت مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.(وایت، ۲۰۰۶،۲)

۲.شاخص ای-متریک

شاخص ای-متریک یکی از جامع ترین شاخص ها جهت سنجش منابع طلاعاتی الکترونیکی است.در واقع استاندارد ای-متریک نوعی پیشرفت مداوم در تعیین کمیت و درک بهتر از تاثیر پدیدار شدن تکنولوژی های اطلاعاتی در خدمات و مجموعه کتابخانه ها محسوب می گردد.به زبانی ساده تر می توان عنوان کرد که شاخص ای-متریک همان سنجش منابع و نظام های الکترونیکی می باشد.

۳.مقاله تمام متن

به مقاله ای گفته می شود که دارای اشکال، جداول،نمودار و پیوندهایی که به هر یک از مواد مکمل در آن منتشر شده است.

۴.هزینه

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:33:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:32:00 ب.ظ ]




دانش آموزان بزرگ‌ترین سرمایه‌های انسانی هر جامعه‌ای به‌حساب می‌آیند، زیرا می‌توانند با در هم آمیختن نیروی جوانی، علم و مهارت آموخته‌شده، چرخ‌های پیشرفت و توسعه را به حرکت درآورند. در تمام کشورها سالیانه سهم بالایی از درآمد ملی صرف آموزش‌وپرورش می‌شود، اما بخش زیادی از هزینه‌ها هدر می‌رود. در این زمینه یکی از مواردی که همواره موردتوجه معلمان و اولیای دانش آموزان بوده است، انگیزش تحصیلی یادگیرندگان است. انگیزش، مهم‌ترین شرط یادگیری است. علاقه به یادگیری محصول عواملی است که به شخصیت و توانایی دانش‌آموز، ویژگی‌های تکلیف، مشوق‌ها و سایر عوامل محیطی مربوط است (Blumont, 1993، نقل از عابدی و مظفری، ۱۳۸۸). انگیزش به‌صورت آمادگی روانی یک پیش‌نیاز یادگیری به‌حساب می‌آید و تأثیر آن بر یادگیری کاملاً آشکار است. اگر دانش آموزان نسبت به درس بی‌علاقه باشند (دارای انگیزش سطح پایینی باشند)، به توضیحات معلم توجه نخواهند کرد و بالاخره پیشرفت چندانی نصیب آن‌ها نخواهد شد؛ اما اگر نسبت به درس علاقه‌مند باشند (دارای انگیزش بالایی باشند)، هم به توضیحات معلم به‌دقت گوش خواهند داد هم به دنبال کسب اطلاعات بیشتری در زمینه مطلب درسی خواهند رفت و هم پیشرفت زیادی نصیب آن‌ها خواهد شد (سیف، ۱۳۸۸). به تجربه ثابت‌شده است که یکی از شایع‌ترین و بارزترین مشکلات تحصیلی دانش آموزان پایین بودن انگیزش تحصیلی است. هرچند ممکن است دانش آموزان به‌طور یکسان، برای انجام یک تکلیف برانگیخته باشند اما منبع انگیزشی می‌تواند متفاوت باشد. دانش آموزان که از درون برانگیخته‌شده و فعالیتی را قبول می‌کند برای خود آن فعالیت و یا برای لذت ناشی از آن، یادگیری ناشی از آن و یا احساس کمال‌گرایی حاصل از آن. دانش‌آموزی که از بیرون برانگیخته‌شده برای این کار می‌کند که پاداشی کسب کند یا از تنبیهات خارج از خود فعالیت دوری گزیند مانند نمرات، برچسب‌ها و تأیید معلم (,Lepper 1988؛ به نقل از اسپالدینگ، ترجمه یعقوبی و خوش‌خلق، ۱۳۷۷). به‌کارگیری نادرست روش‌های مختلف ایجاد انگیزش از سوی والدین و معلمان برای ایجاد انگیزش و روحیه مطالعه در دانش آموزان نه‌تنها مؤثر واقع نمی‌شود بلکه تأثیرات منفی در انگیزش تحصیلی آنان می‌گذارد. وعده پاداش جایزه، تهدید و حتی تنبیه ازجمله روش‌هایی است که والدین و معلمان معمولاً به آن‌ها متوسل می‌شوند ولی هیچ‌یک از آن‌ها قادر نبوده است که افراد را به مطالعه و انجام تکالیف دلگرم سازد (Pintrich & Schunk, 1996). بررسی‌ها نشان می‌دهد که انگیزش یکی از عوامل اصلی بروز رفتار است و در تمام رفتارها ازجمله یادگیری، عملکرد، ادراک، دقت، یادآوری، فراموشی، تفکر، خلاقیت و هیجان اثر دارد (موری، ۱۹۶۴، ترجمه براهنی، ۱۳۶۳). یافته‌های پژوهشی و بررسی‌های تجربی نشان داده است که ۸۵ درصد از مواردی که دانش آموزان را به شکست تحصیلی و ناهنجاری‌های رفتاری می‌کشاند، قبل از آنکه جنبه شناختی و هوشی داشته باشد، مربوط به عوامل عاطفی و انگیزشی است؛ یعنی شدت اضطراب امتحان و فراوانی مشکلات عاطفی موجب کاهش پیشرفت و انگیزه تحصیلی می‌شود و دانش آموزان بخش عمده‌ای از انرژی روانی خود را صرف چگونگی پاسخ‌دهی به این نیازها و مواجه با این مشکلات می‌کنند (سلطانی، ۱۳۸۱).

علی‌رغم پیشینه و سابقه طولانی تحقیقات در زمینه انگیزش تحصیلی در غرب، در کشور ما در این زمینه و راه های افزایش آن به‌صورت کاربردی مطالعات محدودی صورت گرفته است بنابراین جا دارد که محققان با پرداختن به این موضوعات، دانش و راهبردهای عملی را برای نهادهای آموزشی و پژوهشی فراهم ساخته و اطلاعات مفیدی را در اختیار کسانی که به نحوی با موضوع مرتبط می‌باشند قرار دهند تا با ارائه راهکارهای عملی و افزایش انگیزه تحصیلی زمینه پیشرفت کشور فراهم گردد؛ و همچنین با توجه به این‌که پژوهشگر خود در محیط آموزشی به‌عنوان مشاور مشغول است و اکثر مراجعینی که به دلیل افت تحصیلی به وی مراجعه نموده‌اند، با بررسی‌های صورت گرفته یکی از مهم‌ترین دلایل افت تحصیلی و عدم پیشرفت تحصیلی آنان را کاهش انگیزش تحصیلی می‌داند، لذا بر آن شد که در این زمینه پژوهشی را انجام دهد. آگاهی از منابع انگیزش، اینکه عوامل تأثیرگذار بر انگیزش کدم‌اند شاید نیاز به زمان و پژوهش‌های مختلفی دارد. در مجموع می توان اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر را به شرح زیر عنوان نمود:

کاهش انگیزش تحصیلی دانش آموزان
جلوگیری از هدر رفتن منابع مالی
به کارگیری نادرست روش های مختلف ایجاد انگیزه در دانش آموزان
آگاهی از منابع و عوامل تأثیرگذار بر انگیزشپر کردن خلأ اطلاعاتی موجود
پایین بودن انگیزش تحصیلی یکی از دلایل اصلی افت تحصیلی در دانش آموزان
بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، مطالعه حاضر جهت تعیین انگیزش تحصیلی بر پایه تاب‌آوری، سبک‌های والد گری و نگرش دانش‌آموز نسبت به مدرسه است.

۱-۴- اهداف پژوهش

۱-۴-۱- هدف کلی

تعیین انگیزش تحصیلی بر پایه تاب‌آوری، سبک‌های والد گری و نگرش دانش‌آموز نسبت به مدرسه.

۱-۴-۲- اهداف جزئی

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:31:00 ب.ظ ]




و خلاقیت انجام نشده است. کتابخانه­ها برای رشد و افزایش قابلیت­های خود در پاسخگویی به نیازهای جدید و افزایش فعالیت­ها باید از تمامی امکانات و ظرفیت­های خود استفاده کنند؛ یکی از این ظرفیت­ها بهره­گیری از نیروی ذهنی کتابداران می­باشد. همچنین با توجه به اینکه هم اکنون هوش سازمانی و ارتباط آن با خلاقیت کتابداران به عنوان یک نیاز شناخته می­شود و موضوع جدیدی است؛ این موضوع نیازمند بحث بیشتری می­باشد تا از یک طرف کتابداران و مدیران کتابخانه­ها با مقوله هوش سازمانی و ابعاد آن بیشتر آشنا شوند و از طرف دیگر بتوانند عملکرد خویش را با توجه به ابعاد هوش سازمانی بهبود بخشند.

۱-۴- اهداف پژوهش

هدف اصلی: تعیین سطح هوش سازمانی کتابداران شاغل در کتابخانه­های دانشگاهی شهر اهواز بر اساس مدل آلبرخت و ارتباط آن با خلاقیت آنان.

اهداف ویژه

تعیین سطح چشم انداز راهبردی کتابداران شاغل در کتابخانه­های دانشگاهی شهر اهواز و ارتباطآن با  خلاقیت.

تعیین سطح اعتقاد به سرنوشت مشترک کتابداران شاغل در کتابخانه­های دانشگاهی شهر اهواز وارتباط آن با خلاقیت.تعیین سطح فشار عملکرد کتابداران شاغل در کتابخانه­­های دانشگاهی شهر اهواز و ارتباط آن با
خلاقیت.

تعیین سطح روحیه کتابداران شاغل در کتابخانه­های دانشگاهی شهر اهواز و ارتباط آن با خلاقیت.
تعیین سطح اتحاد و توافق کتابداران شاغل در کتابخانه­های دانشگاهی شهر اهواز و ارتباط آن با
خلاقیت.

تعیین سطح کاربرد دانش کتابداران شاغل در کتابخانه­های دانشگاهی شهر اهواز و ارتباط آن با
خلاقیت.

تعیین سطح میل به تغییر کتابداران شاغل در کتابخانه­های دانشگاهی شهر اهواز و ارتباط آن با
خلاقیت .

۱-۵- سؤالات تحقیق:

آیا بین هوش سازمانی از نظر چشم انداز راهبردی و خلاقیت کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر اهواز ارتباط وجود دارد؟
آیا بین هوش سازمانی ازنظر اعتقاد به سرنوشت مشترک و خلاقیت کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر اهواز ارتباط وجود دارد؟
۳-  آیا بین هوش سازمانی ازنظر فشار عملکرد و خلاقیت کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر اهواز ارتباط وجود دارد؟

۴- آیا بین هوش سازمانی از نظر روحیه و خلاقیت  کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر اهواز ارتباط وجود دارد ؟

۵-  آیا بین هوش سازمانی ازنظر اتحا د و توافق و خلاقیت  کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر اهواز ارتباط وجود دارد؟۶-  آیا بین هوش سازمانی ازنظر کاربرد دانش و خلاقیت کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر اهواز ارتباط وجود دارد؟

۷-  آیا بین هوش سازمانی از نظرمیل به تغییر و خلاقیت کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر اهواز ارتباط وجود دارد؟

۸- آیا بین مؤلفه‌های هوش سازمانی بطور کلی و خلاقیت کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر اهواز ارتباط وجود دارد؟

۱-۶- تعریف متغیرها و اصطلاحات

با توجه به اینکه در پژوهش حاضر از مدل هوش سازمانی توسط آلبرخت استفاده شده است لذا تعاریف مفهومی هوش سازمانی و مولفه­­های آن بر اساس تعریف آلبرخت می باشد .

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:28:00 ب.ظ ]




برخلاف انیس مک­پک معتقد است که تفکر انتقادی یک موضوع خاص است. از دید وی مهارتهای عمومی که بتوان به عنوان مهارتهای تفکر انتقادی برچسب زد وجود ندارد. مک­پک معتقد است که دادن اصول بسیار کلی برای حل مساله به مردم مثل دادن یک زبان با یک دستور زبان بدون هیچگونه معنایی به مردم است که این از نظر عملکردی کاملا بی­معناست. مک­پک معتقد است که مهارتهای تفکر انتقادی از حیطه­ی موضوعی  به حیطه­ی موضوع دیگر متفاوت است و بنابراین مهارتهای تفکر انتقادی نمی­تواند بین رشته­های مختلف انتقال یابد. وی بر اهمیت دانش و درک درست از محتوا و معرفت­شناختی یک دیسیپلین به منظور استفاده موثر از مهارتهای تفکر انتقادی تاکید می­ کند. به عنوان مثال یک متفکر منتقد خوب بودن در رشته ریاضی به این معنا نیست که شما قادر به انتقال مهارتهای خودتان از رشته ریاضی به علوم باشید(بوتن،۲۰۰۸).

بحث درباره عمومی بودن یا خاص بودن تفکر انتقادی در سه حوزه بیان می­شود: ویژگی حوزه یا قلمرو، ویژگی موضوع معرفت شناختی، ویژگی مفهومی موضوع.

در ویژگی قلمرو تفکر انتقادی نیاز به دانش پس­زمینه دارد و بعید به نظر می­رسد که بدون آموزش و انتقال صریح از یک حوزه به حوزه دیگر انتقال یابد. ویژگی معرفت­شناختی نیز بر اهمیت دانش زمینه برای تفکر انتقادی تاکید می­ کند این دیدگاه بحث می­ کند که تفکر انتقادی از یک رشته به رشته دیگر متفاوت است و درک کامل از رشته خود به دانشجو کمک می­ کند تا در حوزه مورد علاقه خود به صورت انتقادی بیندیشند. در این حوزه نیز بعید است که مهارتهای عمومی که در یک حوزه یاد می­گیرند با موفقیت به حوزه دیگر انتقال یابد.(انیس، ۱۹۹۰).

ویژگی مفهومی ادعا می­ کند که مهارتهای عمومی وجود ندارد که بتوان به عنوان مهارتهای تفکر انتقادی برچسب زد، مهارتهای تفکر انتقادی از یک حوزه به حوزه دیگر متفاوت است، بنابراین مهارتهای تفکر  انتقادی از یک موضوع به موضوع دیگر انتقال نمی­یابد.

تحقیقات مهمی تدریس تفکر انتقادی را در میان محتوای رشته­ها پشتیبانی می­ کنند(بروکفیلد،۲۰۰۷؛ کروم ول،۱۹۸۶؛ پل و الدر،۲۰۰۱، ویلینگهام، ۲۰۰۷).

در حالی که بروکفیلد(۲۰۰۷) علاوه بر این استدلال می­ کند که تفکر انتقادی تنها می ­تواند درحوزه­ی دانش یادگرفته و تمرین شود»، که اغلب به عنوان محتوای رشته تفسیر می­شود، وی همچنین نشان می­دهد که چنین حوزه دانشی ممکن است نمایانگر حوادث و تجارب یک زندگی باشد . در این راستا او موضوع را شامل فرضیاتی می­داند که شخص درباره چگونگی عملکرد جهان و آنچه که اقدام مناسب شمرده می­شود می­داند.اگرچه بروکفیلد ارزش تدریس تفکر انتقادی درچارچوب رشته را تخفیف نمی­دهد، اما ادعا می­ کند که تفکر انتقادی را می­توان با موفقیت­هایی در خارج از محدوده­ دوره­های سنتی دانشگاهی تدریس کرد.

به نظر می­رسد هیچ توافق جهانی درمورد بهترین روش برای تدریس به دانشجویان به منظور توسعه مهارتهای خود به عنوان متفکران انتقادی وجود ندارد. با این حال انیس(به نقل از بوتن،۲۰۰۸) معتقد است رویکردها به تفکر انتقادی می ­تواند به­طور کلی در یکی از چهار روش: عمومی، غوطه­ورسازی، القا یا ترکیبی مورد ملاحظه قرار می­گیرد.

رویکرد عمومی تفکر انتقادی را به عنوان یک دوره یا واحد آموزشی جداگانه و منحصر به فرد درنظر می­گیرد که به اعتقاد انیس می ­تواند جدا از موضوع تدریس شود.

رویکرد القا داخل محتوای یک ماده درسی تدوین می­شود و اصول تفکر انتقادی به­صراحت تدریس می­شود. حمایت ­گسترده ­ای ازاین رویکرد­تدریس تفکر انتقادی وجود دارد( بروکفیلد، ۲۰۰۷؛ کروم­ول،۱۹۸۶؛ پل و الدر، ۲۰۰۱؛ ویلینگهام، ۲۰۰۷ و مک­پک،به نقل از الدقثر،۲۰۰۹).

روش غوطه­ورسازی همچنین در داخل محتوای یک رشته تنظیم می­شود اما اصول تفکر انتقادی صراحت ندارد. این رویکرد شبیه رویکرد القائی است با این تفاوت که فراگیران درمورد موضوعات مناقشه­آمیز فکر می­ کنند و به صورت گروهی مباحثه می­ کنند(والاندیز و آنجلی، به نقل از بدری، ۱۳۸۷).

رویکرد ترکیبی از ترکیبی از هر دو روش غوطه­وری یا القا و رویکرد عمومی استفاده می­ کند. در مورد اثربخشی رویکردهای ترکیبی و غوطه­وری کمتر نوشته شده­است.

با این حال مربیان در این مورد که مهارتهای تفکر انتقادی می ­تواند یاد گرفته شده و تسریع شوند توافق دارند (انیس،۱۹۸۹،۱۹۹۰؛کوهن،۱۹۹۹؛ به­یر،۱۹۸۷؛ مک­پک،۱۹۹۰؛شوارتز و پرکینز،۱۹۹۰؛به نقل از الدقثر،۲۰۰۹)، چند روش تدریس تفکر انتقادی که مورد آزمایش قرار گرفته و موثر بودن آنها در تسریع یادگیری مهارتهای تفکر انتقادی اثبات شده عبارتند از «یادگیری مشارکتی»«بحث گروهی»«پرسش و پاسخ»«پروژه گروهی»«و استفاده از مطالعه موردی. برای مثال وود(به نقل از الدقثر،۲۰۰۹) پیشنهاد می­ کند که استفاده از مطالعه موردی به­همراه آموزش با کامپیوتر، دانشجویان را برای تفکر به­طور انتقادی تشویق می­ کند. همچنین ویلکنسون(به نقل از الدقثر،۲۰۰۹) پیشنهاد می­ کند که نقشه مفهومی، مطالعه موردی، خاطره گویی و داستان­گویی ابزارهای

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:27:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:26:00 ب.ظ ]




عوامل اصلی نارضایتی و ناسازگاری در زندگی زناشویی است (نوابی‌نژاد، ۱۳۸۰).

رفتار یک همسر در خلاء روی نمی دهد بلکه در رابطه با افراد و موضوعات و رویدادهای دیگر اتفاق می افتد و همچنین وقتی تغییرات در درون فرد رخ می دهد این تغییرات می تواند بر کل سیستم اثر بگذارد و این اثرات را می توان در رفتارها و پیامدهای رابطه ای اندازه گیری کرد. در واقع نوع ادراک و در نتیجه آن قضاوت بر رفتار همسر است که می تواند تکلیف سوگیری ارتباطی را روشن سازد (خوش کنش،۱۳۸۶).

الیس اظهار می دارد که هیچ رویدادی به خودی خود واجد قابلیت ایجاد آشفتگی روانی در انسان نیست زیرا تمام محرکات  و رویدادها در ذهن مورد معنی بخشی قرار می گیرند. بنابراین همه مشکلات و ناسازگاریهای هیجانی ناشی از نحوه تعبیر و تفسیر و پردازش اطلاعات حاصله از محرکات و رویدادهاست که پشتوانه آن، تفکرات غیر منطقی و باورهای غیرواقعی در مورد خود، جهان و دیگران می باشد.(شارف[۲۰]، ۲۰۰۶؛ ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۸).

بنابر تحقیقات انجام شده یکی از مشکلات زوج ها مشکلات ارتباطی و باورها و نوع سبک دلبستگی در زندگی می باشد که صمیمیت و رضایت زناشویی را تحت تاثیر قرار می دهد و با توجه به اهمیت و نقش باورهای ارتباطی در صمیمیت زناشویی، این پژوهش به بررسی رابطه نقش باورهای ارتباطی و سبک‌های دلبستگی در زندگی زناشویی می پردازد.

 اهداف پژوهش:

هدف کلی:

بررسی رابطه بین باورهای ارتباطی و سبک های دلبستگی با صمیمیت زناشویی معلمان مرد متاهل آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال تحصیلی۹۴ – ۱۳۹۳ است.

 اهداف ویژه:

تعیین رابطه بین باورهای ارتباطی و صمیمیت زناشویی مردان متاهل شاغل در آموزش و پرورش.
تعیین رابطه بین سبک های دلبستگی و صمیمیت زناشویی معلمان مرد.
 فرضیه ‏های تحقیق:

فرضیه اصلی:

بین باورهای ارتباطی و سبک های دلبستگی با صمیمیت زناشویی مردان رابطه وجود دارد.

فرضیه های فرعی:

بین مولفه های باورهای ارتباطی و صمیمیت زناشویی مردان رابطه وجود دارد.
بین مولفه های سبک های دلبستگی و صمیمیت زناشویی مردان رابطه وجود دارد.
 تعاریف متغیرها:

 باورهای ارتباطی:

الف)تعریف نظری: باور ارتباطی عبارت است از عقیده یا ذهنیتی که زن و شوهر نسبت به ارتباط زناشویی خود دارند و آن را به عنوان واقعیت پذیرفته اند (آیدلسون و اپشتاین[۲۱]، ۱۹۸۱).

ب) تعریف عملیاتی: باور ارتباطی در این پژوهش عبارت بود از نمره ای که هر کدام از زوجین در پرسشنامه باور های ارتباطی کسب نمود.

 سبک های دلبستگی:

الف)تعریف نظری:

سبک دلبستگی : دلبستگی به عنوان پیوند قوی که نخست بین والد و کودک و بعداً به همسالان توسعه داده می شود تعریف شده است ( بالبی، ۱۹۶۹). سبک دلبستگی یک الگوی رفتاری خاص است که کیفیت تعامل بین فرد و موضوع دلبستگی را نشان می دهد (قربانی نیا، ۱۳۸۷).

ب) تعریف عملیاتی:

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:25:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:24:00 ب.ظ ]




مدیریت کیفیت فراگیر، فلسله ای است که بیان می دارد تعهد یکسان و هم شکل به کیفیت در تمام نواحی یک سازمان که به ارتقاء فرهنگ سازمانی که در نتیجه تلقی مشترها از کیفیت را برآورده می سازد منجر می گردد. بنابراین، مدیریت کیفیت فراگیر، هماهنگی تلاشها در جهت بهبود رضایت مشتری، افزایش مشارکت کارمند، تقویت مشارکتهای عرضه کنندگان و ایجاد تسهیلات جوسازمانی برای بهبود دائمی کیفیت می باشد، راهی است برای تفکر درباره سازمان و چگونگی مشارکت مردم در آن و نحوه کار آنها. مدیریت کیفیت فراگیر صرفا یک تکنیک نیست، بلکه فلسفه ای است استقرار شده بر این باور که موفقیت دراز مدت بستگی تام به تعهد یکنواخت و هم شکل کیفی در تمام بخشی های یک سازمان دارد. ( امین شایان جهرمی، معافیان، (۱۳۸۷) . با پیاده سازی اجرای مدیریت کیفیت فراگیر ،مسئولان و کارکنان سازمان می توانند کارهای مهم را همواره شناسایی کنند و با انجام آن ها به طور پیوسته به نتیجه دلخواه دست یابند. از آن جایی که مدیریت کیفیت جامع روشی است که به طور گسترده و در سطح بین المللی به کار می رود و هر روز شرکت های بیشتری این روش را جایگزین روش های معمول و سنتی خود می کنند.( مهربان،۱۳۸۸). بدین ترتیب این پژوهش جهت روشن شدن رابطه مدیریت کیفیت فراگیر با توانمندسازی و ارزیابی عملکرد  کارکنان سازمان است که می تواند منجر به اتخاذ روش های جدیدی در اثربخشی و کارایی سازمان باشد. زیرا اگر مدیری به زیر دستانش توجه نکند  و زیر دستان را در امور مربوط به سازمان مشارکت ندهد و آنها را قدرتمند نسازد و ارزیابی از عملکرد آن ها به عمل نیاورد ،تفاوتی بین کارکنان با عملکرد قوی و ضعیف مشاهده نمی شود وآن ها نسبت به سازمان و انجام کارها متعهد نمی گردند ،بنابراین  هر مدیر باید به روحیه و حالات روانی کارکنان  و زیردستان خود توجه لازم را داشته باشد  و اگر علائمی نظیر کم کاری ،نا امیدی و تنفر از کار و . در آن ها مشاهده شود به معنی عدم توانمندی  و کاربرد نتایج ارزیابی عملکرد  است . آن گاه مدیر باید زمینه های احساس ارزشمند بودن ،قدرت دادن و اعطای اختیار  جهت توانمندساختن کارکنان و همچنین  با اجرای مدیریت کیفیت فراگیر زمینه های کارائی ،اثربخشی و بهره وری کارکنان را در محیط کار فراهم نماید. این تحقیق و نتایج به دست آمده از آن می تواند گشایش یابی جدید  در عرصه پژوهش هایی در داخل کشور باشد. بنابراین سازمان جهت آموزش و توانمندسازی کارکنان و جلب رضایت ارباب رجوع ،برنامه ریزی استراتژیک و حمایت و رهبری مدیران عالی سازمان و اندازه گیری و تجزیه و تحلیل کیفیت نیاز  مبرم به اجرای مدیریت کیفیت فراگیر دارد  که منجر به توانمند سازی و بهبود عملکرد کارکنان  از طریق نتایج به دست آمده از ارزیابی عملکرد می گردد. بنابر این محقق تحقیقی به این مضمون انجام داد تا هم میزان توانمندسازی و ارزیابی عملکرد و مدیریت کیفیت فراگیر صحیح سنجیده شود و هم راه گشایی برای افزایش این سه مولفه باشد.

اهداف تحقیق

  اهداف کلی

تبیین رابطه مدیریت کیفیت فراگیر با توانمندسازی و ارزیابی عملکرد کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان فارس

اهداف فرعی

تبیین رابطه ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با توانمندسازی
تبیین رابطه ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با ارزیابی عملکرد
پیش بینی توانمندسازی کارکنان از طریق ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر
پیش بینی ارزیابی عملکرد از طریق ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر
فرضیه های تحقیق

فرضیه اصلی 

بین مدیریت کیفیت فراگیر با توانمند سازی و ارزیابی عملکرد رابطه معناداری وجود داردفرضیه های فرعی

بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیربا توانمندسازی رابطه معناداری وجود دارد.
بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با ارزیابی عملکرد رابطه معناداری وجود دارد.
ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر قادر به پیش بینی توانمندسازی می باشد.
ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر قادر به پیش بینی ارزیابی عملکرد می باشد.
تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها

تعاریف نظری متغیرها

مدیریت کیفیت فراگیر

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:22:00 ب.ظ ]




اهداف اصلی

تبیین رابطه مشارکت کاری و مهارتهای ارتباطی با توانمندسازی دبیران زن دبیرستان

اهداف فرعی

۱- تبیین رابطه ابعاد مشارکت کاری با توانمندسازی دبیران

۲- تبیین رابطه ابعاد مهارتهای ارتباطی با توانمندسازی دبیران

۳- پیش بینی توانمندسازی از طریق مشارکت کاری و مهارتهای ارتباطی

۴- پیش بینی توانمندسازی از طریق ابعاد مشارکت کاری

۵- پیش بینی توانمندسازی از طریق ابعاد مهارتهای ارتباطی

فرضیات پژوهش

فرضیه اصلی

۱- بین مشارکت کاری و مهارتهای ارتباطی با توانمندسازی دبیران دبیرستان رابطه معنادار وجود دارد.

فرضیه های فرعی

۱- بین ابعاد مشارکت کاری و توانمندسازی رابطه معنادار وجود دارد.

۲- بین ابعاد مهارتهای ارتباطی و توانمندسازی رابطه معنادار وجود دارد.

۳- مشارکت کاری و مهارتهای ارتباطی به طور معناداری قادرند توانمندسازی را پیش بینی نمایند.

۴- ابعاد مشارکت کاری به طور معناداری قادرند توانمندسازی را پیش بینی نمایند.

۵- ابعاد مهارتهای ارتباطی به طور معناداری توانمندسازی را پیش بینی نمایند.

 تعاریف نظری و عملیاتی:

مهارتهای ارتباطی:

تعریف نظری:

ارتباطات مؤثر یکی از عناصر کلیدی موفقیت مدیران است، چرا که اطلاعات به عنوان یک واژه ی مهم در سیستم سازمانی در سایه ی ارتباطات مؤثر وارد سازمان می شود و همین که به سازمان راه یافت، باز نیازمند یک سازمان ارتباطی کارآمد است تا مورد پردازش قرار گرفته و بسان خون در رگ های سازمان جریان یابد (استواری، ۱۳۸۸).

ارتباطات عبارتست از مبادله اطلاعات بین دو یا چند نفر از طریق علائم مشترک. به عبارت دیگر، ارتباطات عبارتست از کلیه فعالیت های گفتاری، نوشتاری و کرداری (حرکتی) که برای انتقال معنی و مفهوم یا اثرگذاری و نفوذ بر دیگران به کار گرفته می شود (مشکسار، ۱۳۸۹).

تعریف عملیاتی:

میزان نمره ای است که هر آزمودنی از پرسشنامه مهارت های ارتباطی (گوش دادن، تنظیم عواطف، درک پیام، بینش، قاطعیت) کسب می نماید. دامنه نمره محتمل برای هر فرد بین ۳۴ تا ۱۷۰ خواهد بود.

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:21:00 ب.ظ ]




تعهد سازمانی عبارت است از میزان نسبی همانند سازی با سازمانی خاص یا دلبستگی به آن سازمان که می تواند حداقل به وسیله ی سه عامل زیر مشخص شود:

الف)اعتقاد راسخ به ارزشها  و اهداف سازمان

ب)میل به تلاش بیشتر در راه تحقق اهداف سازمان

ج) خواست قوی به باقی ماندن در سازمان و حفظ عضویت سازمان (مودی،پورتر،استیریتز[۱۷]،۱۹۹۲)

در برخی از تحقیقات از یک مدل سه بخش تعهد سازمانی استفاده شده است که عبارت است از: تعهد عاطفی، تعهد تکلیفی یا هنجاری، تعهد مستمر (سامرز[۱۸]، ۱۳۷۴)

۱)تعهد عاطفی:

به عنوان تعلق خاطر یک سازمان از طریق قبول ارزشهای سازمانی و نیز به وسیله تمایل به ماندگاری در سازمان مشخص می شود (موغلی، ۱۳۸۸).

۲)تعهد تکلیفی یا هنجاری:

به عنوان یک وظیفه درک شده و برای حمایت از سازمان و فعالیت های آن تعریف می شود و بیانگر احساس دین و الزام به باقی ماندن در سازمان می باشد و افراد فکر می کنند ادامه فعالیت و حمایت از سازمان دینی است که بر گردن آنهاست (اردستانی، ۱۳۸۷)

۳)تعهد مستمر:

ناشی از درک افزایش یافتن هزینه های از دست رفته در یک سازمان است (محمدی، ۱۳۸۱)

ب)یادگیری سازمانی:

یادگیری سازمانی فرایندی است پویا که سازمان را قادر می سازد تا به سرعت با تغییرسازگاری یابد.یادگیری سازمانی راه اصلی ایجاد کار دانشی وبهبود کارایی سازمان است.پس یک سازمان موفق باید در یادگیری پویا باشد(ژانگ وهمکاران,۲۰۰۹)

یادگیری سازمانی فرآیند تشخیص و اصلاح خطاهاست (آرگریس[۱۹]، ۱۹۹۹)

یادگیری سازمانی کاربرد آگاهانه فرایندهای یادگیری در سطوح فردی و گروهی است که منجر به حرکت دائم سازمان به سمت هر چه بیشتر راضی کردن سهامدارانش می شود (دیکسون[۲۰]، ۱۹۹۴)

یادگیری سازمانی فرآیند بهبود عملیات از طریق دانش و فهم بهتر است (فیول و لیلز[۲۱]، ۱۹۸۵)

ابعادیادگیری سازمانی از دیدگاه(نیف,۲۰۰۱)عبارتند از:چشم انداز مشترک, فرهنگ سازمانی, کار ویادگیری تیمی, اشتراک دانش, تفکر سیستمی, رهبری مشارکتی وتوسعه شایستگی های کارکنان که در این پژوهش به کار گرفته شده است.

چشم انداز مشترک[۲۲]:اهمیت چشم انداز مشترک برای تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده;اول اینکه چشم انداز مشترک تمرکز و انرژی برای یادگیری را فراهم می سازد.دوماینکه،چشم اندازافراد را به عمل سوق می دهد.چشم انداز بیانگر آمال ورؤیاهای آن هااست وبه آن هامعنی می بخشد.سوم اینکه ،کشش به سمت هدف مطلوب بالاتر با نیروی حاکم بر وضع موجود مقابله می کند.چهارم اینکه،ارزش ها ومعانی مشتک،در تعیین نوع دانشی سازمان ذخیره و منتقل می کند،مهم هستند(مارکورات،۲۰۰۲)

فرهنگ سازمانی:هنگامی که اعضای هر جامعه ،سازمان یا گروه برای انطباق با محیط خارجی و حل مشکلات یکپارچگی داخلی تلاش می کنند،ناخودآگاه به یادگیری اقدام کرده اند.به این دلیل که از جهت نظریه پردازی،یادگیری وحل مسائل نه تنها متفاوت نیستندبلکه باید گفت که دیدگاه های متفاوت،فرایند اساسی یکسانی دارند.

کار و یادگیری گروهی[۲۳]:در کار و یادگیری گروهی تأکید براهمیت هم راستایی نیروهاوکارکنان سازمان است تاز به هدر رفتن انرژی جلوگیری شود.یادگیری جمعی عبارت است از فرایندی که طی آن ظرفیت اعضای گروه توسعه داده شده به گونه ای همسو شود که نتایج حاصله از آن چیزی باشد که همگان واقعاطالب آن بوده اند(سنگه،۱۹۹۰).

به اشتراک گذاشتن دانش:انتقال و توزیع دانش انتقال سازمانی و فن اورانه ی داده ها،اطلاعات ودانش را در برمی گیرد. ظرفیت سازمان برای جابه جایی دانش ،بیانگر قابلیت انتقال و به اشتراک گذاشتن قدرت است که لازمه موفقیت شرکت نیز هست. دانش باید به دقت وبه سرعت در سرتا سر سازمان توزیع شود(مارکورات،۲۰۰۲).

تفکر سیستمی[۲۴]:تفکرسیستمی یعنی استفاده از روش سیستمی درتحلیل واداره امور سازمان وتوجه به تأثیر عوامل  سازمانی بریکدیگر.باتفکری کلی نگرانه ،فعالیت های تجاری وبه طور کلی سایر تلاس های انسان همگی سیستم هستند.آن هاتوسط ساخته های فعالیت های مرتبط بایکدیگر محدود شده اند ،فعالیت هایی که معمولاًنیاز به سال ها زمان دارند تا به طور کامل بریکدیگر اثر گذارند.از آنجا که ما خود جزئی از این مجموعه هستیم،برای پی بردن به الگوی تغییر بادشواری مضاعفی مواجه هستیم(سنگه،۱۹۹۰).

رهبری مشارکتی:پیامد رهبری مشارکتی،داشتن احساس شراکت کارکنان است.نتیجه چنین کوششی آن است که کارکنان احساس می کنندبه آنان نیاز است و وجودشان سودمند است .تحقیقات ثابت کرده است که مشارکت،مقاومت در مقابل تغیی را کاهش ،تعهد به سازمان را افزایش داده وسطح فشار روانی را پایین می آورد

توسعه شایستگی های کاکنان:شایستگی در ادبیات منابع انسانی،مجموعه ای است از دانش،مهارت ها و رفتارهای قابل مشاهده که در موفقیت یک شغل یا پست سهیم  هستند. برای مدیریت مناسب منابع انسانی باید سطح دانش ،اطلاعات،مهارت ها و قابلیت های کارکنان را ارتقا دادو در آنان شایستگی ایجاد کرد.توسعه منابع انسانی با آموزش های زیاد حاصل نمی شود،بلکه باید منابع انسانی به صورت برنامه ریزی شده  ونظام مند عمل کند.

ج)توانمند سازی[۲۵]:

توانمندسازی : فرایند توسعه است,فرایندی که باعث افزایش توان کارکنان برای حل مشکل ارتقای بینش اجتماعی و سیاسی کارکنان می شودو آنان راقادر می سازد تاعوامل محیطی را شناسایی کنندوتحت کنترل خود در آورند (کارترایت[۲۶],۲۰۰۲)

توانمندسازی یعنی اینکه کارکنان بتوانندبه خوبی وظایفشان را درک کنند پیش از آنکه به آنها بگویند که چکارکنند(ساوری ولاک[۲۷],۲۰۰۱)

توانمند سازی به مجموعه تکنیکهای انگیزشی اطلاق می شود که به دنبال افزایش سطح مشارکت کارکنان به منظور بهبود عملکرد آنان است (وچییو[۲۸]، ۲۰۰۰).

توماس و ولتهاوس[۲۹](۱۹۹۰)توانمند سازی روانشناختی رافرایند افزایش انگیزش درونی شغلی می دانند که شامل چهار حوزه شناختی،یعنی احساس شایستگی،تأثیرگذاری ،احساس معنی دار بودن وحق انتخاب می شود مطالعات میشرا[۳۰](۱۹۹۲)بعد”اعتماد”را به آن افزودو پنج بعد روانشناختی توانمند سازی به شرح زیر شکل گرفت:

شایستگی[۳۱]:شایستگی به درجه ای که یک فرد می تواند وظایف شغلی را با مهارت و به طور موفقیت امیز انجام دهد اشاره دارد(توماس و ولتهاوس،۱۹۹۰).افرادتوانمند نه تنها احساس شایستگی،بلکه احساس اطمینان دارند که قادرند کارها را با کفایت لازم انجام دهند.آنان احساس برتری می کنند و معتقدند که می توانند راهی برای رویارویی با چالش های جدید بیاموزند.

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:19:00 ب.ظ ]
1 2 3 4 6