یعنی جوانان روستایی مورد­های مطالعه در این تحقیق می­باشد.
۱-۲-  ضرورت انجام تحقیق
از میان پدیده­های مختلف اجتماعی، پدیده جمعیت به لحاظ صفات گوناگون خود نمایان­ترین مشخصه­ی کلی هر سرزمینی است، جمعیت نقطه عطفی است که تمامی عناصر دیگر از آن شکل می‌گیرند و متأثر می­شوند. بنابراین جمعیت مهمترین عنصر اساسی و تحلیلی و متمایز کننده مکان و تشکیلات فضایی است که موضوع اصلی علوم اجتماعی را تشکیل می­دهد.
هر نوع برنامه ­ریزی و تعیین خط و مشی­های اقتصادی و اجتماعی در سطوح مختلف ناحیه­ای، منطقهای و ملی ، مستلزم آگاهی از کم و کیف پدیده­های دموگرافیکی است. روند مهاجرت­های روستایی در کشورهای توسعه یافته به تدریج صورت گرفته و مراکز شهری به­طور نسبی به نیروی کار روستائیان نیازمندند. اما در جهان سوم فقر روستایی که پایین بودن درآمد کشاورزی، کاهش بهره­وری و کم­کاری نمودهای عمده آن هستند، مهاجران را از مناطق روستایی به مناطقی می­راند که فرصت­های بیشتری وجوددارد (بیک­محمدی و حاتمی، ۱۳۸۹:).
مهاجرت می­­تواند برانگیزنده­ی توسعه، تفاهم و همزیستی و تأمین­کننده­ منافع کلی جامعه باشد و یا به تجمع جمعیت در شهرهای بزرگ یا در محدوه­ای خاصی از سرزمین بینجامد و از طریق آن مشکلاتی را در تنظیم بهینه­ امور و به ویژه خدمات مورد نیاز ایجاد کند و به عدم تعادل اقتصادی در مبداء مهاجرت­ها منجر شود، و تخلیه­ی سرزمین از نیروی کار توانمند از نظر اقتصادی، اجتماعی و علمی و فنی را به دنبال داشته باشد (زنجانی،۱۳۸۰: ۲).
بررسی پدیده مهاجرت روستا به شهر در کشورهای جهان سوم از این لحاظ حائز اهمیت است که: اولاً از یک سو مهاجرت روستائیان به شهرها اقتصاد روستایی را از نیروی انسانی کارآمد برای فعالیت­های کشاورزی محروم می­ کند. ثانیاً خروج قشرهای جوان و فعال از روستاها، ساخت نظام اجتماعی روستاها را با خطر از هم گسیختگی مواجه می­سازد و ثالثاً باعث عارضه در اقتصاد شهری که آمادگی پذیرش هجوم شتابزده روستائیان را ندارد، می­گردد. آثار سوء مهاجرتهای روستایی در کشورهای جهان سوم می­توان در بیکاری­های پنهان حاشیه­نشینی، فشار بر روی امکانات شهری بخصوص امکانات تولیدی و معضلات اجتماعی-روانی موجود در شهرهای این کشورها مشاهده نمود (ایمان، ۱۳۸۴: ۱۶۶ ). در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران، مهاجرت از روستا به شهر در زمره­ی مهمترین مسائل اجتماعی و اقتصادی به شمار می­آید. این مهاجران هم در مبدأ و هم در مقصد مسائل و مشکلاتی از جمله؛ بروز نابسامانی­های متعدد ناشی از فشار بر منابع و امکانات محدود جوامع شهری، بیکاری و کم­کاری، کمبود فضای زیستی و آموزشی، آلودگی هوا و محیط زیست، سالخوردگی و زنانه­شدن نیروی کار کشاورزی، تخلیه روستاها و غیره را به وجود می­آورند (قاسمی­اردهایی، ۱۳۸۵: ۵۳) که امروزه به عنوان یکی از مشکلات حاد کشور مطرح است، مسأله مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و مراکز استان یکی از مسائل مهم این استان تلقی می­سود.
تداوم مهاجرت­های بی­رویه­ی روستائیان کشور را می­توان شاخصی در فقدان نگرش ناحیه­ای در فضایابی فعالیت­های اقتصادی و اجتماعی در برنامه ­ریزی توسعه کشور تلقی کرد. اعمال سیاست­های تمرکز­گرایانه در مکان­گزینی این فعالیت­ها، ازیک سو عامل تمرکز خدمات و تسهیلات رفاهی – معیشتی در شهرها شده است و از سوی دیگر، محرومیت و فقر روستایی را به دنبال داشته است. تداوم این روند نابرابر سبب شکاف و دوگانگی چشمگیر بین شهر و روستا شده است و آنها را به قطب­های جاذب و دافع جمعیتی تبدیل کرده است، به گونه­ای که تلقی روستاها به عنوان کانون­های ناامن و محروم از نظر اقتصادی و اجتماعی، منجر به تشدید انگیزه­های مهاجرت در روستائیان، به امید برخورداری از حداقل امکانات در شهرها و حتی در شهرهای کوچک و روستا- شهرهایی شده است که از زمان کسب هویت شهری شدن آنها چندی نمی­گذرد؛ بنابراین مهاجرت به که عنوان «فرایند» می­توان بر آن اطلاق کرد، می ­تواند ناشی از تنگناهایی باشد که قسمتی از آن به ویژگی­های وضعیت محلی و قسمت دیگر به فرصت‌های شغلی و تسهیلات آموزشی–بهداشتی که مراکز شهری عرضه می­دارند، بستگی داشته باشد (شایان و کهنه­پوشی، ۱۳۹۲: ۱۱۸).
بررسی مهاجران از لحاظ مدت اقامت نشان داد که مدت اقامت کم تر از پنج سال درصد بیش­تری را نسبت به مدت اقامت پنج سال و بیش­تر دارد. در مهاجرت های داخلی ۱۳۷۵ سهم مهاجرت­های کوتاه‌مدت بیش­تر از مهاجرت­های انجام شده طی دوره­ ۸۵ بلند مدت است. این مسئله نشان می­دهد که مردم همچنان تمایل به مهاجرت دارند و با احتمال زیاد بر شدت جریان های مهاجرتی در دهه­ی آینده افزوده خواهد شد (قاسمی­اردهائی و حسینی­راد، ۱۳۸۸: ۲۰۷).
مطالعه­ مهاجرت در استان آذربایجان­شرقی از این حیث اهمیت دارد که طبق گزارش­های مرکز آمار ایران و براساس سرشماری­های انجام شده در چند دهه­ی اخیر، این استان از مهاجرفرست­ترین استان­های ایران محسوب می­شود. در این میان، غیر از مرکز استان یعنی کلان­شهر تبریز بقیه­ی نقاط استان به عنوان مناطق مهاجر فرست تلقی می­شوند، و براساس سرشماری ۱۳۸۵، شهرستان سراب یکی از شهرستان­های مهاجرفرست استان آذربایجان­شرقی محسوب می­شود ( سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵). این در حالی است که منطقه سراب به سبب وجود زمین­های مسطح و مرغوب برای کشاورزی و وجودآب کافی در جلگه­ی سراب و همچنین قرار گرفتن معادن آلومینیا سینیت (ماده­ی اولیه­ی تولید آلومینیوم) می ­تواند شرایط بهتری را برای ساکنین ایجاد کند، اما به دلایل متعددی از میزان مهاجر­فرستی بالایی برخوردار است (دفتر آمار وارقام استانداری آذربایجان­شرقی، فرمانداری سراب). در جریان مهاجرت­های روستا-شهری، جوانان همیشه اولین گروه­هایی هستند که روستا را ترک می­ کنند، فرایند تصمیم ­گیری برای مهاجرت به­طور نسبی در اشخاص و در مناطق گوناگون متفاوت است، چرا که طیفی گسترده از افراد و اقشار را تشکیل می­ دهند که زمینه ­های متفاوت برای مهاجرت دارند.
کمتر پژوهش کیفی در مورد مهاجرت و تمایلات مهاجرتی در ایران انجام شده است. از این رو مطالعه کیفی تمایلات مهاجرتی در میان جوانان منطقه سراب می تواند به شناسایی دلایل تأثیرگذار مهاجرت و شناخت معانی ذهنی آنان از مهاجرت از این منطقه کمک نماید.
۱-۳-  اهداف تحقیق
هدف کلی این پژوهش تحلیل کیفی تمایلات مهاجرتی جوانان روستایی که در روستاهای شهرستان سراب به منظور بدست آوردن هدف­های جزئی که در زیر عنوان شده ­اند می باشد:

شناخت تمایلات مهاجرتی جوانان روستایی
شناخت سبک­های مختلف تمایلات مهاجرتی جوانان شهرستان سراب

ادامه مطلب

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت