پایان نامه بررسی و رتبه بندی عوامل موثر بر تصمیم خرید پوشاک توسط جوانان |
وفاداری به برند را واکنش رفتاری نسبتاً متعصبانه در خرید که فرد در طول زمان نسبت به برند پیدا می کند و این رفتار باعث می شود که در فرایندهای تصمیم گیری و ارزیابی، از مجموعه نام هایی که در ذهن دارد، گرایش خاصی به آن برند پیدا کند تعریف کردهاند، این واکنش تابعی از فرایندهای روانشناختی و ذهنی فرد است.
پ) مد
مشخصهای است که میزان تمایل به محصولات جدید و ابتکاری را میسنجد. این مشخصه تصمیم گیری، انگیزهای است در جهت بروز بودن با سبک های جدید بازار وروندهای مد ) شیم و کوه[۱۸]، ۱۹۹۷؛ لاستوویکا[۱۹]، ۱۹۸۲؛ والش، مایکل و هنیگ-توراو[۲۰]،۲۰۰۱؛ محسنین، اسفیدانی، کرمی و خواجهدهاقانی،۱۳۹۲). مد یک نیروی محرکه است که روش زندگیمان را شکل میدهد آن روی پوشاک ، مدل مو، هنر، غذا، لوازم آرایشی، اتومبیل، موسیقی، اسباب بازی، مبلمان، و بسیاری از جنبه های دیگری از زندگی روزمرهمان رابطور مسلم تحت تاثیر قرار می دهد (سلیمان [۲۱]، ۲۰۰۲).
ت) قیمت
مقدار پولی است که مشتریان برای بدستآوردن کالا پرداخت می کنند(کاتلر، آرمسترانگ، ۱۳۷۹). خصوصیتی است که به طور کلی حساسیت مصرف کننده را به قیمت ویا به دست آوردن کالا با قیمت کمتر اندازه گیری می کند به طور کلی مصرفکنندگانی که به دنبال حراجی ها وخرید ارزان وکالاهای قیمت پایین هستند در این گروه قرار میگیرند
ث) ویژگیهای فردی
تصمیمات یک خریدار تحت تاثیر خصوصیات فردی او نیز قرار میگیرد. این خصوصیات شامل سن، مرحله زندگی، شغل، وضعیت اقتصادی، سبک زندگی، شخصیت و تصورشخصی میشوند.
ج) کیفیت
پاراسورامان[۲۲] و همکارانش در سال ۱۹۹۴، کیفیت را به عنوان اختلاف بین انتظارات مشتری از خدمات و درک آنها از عملکرد خدمات تعریف کردند(پاراسورامان،زیتامِل و بِری،۹۹۴). در واقع کیفیت به عنوان توانایی پاسخگویی یا قدمی فراتر از انتظارات مشتریان پا نهادن، تعریف شده است خصوصیتی است که میزان دقت جستحوی مصرف کننده را برای انتخاب بهترین کیفیت کالا اندازه گیری می کند، در این حالت ،تمایل به کالاهای با کیفیت بالا ونیاز به انجام بهترین انتخاب در مقابل خرید اولین محصول یا مارک در دسترس به چشم میخورد.
۱-۱)مقدمه
اینکه افراد چگونه و چرا خرید می کنند از سالیان متمادی موضوع مطالعات و تحقیقات دانشمندان است (جزنی، عزیزی و حلوایی، ۱۳۸۹). ادبیات خرید در بازاریابی و رفتار مصرف کننده چندان گسترده نیست و همواره ذیل عناوینی دیگر همچون مصرف، طبقه اجتماعی، شیوه زندگی و سبک زندگی مطرح شده است. توسعه روز افزون خرده فروشیها و پیدایش فروشگاههای بزرگ، فرصتی فراهم آورد تا در مورد خرید و مصرف، مطالعات بیشتری انجام گردد، خرید معنای وسیعی از مصرف را در بر میگیرد. از این رو نباید آن را صرفا عنوان فعالیتی نمایشی یا فرآیند کسب کالا در نظر گرفت (حیدرزاده و ایرانی ،۱۳۹۰). اصولا مقصود از تصمیم خرید این است که خریدار درصدد برمیآید آنچه از نظر او برترین است ، خریداری کند(کاتلر و آرمسترانگ،۱۳۸۶). معمولا هر مصرف کننده در هر روز با تصمیمات خرید زیادی مواجه است. آگاه شدن از علتهای رفتار خریدار چندان ساده نیست. نقطه آغاز ین مطالعات درباره علت خرید خریدار مدل محرک- پاسخ است که رفتار مصرف کننده براین اساس شکل می گیرد که عوامل تحریک کننده و انگیزشی بسیاری به همراه عوامل محرکهای بازازیابی وارد جعبه سیاه مصرف کننده میشوند و او واکنشهای مشخصی از خود نشان میدهد (ملکی، ۱۳۸۹). در دنیای کنونی مصرف کننده برای خرید و مصرف، با انبوهی از محصولات روبروست که ویژگیهای متمایز دارند و هرکدام به نوعی قادر به رفع برخی از نیازهای مصرف کنندگان میباشند. تنوع تولید پوشاک، مصرف کننده و خریدار را در انتخاب دچار وسوسه می کند، در این راستا، هر تولیدکننده سعی دارد نظر خریداران را به سوی محصولات خود جلب کند. بنابراین شرکتها برای حفظ و رشد خود در صحنه رقابت باید به این سوال پاسخ دهند که مشتریان چگونه و براساس چه معیارهایی برای خرید محصولات تصمیم گیری می کنند و کدام ویژگی محصول برای آنان اهمیت بیشتری دارد.
۲-۲) رفتار مصرف کننده
رفتار مصرف کننده فعالیتهای ذهنی، احساسی وفیزیکیای را که افراد هنگام خرید، استفاده و دور انداختن محصولات و خدماتی که برای ارضای نیازها و امیالشان به کار میگیرند شامل میشود(ویلکه[۲۳] ،۲۰۰۰؛ ملکی، ۱۳۸۳). سالامون نیز نظر خود را اینگونه مطرح کرد که رفتار مصرف کننده با هدف ارضای نیازهای و خواسته های اشخاص و گروههای مختلف به بررسی فرآیندهای موثر در زمان انتخاب، خرید و استفاده از محصولها، خدمات، ایدهها و تجربهها می پردازد (سلومون[۲۴]،۱۹۹۹). مصرف کنندگان سراسر دنیا از نظر سن، درآمد، سطح تحصیلات و سلیقه با هم به طور شگفت انگیزی متفاوت هستند و محصولات و خدمات بسیار متفاوتی خریداری می کنند. چگونگی ارتباط این مصرف کنندگان متفاوت با یکدیگر و عناصر دنیایی که اطرافشان است، انتخاب آنها از بین کالاها، خدمات و شرکتهای مختلف را تحت تأثیر قرار داده است(کاتلر،آرمسترانگ، ۲۰۰۸). یکی از پیش فرضهای اساسی موجود در رابطه با تحقیقات مربوط به رفتارمصرفکننده این واقعیت است که مردم اغلب خرید محصولات را نه به دلیل عملکرد اصلی آنها، بلکه برای ارزش ذهنی درک شده آنها میخرند. این بدین معنا نیست که عملکرد اصلی محصولات مهم نیست، بلکه به این مفهوم است که امروزه نقش محصول فراتر از محدوده خدمات آن می باشد(سلومون،۲۰۰۴). حتی اغلب اوقات مصرف کنندگان محصولات را بر مبنای ارزش اساسی آنها(یعنی کیفیت خاص آنها) رتبهبندی نمیکنند و محصول توسعه یافته،که نمایانگر مجموعه ای ازعوامل نامحسوسی است که برای مصرف کننده مزیت درکشده تقاضا شده را به همراه میآ ورد که شامل تصویرکالا در ذهن، خدمات پس از فروش و بقیه می باشد، است ( فورت، پروچاذکا[۲۵]،۲۰۰۷). ترومسدورف[۲۶](۲۰۰۲)، نیز نظر خود را اینگونه مطرح کرد وی اصطلاح ” مصرفکننده” (Konsument) را به جای عبارت دقیق تر ” مشتری هدف[۲۷] ” و همچنین اصطلاح ” رفتار مصرف کننده ” (Konsumentenverhalten) استفاده نموده است. این مفهوم بعدا باعث مشکلاتی میشود چراکه مفهوم مربوطه باید نقش های شخصی تر نظیر تصمیم گیرنده ، خریدار و مصرف کننده را در بر بگیرد. به جز مفهوم متعارف مصرف، سلومون (۲۰۰۴) چهار نوع دیگر از فعالیت های مصرف کنندگان را مشخص نموده است که عبارتند از:
– مصرف به عنوان یک تجربه (واکنش احساسی به مصرف محصول )
– مصرف به عنوان ابزار یکپارچه سازی ( استفاده و مصرف محصول ما را به نحوی با جامعه ادغام می کند)
دیگر سایت ها :
[شنبه 1399-02-20] [ 11:20:00 ب.ظ ]
|