تفکر است. یعنی ما سعی می‌کنیم چند کار را در آن واحد انجام دهیم. احساسات، اطلاعات، منطق، امید و خلاقیت همگی درهم می‌آمیزند. این کار مثل بلند کردن چند هندوانه با یک دست است. (دوبونو، ایزدی‌فر،۱۳۷۸،۱۴)

۲-۱-۱) ضرورت اندیشیدن از دیدگاه قرآن و روایات

یکی از اصول تعلیمات قرآن کریم دعوت به تفکر و تدبر است. تفکر در مخلوقات خدا برای پی‌بردن به رازها و اسرار آفرینش، تفکر در احوال و اعمال خویش برای انجام صحیح وظایف، تفکر در تاریخ و زندگی‌ مردمان گذشته ‏به منظور شناخت و پی‌بردن به سنن و قوانینی که‏ خداوند برای زندگانی جماعات بشری قرار داده است. تفکر اگر سطحی و پراکنده باشد کار آسانی است، اما اثر و نتیجه‏ای بر آن مترتب نیست، ولی اگر علمی و مبتنی بر مطالعات دقیق، آزمایش‌ها و حسابگری‌ها باشد کاری مشکل ولی در عوض بسیار مفید است و سرمایه بزرگ و ذخیره هنگفتی برای روح بشر به شمار می‏رود. دین اسلام رکن اساسی و پایه اصلی خود را توحید قرار داده است. توحید بالاترین و عظیم‌ترین اندیشه‏ای است که به دماغ بشر رسیده است. و از طرفی در اصول این دین و بالاخص در اصل اصول‏ آن یعنی توحید، تقلید محکوم شده و تحقیق لازم شمرده شده است. ناچار باید این‏ دین، تفکر و تدبر و تحقیق و جستجو را فرض شمرده و قسمت مهمی از آیات‏ خود را به این موضوع اختصاص دهد. قرآن کریم موضوع تفکر را مطلق و مبهم نگذاشته و موضوعاتی را به طور کلی مشخص نموده است. مثلاً در آیه ۱۶۴ از سوره بقره‏ موضوعاتی برای مطالعه معین می‏کند و مردم را به تحقیق در مورد آن‌ها دعوت می کند. ” «إن فی خلق السموات و اعرض و اختلاف اللیل و النهار»” . در اطراف آسمان‌ها و زمین و گردش شب و روز مطالعه کنید، نظام کواکب و ستارگان‏ را به دست بیاورید، زمین، طبقات و آثار آن را شناخته و عاملی را که سبب‏ می‌شود در هر ۲۴ ساعت وضع زمین نسبت به خورشید تغییر نموده و شب‏ و روز پدید آیند بررسی نمایید. علم‏ ستاره شناسی و هیأت به وجود آورید و به علم زمین شناسی آگاه شوید. «و الفلک التی تجری فی البحر بما ینفع الناس » این کشتی‌ها که بر روی آب دریا حرکت می‏کنند و بشر از این راه منفعت‌هایی می‏برد، مسافت‌هایی‏ طی می‏کند، بر علم و معرفت خود می‏افزاید، استفاده تجارت می‏برد، از این استعدادی که به او دادیم استفاده می‏کند، دریا و کشتی و غرق نشدن کشتی و منافعی که بشر از راه‏ کشتیرانی می‌برد همه روی اندازه و حساب و قانون و نظمی است که انسان‏ فقط از نزدیک و از روی مطالعه و تحقیق می‏تواند به آن‌ها آشنا شود. ” «و ما أنزل الله من السماء من ماء فأحیی به اعرض بعد موتها». ” در آب بارانی که سبب زنده شدن زمین مرده می‌شود، هزارها راز و رمز نهفته است که فقط افراد متفکر و محقق و اهل مطالعه از آن مطلع می‏شوند. آن‌ها، جو و کائنات جوی، خواص باران و گیاهان را می‏شناسند. ” «و تصریف الریاح‏ و السحاب المسخر بین السماء و اعرض »” در وزش بادها و گردش ابرها‏  میان آسمان و زمین آیات و نشانه‏هایی از حکمت و صنع باری تعالی نهفته است، ولی تنها کسانی که تعقل،  تدبر و تحقیق‏ می‌کنند قادر به درک آن‌ها هستند.

از نظر علمای مختلف، مطالعه سطحی که مقرون به تحقیق و دقت نباشد، کافی نبوده و اطلاعات مفیدی در اختیار انسان قرار نمی‌دهد. اساساً تفکر، تجزیه و تحلیل معلوماتی است که‏ انسان در ذهن خود اندوخته است. تفکر، سیر در فراورده‏هایی است که برای‏ ذهن فراهم شده‌اند. پس باید معلوماتی باشد تا انسان قادر به تفکر شود. آن کس که یک بوته گل را کاملاً می‏شناسد، از وضع ریشه و ساق و برگ گل‏ و از کیفیت تغذی و تنفس و رشد و نمو و تولید مثل آن مطلع است، می‏تواند در آن بیندیشد و به قدرت و علم و حکمت و تدبیر و تقدیری که در آن گل به کار رفته پی ببرد، امّا کسی که از گل تنها حجم و شکلش را می‏بیند، از راز درون آن آگاه نبوده و قادر به تفکر در این گل از لحاظ ارتباطش‏ با تقدیر و تدبیری که بر جهان حکمفرماست، نمی‌باشد. مایه تفکر، علم است. می‏گویند امر به شی‏ء، امر به مقدمه آن هست. چون تفکر بدون علم و معلومات میسر نیست پس امر به تفکر، امر به‏ سرمایه تفکر یعنی کسب معلومات صحیح درباره مخلوقات هم هست. منظور این است که قرآن کریم نه تنها مردم را به تفکر تشویق کرده، بلکه‏ موضوعات تفکر را در این آیه و آیات زیاد دیگر معین کرده است. (مطهری،۱۳۷۰، ۳۱۲-۳۱۵)

قرآن مجید از عقل جز در مقام تعظیم و توجه بر لزوم عمل بر طبق عقل و مراجعه به آن یاد نمی‌کند. (عقاد،۱۳۷۹،۹) اشارات مکرر قرآن به عقل فقط به یک معنی از معانی عقل که روانشناسان و متخصصان علوم جدید آن را بیان می‌کنند، نیست، بلکه تمامی وظایف عقلانی انسان را با عملکردها و ویژگی‌های مختلفی که دارد، شامل می‌شود. (عقاد،۱۳۷۹،۱۰)

قرآن کریم که کتاب تربیت انسان است، مردمان را به تفکر می‌خواند و از پیروی کورکورانه و بدون تفکر پرهیز می‌دهد و درستی و سلامت و قوام زندگی را نتیجه تفکر صحیح معرفی می‌کند. (دلشاد،۱۳۸۲،۲۰۲)

در اینجا به بررسی بخشی از آیات و روایات مربوطه می‌پردازیم:

۲-۱-۱-۱) آیات:
 

“فبشّر عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْباب”[۲] : همان کسانى که سخنان را مى‏شنوند و از نیکوترین آن‌ها پیروى مى‏کنند آنان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند.
امام صادق علیه‌السلام “اولوالالباب” را اهل تفکر معرفی کرده و فرموده‌اند: “انّ اُولِی الالباب الّذین عملوا بالفکره.” همانا اولوالالباب آنانند که تفکر می‌کنند. (خزاز قمی،۱۴۰۱ ق،۲۵۷)

قرآن کریم کتاب تفکر است و مردمان را بر این اساس به سوی حق سیر می‌دهد. (دلشاد،۱۳۸۲،۲۰۳)

“کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ”[۳] : این قرآن کتابی است فرخنده و با برکت که آن را به سوی تو فرو فرستادیم تا در آیات آن بیندیشید، و تا خردمندان پند گیرند.
“تِلکَ الاَمثالُ نَضرِبُها لِلناس وَ ما یَعقِلُها الاّ العالِمون[۴]” : ما این مثل‌ها را برای مردمان می‌زنیم و تنها عالمان با خرد خویش می‌توانند آن‌ها را بفهمند.
این جمله به مثل‌ها‌یى که در قرآن زده شده اشاره مى‏کند، و مى‏فرماید که هر چند آن‌ها را همه مردم مى‏شنوند، و لیکن حقیقت معانى آن و لب مقاصدش را تنها اهل دانش درک مى‏کنند، آن کسانى که حقایق امور را مى‏فهمند، و بر ظواهر هر چیزى جمود نمى‏کنند.

دلیل بر این معنا جمله” ما یَعْقِلُها” است، براى اینکه ممکن بود بفرماید:” و لا یؤمن بها”، و یا تعبیرى نظیر آن بیاورد، پس اینکه فرمود: ” ما یَعْقِلُها” دلیل بر آن است که منظور درک حقیقت و مغز آن مثل‌ها است، و گر نه بسیارى از غیر دانایان هستند که به ظواهر آن مثل‌ها ایمان دارند.

پس درک مثل‌هایى که در کلام خدا زده شده نسبت به فهم و شعور مردم مختلف است، بعضى از شنوندگان هستند که به جز شنیدن الفاظ آن و تصور معانى ساده‏اش هیچ بهره‏اى از آن نمى‏برند، چون در آن تعمق نمى‏کنند، بعضى دیگر هستند که علاوه بر آن‌چه که دسته اول مى‏شنوند و مى‏فهمند، در مقاصد آن تعمق هم مى‏کنند، و حقایق باریک و دقیقش را درک مى‏نمایند. (علامه طباطبایی،۱۳۷۴، ۱۹۶)

“و قالوا لو کنا نسمع و او نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر[۵]”
از قول اهل دوزخ می‌فرماید: آنان گفتند: اگر ما می‌شنیدیم و یا تعقل می‌کردیم، هر آینه از اهل آتش برافروخته، نبودیم.

“الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۶]”
آنان که خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو خفته، یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند: ای پروردگار ما، این جهان را به بیهوده نیافریده‌ای، تو منزهی، ما را از عذاب آتش بازدار

 

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

 

پروژه ، پایان نامه درباره جنگل طبیعی
پایان نامه شناسایی و رتبه بندی تامین کنندگان خودرو در زنجیره تامین
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت