اندیشه‏ های تاثیرگذار بر پیاده ‏راهها/،پایان نامه گسترش پیاده ‏راه ها
– اندیشه‏ های تاثیرگذار بر پیاده‏راها
از میان اندیشمندان تاثیرگذار بر پیاده‏راها، جیکوبز با انتقاد از تفکر مدرنیستی در رابطه با خیابان، بر اهمیت پیاده‏راها تأ کید دارد. گوردن کالن نیز در کتاب منظر شهری به تأیید جیکوبز و بر خلاف نظر معماران مدرنیست ، محیط شهری را در صورتی مطلوب می‏داند که حضور انسان به صورت پیاده در شهرها ممکن و مقیاس شهرها نیز مقیاس انسانی باشد(کالن،1377). راب کریر (1979) در کتاب فضای شهری، ساختار شهر را متشکل از خیابان و میدان می‏داند و به نقش اجتماعی خیابان و نظارت اجتماعی در خیابان از سوی مردم توجه بیشتری دارد .او به لزوم نماسازی جداره‏های خیابان و رعایت مقیاس انسانی در فضای خیابان نیز توجه می‏کند. وی معتقد به اهمیت ارز شهای کلاسیک سنتی در کنار نیاز های معاصر بوده و از مخالفان شهرسازی مدرن است. در نهایت می‏توان گفت پیاده‏راها، محل حضور همه شهروندان و مشارکت آنان در زندگی جمع یشان می‏باشد. این فضاها در مقیاس همه شهرعمل کرده و پذیرای گروه‏های مختلفی از شهروندان می‏باشند و علاوه بر نقش ارتباطی و دسترسی، مکانی امن و راحت برای تماس اجتماعی، گردش و تماشا و … فراهم می‏آورند. در این راستا، کاربردهای پیاده‏راها از دید اندیشمندان به شرح ذیل می‏باشد : پیاده‏راه‏ ابزاری برای بهبود اقتصاد شهری، سلامت اجتماعی و کیفیت زیست محیطی محسوب می‏شود .به تعبیر دیگر پیاده‏راها در فضای شهری، مکا نهایی برای تقویت ارتباطات، فعال بودن حواس غیربصری، درک محیط از طریق حواس و تجدید حیات مدنی مراکز شهری می‏باشند(ملک،1385 ).

این مکانها در درازمدت به فضاهایی به منظور ایجاد حس مکان و امنیت محیط و عابرین پیاده، ایجاد حس مشارکت و حضور فعال افراد و گروهها در تصمیم‏گیری و اجرا و حس مسئولیت و وابستگی بیشتر به محیط تبدیل شده‏اند(فرزبود، 1384) .به عقیده پاکزاد پیاده‏مدار بودن فضا می‏تواند زندگی و سرزندگی را به مناطق مرکزی شهر آورده و مردم را تشویق به حضور داوطلبانه در شهر کند که این امر باعث ارتقای سطح اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و نیز بهبود کیفیت زیست محیطی منطقه و یا شهر می‏شود .در پیاده‏راها، آزادی عمل انسان پیاده برای توقف، مکث، تغییر جهت و تماس مستقیم با دیگران بسیار زیاد است. از این رو شهروندان به تدریج به حضور در شهر وانجام فعالیت‏های مدنی عادت کرده و زمان بیشتری را در فضاهای شهری می‏گذرانند. به نظر جیکوبز (1992) خیابا نها و پیاده راه‏ها مهمترین مکانهای عمومی یک شهرند. در جدول زیر، ایده‏های مهمترین نظریه‏پردازان با تأکید بر حرکت در فضای شهری و گسترش پیاده‏مداری نمایش داده شده است (عباس زاده و تمری، 1392: 10-1).

 

جدول (2- 11): نظریه پردازان و مفاهیم موثر در پیاده مداری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

 

 

 

 

 

 

 

ردیف
نظریه پرداز
سال
عنوان متن/ نظریه
مفاهیم کلیدی
1
تونی گارنیه
1917
شهر صنعتی
حفاظت آب و هوایی پیاده راهها، عبو پیاده از درون فضای سبز
2
اشپرای رگن
1960
معماری شهرک و شهرکها
پیاده روی ایجاد کنندهو بیشترین سطح تماس با فضای شهری
3
لارنش هالپرین
1968
نیویورگ، مطالعه ای بر کیفیت
اولویت حرکت پیاده  در فضای شهری و افزایش کیفیت پیاده روی
4
ادموند بیکن
1968
طراحی شهرها
نظامهای حرکتی عامل پیوند دهنده کل شهر، حرکت پیوسته عامل تجربه فضا
5
هیلیر
1996
تحلیل چیدمان فضا
ارتباط میان حرکت و وضعیت فضای شهری
6
مایکا ای آرث
1999
نوپیاده گرایی
تمرکز بر کاهش و یا حذف اتومبیل در فضای شهری
(مأخذ:کاشانی‏جو،1389)

2-27- صاحبنظران با رویکرد تقویت تعاملات اجتماعی
یکی از نظریه پردازان عرصه عمومی حنا آرنت می باشد که کتاب شرایط انسانی را در سال 1958 تالیف نموده است .او، مشوق برونگری و زندگی سیاسی و اجتماعی است که در آن قلمرو عمومی نقش اصلی را بازی می کند. آرنت فضا را در دو معنا؛ فضای حضور در میان دیگران و فضای مابین دیگران تحلیل کرده تا درکی جامع از قلمروی عمومی سیاست و همین طور فضای عمومی کالبدی شهر فراهم کرده باشد. هماهنگی مردم و اشیا در تحلیل و پذیرش این مطلب که روابط اجتماعی به واسطه اشیا شکل می‏گیرد، نکته کلیدی است که در تحلیل آرنت درباره فضای عمومی آمده است (مدنی پور، 198:1387). جین جیکوبز روزنامه نگار و صاحبنظر برجسته مسائل شهری در کتاب مرگ و حیات شهرهای بزرگ آمریکای ی بر نقش فضاهای عمومی شهری در ایجاد تعاملات اجتماعی تاکید می نماید. به باور او آنچه از یک شهر بیشتر به ذهن می ماند فضاهای عمومی شهر بویژه خیابان ها و پیاده روهای آن می باشند. جیکوبز اشاره می کند که افزایش نشست و برخاست و امنیت پیاده‏رو تأثیر وارونه ای بر جدایی و تبعیض نژادی دارد (پاکزاد،1386: 135). بنابراین، پیاده روها باید سر زنده باشند برای آن که بتوانند ساکنان بیش تری را به خود  جلب کنند (Jacobs,1993,32).  همچنین، از نظر او برای سرزنده نگه داشتن خیابان باید اندازه خاصی عابر، در پیاده روهای آن حضور داشته باشد و البته تراکم بالا را به تنهایی برای سرزندگی کافی 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت