پایان نامه بررسی موانع فردی ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاهها با بخش صنعت، با بهره گرفتن از الگوی بازاریابی اجتماعی |
![]() |
مقدمه
تجمیع دانش، و خروجی آن بعنوان محصولات، فنآوریهای نو، و توانمندیهای مولد، در تئوریهای جدید رشد، موتور اصلی توسعۀ اقتصادی شناخته میشوند. تجمیع دانش (یادگیری) در سطح فرد و از طریق تجربیات فردی (یادگیری تجربی، جستجو، کاوش، و تحقیقات سازماندهی شده) اتفاق میافتد یا از طریق همکاریهای میان افراد (یادگیری از طریق مشاهده، یا یادگیری از طریق تعامل). در حالی که تجربهگرایی فرد محور، کسب دانش را محدود به تنها یک فرد می کند؛ همکاریهای بین فردی، نه تنها تحصیل فردی دانش را ممکن می کند بلکه از طریق ارتباطات، تقویت دانش را نیز امکانپذیر می کند. تمرکز بر روی تجمیع دانش از طریق فرایندهای پویا و تعاملی تولید دانش و اشاعۀ آن، و ترویج تغییر فنآوری، هستۀ اصلی رویکرد سیستمهای نوآور میباشد. در این رویکرد، خواستۀ اصلی، بهبود عملکرد نوآورانه در شرکتها و بخشهای مرتبط به آنهاست. در همین رابطه، دانشگاهها بعنوان تولیدکنندگان دانش، می توانند نقش مهمی ایفا کرده و با بخش صنعت، مشارکت داشته باشند (اسکارتینگر[۱] و دیگران، ۲۰۰۱، ص. ۲۵۶ـ ۲۵۵).
در این میان، مسئلهای که ذهن محقق را به خود مشغول داشته است جزئی از مسئله کلی ارتباط صنعت و دانشگاه میباشد. این ارتباطات ابعاد مختلفی دارند که یک جزء آن، شخصی و فردی، و نیّات و انگیزه هایی است که هر کدام از این بخشها به نوبه خود دارند. این بخشها همان اعضای دانشگاهی (هیأت علمی و دانشجویان) و اعضای صنعتی (متخصصین و مسئولین فعال در صنعت) هستند. از میان این افراد نیز اعضای هیأت علمی دانشگاهها و متخصصین و کارشناسان فعال در صنعت انتخاب شدند. با انتخاب این بخش بعنوان جامعه تحقیق، محقق در صدد است تا موانعی که در سطح فردی وجود داشته و از برقراری ارتباط با بخش دیگر، ممانعت به عمل میآورد را شناسایی کرده و بهترین راهکارها را برای مرتفع کردن آنها شناسایی نماید.
برای نیل به این هدف، در این فصل، برای آشنایی با کلیات تحقیق و موضوع مورد بررسی در آن، مروری اجمالی بر بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، فرضیه های تحقیق، و تعریف عملیاتی واژگان کلیدی آن خواهد شد و در فصول بعدی، توضیحات مبسوطتری ارائه خواهد گردید.
بیان مسئله
توسعۀ صنعتی و پایدار در هر کشور منوط به ایجاد زیرساختهای علمی، پژوهشی و صنعتی است و بارزترین شاخص توسعهیافتگی هر کشور، پژوهشهای علمی و عملی و قابلیتهای فناوری آن کشور است. در این میان، دانشگاه به عنوان یک منبع دانش و یک کانون برای انجام تحقیقات علمی و کاربردی، نقش بسیار مهمی دارد. از طرفی صنعت نیز نقش کلیدی در توسعۀ اقتصادی و ارزش افزوده در یک کشور دارد (حق شناس فرد و زیودار، ۱۳۸۹)
پژوهشهای دانشگاهی، نقش مهمی در توسعۀ محصول، ابداعات و اختراعات صنعتی دارند. بر اساس پژوهشهایی ارتباط صنعت و دانشگاه، کارایی تحقیقات دانشگاهی را افزایش میدهد (وولگار[۲]، ۲۰۰۷).
اگرچه ارتباط دانشگاه و صنعت، یک موضوع مهم در حیطۀ خط مشی علم و جامعه شناسی علم است ولی مطالعات کمی روی مکانیسم ارتباط این دو بخش، انجام شده است. برخی از آنها این ارتباطات را در قالب مطالعات موردی بررسی نموده اند و برخی در قالب بهینه کردن فرایند انتقال تکنولوژی از دانشگاه به صنعت (مِیِرـ کرامِر و اِسکمُک[۳]، ۱۹۹۸).
به همین روی، این تحقیق، در همان مسیر بررسی ارتباط این دو بخش مهم جامعه یعنی اعضای هیأت علمی دانشگاه و متخصصین بخش صنعت، به دنبال پاسخ به این سؤال است که «موانع فردی ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاهها با متخصصین بخش صنعت، کدام است؟» تا با شناسایی این موانع، بتواند راهکارهایی را با بهره گرفتن از الگوی بازاریابی اجتماعی، ارائه دهد. به همین منظور، محقق، ابتدا با شناسایی نیازها و خواسته های این دو بخش، شناختی از هر یک پیدا نموده سپس موانع فردی را با کمک صاحبنظران، شناسایی مینماید. در ادامه با اولویتبندی این موانع، میزان اهمیت هر یک را تعیین کرده و اقدام به طراحی استراتژی برای رفع آنها می کند. طی این مراحل، علاوه بر نظرات صاحبنظران، با بهره گرفتن از ادبیات تحقیق نیز اقدام به اغنای گزارهها (هم در مورد موانع فردی و هم در مورد راهکارهای و استراتژیها) خواهد شد. در نهایت با استفادۀ دوباره از صاحبنظران، میزان احتمال موفقیت هر یک از استراتژیهای بدست آمده، تعیین میشود.
اهمیت و ضرورت تحقیقفواید نظری تحقیق:
توسعۀ صنعتی و پایدار در هر کشور منوط به ایجاد زیرساختهای علمی، پژوهشی و صنعتی است و بارزترین شاخص توسعهیافتگی هر کشور، پژوهشهای علمی و عملی و قابلیتهای فناوری آن کشور است که در این میان، دانشگاه بسیار مهم است.
پژوهشهای دانشگاهی، نقش مهمی در توسعۀ محصول، ابداعات و اختراعات صنعتی دارند. بر اساس پژوهشهایی ارتباط صنعت و دانشگاه، کارایی تحقیقات دانشگاهی را افزایش میدهد.
آسیبشناسی مبانی ارتباط دانشگاه و صنعت و تلاش برای رفع موانع موجود، دارایاهمیت است.
در صورت وجود رابطه بین این دو بخش جامعه، با افزایش تحقیقات دانشگاهی، بخش تحقیق و توسعۀ صنعت نیز فعالتر میشود؛ بنابراین اگر در سیستمی (کشوری)، تحقیقات دانشگاهی افزایش یابد، نوآوری در سیستم، هم از طریق تحقیق و توسعه (در صنعت) و هم بوسیلۀ افزایش بهرهوری در سیستم، افزایش مییابد.
طبق تئوری ارتباط متقابل دانشگاه ـ صنعت ـ دولت، تعامل این سه بخش، اصلی است برای بهبود شرایط نوآوری در جامعۀ دانشبنیان. صنعت، در این ارتباط، محلی برای تولید است؛ دولت، در جایگاهی برای تضمین تعاملات و مراودات پایا و باثبات، فعالیت می کند؛ و دانشگاه به عنوان منبع دانش و فن
دیگر سایت ها :
[یکشنبه 1399-02-21] [ 01:08:00 ق.ظ ]
|