دانلود پایان نامه ارشد : حرکت و پویایی در غزلیّات شمس تبریزی |
استاد راهنما:
دکتر: مرتضی محسنی
استاد مشاور:
دکتر: مسعود روحانی
دی ماه 1393
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده:
حرکت در نزد اهل لغت به معنای جنبش و انتقال جسم از جایی به جای دیگر است. حرکت و پویایی زمانی در شعر ایجاد میشود که شاعر از اندیشه و عاطفهای سرشار برخوردار باشد و شعرش انعکاس طبیعت و زندگی و با عواطف انسانی گره خورده باشد و شاعر با اتکا بر نیکی و پاکی و ارزشهای انسانی، شعر را از ایستایی و میرایی مصون نگه دارد و ماندگاری آن را تضمین کند. غزلیات شمس مولوی یکی از برجسته ترین متن های ادبی زبان فارسی است که نشان دهندهی التهاب های روحی سرایندهی آن جلال الدین محمد مولوی مشهور به مولانا است.در پایاننامهی حاضر، بیست و پنج درصد از غزلیّات شمس از منظر پویایی مورد بررسی قرار گرفته و با نگاهی آماری، نمودهای حرکت و پویایی در هر یک از عناصر سازندهی شعر، استخراج شدهاست.از آن جایی که غزل مولانا فریاد جان اوست که از عشق حق مایه میگیرد، این عاطفهی شعری اوست که به همهی عناصر شعری جان بخشیده و حرکت و پویایی را بدانها تزریق کردهاست. بر طبق یافتههای این پایاننامه، نمودهای پویایی در موسیقی غزل مولانا، پررنگتر از عناصر دیگر شعر اوست؛ از جملهی این نمودها میتوان از اوزان متنوّع و بیشمار، به ویژه اوزان دوری، خیزابی و شفاف، قافیههای درونی، ردیفهای متنوّع به ویژه ردیفهای فعلی و انواع تکرار نام برد. در زمینهی صور خیال و از میان چهار صورت خیالیِ تشبیه، تشخیص، نماد و حسآمیزی، تشبیه و تشخیص از پربسامدترین صورتهای خیال شاعر است. پویایی زبان شعر مولانا در نتیجهی استفادهی فراوان او از واژگان طبیعت، واژگان نشاطبخش، واژگان حرکتآفرین، افعال کنشی، کاربرد رنگها و طعمهایی است که در نتیجهی عاطفه و اندیشهی پویای شاعر در زبان شعر سهیم شدهاند. در خصوص قالب یا شکل شعر مولانا باید گفت که این عاطفه و موسیقی پویا و ناب شعر اوست که قوالب و اشکال بدیع شعری را میطلبد و به صورتی ناخوداگاه منجر به نوآوریهای شاعر در شکل غزل شده است که مهمترین این نوآوریها تغییر دادن جایگاه سنّتی قافیه و ردیف در شعر است.
واژههای کلیدی:
حرکت و پویایی، غزلیّات شمس، مولانا، صورخیال، زبان، موسیقی
شماره صفحه «فهرست مطالب» عنوان
فصل اول: 1
کلیات 1
طرح مسأله: 2
1-1-1- حرکت و پویایی 3
1-1-2- حرکت و پویایی در غزل های مولانا 3
1-2- پیشینه پژوهش: 4
1-3- محدوده ی پژوهش: 5
1-4- سؤالات پژوهش: 5
1-5- اهداف پژوهش: 5
1-6- خلاصه مراحل پژوهش: 6
فصل دوم: 7
چهارچوب مفهومی 7
2-1- حرکت و پویایی: 8
2-1-1) معنای لغوی حرکت 8
2-1-2) حرکت از دیدگاه حکما و فیلسوفان 8
2-1-3 ) حرکت از دیدگاه عرفا 10
2-1-3-1)تجلّی وجودی: 11
2-1-3-2) تقلّب آنی جواهر و تجدّد ماهیّات : 11
2-1-3-3 ) سیر کشفی و رفتن از باطل به سوی حق: 13
2-1-5-1 )عاطفه 14
2-1-5-1-1) تأثیر عاطفه ی پویا در زبان شعر 15
2-1-5-1-2) نقش عاطفه ی پویا در تصویر سازی 16
2-1-5-2) تخیّل و تصویر 17
2-1-5-2-1)تشبیه 19
2-1-5-2-2)تشخیص ( جاندار انگاری) 20
2-1-5-2-3)حسآمیزی 20
2-1-5-2-4)نماد 21
2-1-5-3)زبان 21
2-1-5-4) موسیقی 23
2-1-5-4-1) موسیقی بیرونی 25
2-1-5-4-2) موسیقی کناری 25
2-1-5-4-3) موسیقی درونی 26
2-1-5-4-4) موسیقی معنوی 26
2-1-5-5)شکل 26
فصل سوم ………………………………………………27
مولانا و غزلیات شمس………………………………………..27
3- شرح حال مولوی 28
3-1) نام و نسب و خاندان و شرح احوال 28
3-2) آثار 34
3-2-1) غزلیّات 34
3-2-1-1) سبک شعری 35
3-2-1-2) جهان بینی مولانا در غزلیّات 35
3-2-1-2-1) شادی گرایی و غم ستیزی 36
3-2-1-2-2)حقیقت نمایی 38
3-2-1-2-3)وحدت وجود 39
فصل چهارم: 41
بررسی نمودهای پویایی در عناصر پنج گانه ی غزلیات شمس 41
4-1) تحلیل حرکت و پویایی در عناصر سازندهی شعر در غزلیّات شمس: 42
4-1-1)پویایی عواطف شعری 42
4-1-2) حرکت و پویایی در صور خیال 48
4-1-2-1) تشبیه2 49
4-1-2-2)تشخیص3 51
4-1-2-3) نماد4 52
4-1-2-4)حسآمیزی5 54
4-1-3) زبان 56
4-1-3-1)واژگان نشاطبخش 56
4-1-3-2) واژگان حرکتآفرین 58
4-1-3-3) واژگان طبیعت 60
4-1-3-4) افعال حرکتی (کنشی) 63
4-1-3-5) رنگ ها 65
4-1-3-6) مزهها 69
4-1-4) موسیقی 72
4-1-4-1) موسیقی بیرونی 73
4-1-4-2) موسیقی کناری 76
4-1-4-2-1)ردیف فعلی 76
4-1-4-2-2) ردیف به صورت جمله 77
4-1-4-2-3) ردیف ضمیر 78
4-1-4-2-4) ردیف اسمی 78
4-1-4-2-5)ردیف گروهی 78
4-1-4-2-6)ردیف حرفی 79
4-1-4-2-8) ردیف پسوندی 79
4-1-4-2-9) ردیف عربی 80
4-1-4-2-10) قافیه های مضاعف 80
4-1-4-3) موسیقی درونی 81
4-1-4-3-1) قافیههای درونی 81
4-1-4-3-2) تکرار 82
4-1-4-3-2-1) تکرار واژه 83
4-1-4-3-2-2)تکرار ضمیر 83
4-1-4-3-2-3) تکرار حرف 83
4-1-4-3-2-4) تکرار فعل 84
4-1-4-3-2-5) تکرار عبارت 84
4-4-3-2-6) تکرار جمله 84
4-1-4-3-2-7) تکرار از نوع جناس 85
4-1-4-3-2-7-1) مختلف الوسط 85
4-1-4-3-2-7-2) مذیل 86
4-1-4-3-2-7-3) اشتقاق 86
4-1-4-3-2-7-4) مطرف یا مزید 86
4-1-4-3-2-7-5) اشتقاق یا اقتضاب 87
4-1-4-3-2-7-6) تام 87
4-1-4-3-2-7-7) خط یا تصحیف 87
4-1-4-3-2-7-8) ناقص حرکتی 88
4-1-4-3-2-7-9)قلب 88
4-1-4-3-2-7-10) مرکب 88
4-1-4-3-2-7-11) مضارع 88
4-1-4-4) موسیقی معنوی 89
4-1-4-4-1) مراعاتنظیر (تناسب)8 89
4-1-4-4-2) تضاد9 91
4-1-4-4-3) تلمیح 10 91
4-1-4-4-4) گونه های ایهام 11 93
4-1-5) شکل یا قالب 94
فصل پنجم: 99
نتیجه گیری 99
5-1)نتیجه گیری 100
یادداشت ها: 104
منابع و مآخذ 107
چکیده ی انگلیسی………………………………………………………………………………………………………………………………………..114
« فهرست جدول ها »
عنوان صفحه
جدول 4-1- آمار صورخیال به کار رفته در غزلیّات شمس…………………………………………………………………………….55
جدول 4-2- آمار واژگان پویایی بخش در غزلیّات شمس………………………………………………………………………………62
جدول 4-3- آمار رنگ های بکار رفته در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………….69
جدول 4-4- آمار مزه های بکار رفته در غزلیّات شمس…………………………………………………………………………………71
جدول 4-5- آمار اوزان بکار رفته در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………………….74
جدول 4-6- آمار انواع ردیف در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………………………..81
جدول 4-7- آمار انواع جناس در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………………………89
جدول 4-8- آمار آرایه های مؤثر در موسیقی معنوی غزلیّات شمس……………………………………………………………94
جدول 5-1- آمار ده وزن پرکاربرد در دیوان شمس…………………………………………………………………………………….101
« فهرست نمودار ها »
عنوان صفحه
نمودار 4-1- نمودار آماری واژگان پویایی بخش در غزلیّات شمس……………………………………………………………….62
نمودار 4-2- نمودار آماری کاربرد مزه در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………..71
نمودار 4-3- نمودار آماری بحرهای مورد استفاده در غزلیّات شمس…………………………………………………………….75
طرح مسأله:
جلالالدّین محمد رومی، مشهور به «مولانا» (672ه.)، عارفی از خود رهیده و به حق رسیده بود.وی شاعری خوشبین و امیدوار بود که عشق جانمایهی معرفت او را تشکیل میداد.
عشق شورانگیز مولوی به شمس که از نگاه جلالالدّین تجسم حق بر روی زمین بوده،وی را در لحظات شور و هیجان عاطفی در حالتی از مستی و بیخویشی، مستغرق کرده بود. این وضعیت و تجربهی نادر، مولانا را در حال و هوایی ویژه قرار داده بود؛حال و هوایی منحصر به فرد که شعر را ترجمان خود ساخته بود. زبان شعر برای عارف بلخی آن قدر اهمیّت مییابد که گویی با شعر است که میتواند بخشی از غلیانهای روحی خود را به تصویر بکشد؛هرچند در بسیاری موارد چه در مثنوی و چه در غزلیّات از خدا میخواهد به او جانی تازه ببخشد تا بیحرف سخن گوید و آنگاه که ساقی ظهور میکند،کاغذ را بر زمین نهد و قلم بشکند.
دنیای ذهنی مولوی پویا و زنده است. او همه چیز را در حرکت به سوی کمال میبیند؛ در نگاه او جهان جلوهی خدای واحدی است که با هماهنگی و کلیّت خود صاحب حیات شده و عاشقانه به سوی خدا در حرکت است.
روحیهی پرنشاط و عرفان عاشقانهی مولوی ایجاب میکرد که تصاویر او از حرکت و پویایی برخوردار باشد.او شاعری است که غم را بر خود حرام کرده و وجودش مملو از شادی معنوی و سرخوشیهای عارفانه بوده است:
باده غمگینان خورند و ما ز می خوش دل تریم
رو به محبوسان غم ده ساقیا افیون خــــویش
خون ما بر غم حرام و خون غم بر ما حــــلال
هر غمی کو گرد ما گردید شد در خون خویش
(3/ ب13216-13217)
عشق به عنوان جان عرفان مولانا، اندیشه، احساس، تخیّل، زبان و موسیقی شعر مولانا را به حرکت و پویایی درآورده است. در این پایاننامه سعی بر این است نمودهای پویایی و حرکت که از عوامل عمدهی تأثیر گذاری غزل مولوی است، بررسی شود و نشان دادهشود چه عواملی باعث این پویایی و حرکت در غزلیات او شدهاست.
1-1-1- حرکت و پویایی
«حرکت در نزد اهل لغت به معنای جنبش و انتقال جسم از جایی به جای دیگر است. حرکت در نزد بعضی اهل لغت علاوه بر انتقال در مکان به معنای تغییر در وضع و عوض شدن محل اجزای یک چیز بدون تغییر محل خود آن شیء نیز آمده است» (تهانوی،369:1317).
بحث حرکت و سکون جزء مسائل علم طبیعی است، چنانکه فیلسوفان دربارهی اثبات وجود حرکت و بیان ماهیّت و اقسام و احکام آن سخن گفتهاند. عرفا نیز دارای نظریههایی در این زمینه هستند که در فصل دوّم به تفصیل از آنها سخن گفته خواهد شد.
1-1-2- حرکت و پویایی در غزل های مولانا
عاطفه یا احساس، تخیّل، زبان ، موسیقی و قالب عناصر تشکیل دهندهی اثر شعری هستند. «شاعر یک اندیشه را که محصول تجربهی منطقی و واقعی است، با عاطفهی مربوط بدان به صورت تصویری که عمدتاً محصول تخیّل اوست با زبان شاعرانهی خاص خود و اغلب با بیانی آهنگین، ارائه میدهد» (ترابی، 72:1370).
حرکت و پویایی در آثار شعری در گرو برخورداری شاعر از اندیشه و عاطفهای سرشار است؛ زیرا عواملی که باعث میشوند شعری را در حوزهی تخیّل، زبان و موسیقی پویا بدانیم، حاصل نمیشوند مگر این که اندیشهی سراینده انعکاس طبیعت و زندگی باشد و شاعر با اتّکا بر نیکی و پاکی و ارزشهای انسانی، شعر را از ایستایی و میرایی مصون نگه دارد و ماندگاری آن را تضمین کند.
مولوی آن چه را احساس میکند و در ذهن او اثر میگذارد، به صورت شعر ارائه میدهد. در واقع انگیزههای ناشی از یادها و حوادث زندگی است که زمینهی عاطفی شعر وی را پدید میآورد و باعث میشود شعر در ذهن او نطفه ببندد و زاییده شود.
انتخاب واژگان عاطفی با ژرفا و گستردگی بیشتر حاصل نمیشود مگر آن که شاعر از اندیشهای سرشار برخوردار باشد و مولانا با بهره مندی از عشقی سرشار و پرتلاطم که موج آن تمام وجودش را دربر گرفتهبود، هم از اندیشه و عاطفهای پویا برخوردار شده بود و هم توانسته بود این اندیشه و احساس سرشار را در زبان، تخیل، موسیقی و قالبِ شعر، بیان کند. وی با قدرت اندیشه و با گنجینهی عاطفهی خویش که از عشق حق مایه میگیرد، تمام بابهای بسته را میگشاید:
یــک دســته کلــید اســـت به زیر بغل عشق
از بــــهـــر گشــــاییدن ابـــواب رســــیــده
(3/ ب13216-13217)
در فصل دوم در مورد هر یک از عناصر سازندهی شعر به تفصیل سخن گفته خواهد شد و در فصل چهارم، نمودهای حرکت و پویایی در هر یک از عناصر شعری بررسی خواهد شد و با نگاهی آماری به این نمودها، به تحلیل حرکت و پویایی هر یک از عناصر سازندهی شعر در غزلیات شمس پرداخته خواهد شد.
1-2- پیشینه پژوهش:
در زمینهی حرکت و پویایی مقالهای با عنوان «حرکت و جنبش در غزلهای مولوی» از مهوش واحددوست (1386) در فصلنامهی علوم انسانی دانشگاه الزّهرا، شمارهی 68-69، صص 167-189 و همچنین مقالهی «حرکت در اندیشه و شعر شفیعی کدکنی (م.سرشک)» از مسعود روحانی و محمد عنایتی قادیکلایی (1390) در مجلهی بوستان ادب دانشگاه شیراز، سال چهارم، شمارهی سوم، صص 45-70 به چاپ رسیده است.
در مقالهی «حرکت و جنبش در غزلهای مولوی» نگارنده ابتدا به تعریف حرکت و سپس به بیان دیدگاههای مختلف و ازآنجمله دیدگاه مولوی دربارهی آن پرداخته است.مؤلف مولوی را در کلیّات شمس بر خلاف مثنوی که یک نظریهپرداز در زمینهی «حرکت» است، شاعری میداند که مفهوم حرکت را از دیدگاه عرفا به طور عملی عینیّت بخشیدهاست.وی به بررسی نمود حرکت در وجود مولوی و درغزلهایش پرداختهاست و در وجود مولوی دو نوع حرکت درونی و روحانی و حرکت فیزیکی(سماع) را مطرح کرده و در زمینهی غزلهایش عوامل حرکت در اشعار او را در سه عامل دانسته است:1- به کار بردن واژگان حرکتآفرین 2- به کار بردن موسیقی پویا و پرشور؛ ازجمله استفاده از اوزان خیزابی و اوزان دوری، استفاده از تکرار و واجآرایی و 3- استفاده از تشبیه و استعارهی مکنیّه و تشخیص.
در زمینهی تشخیص به معرفی سه سطح از جاندارانگاری در غزلیّات شمس پرداختهاست:1- جاندارانگاری در سطح هنری و بلاغی، 2- جاندارانگاری در سطح اعتقادی،آنیمیسم و3- جاندارانگاری در سطح روانشناختی و در نهایت نتیجه گرفته که جاندارانگاری که از عوامل مؤثّر در پویایی شعر است، از بسامد بسیار بالایی در کلیّات شمس برخوردار است؛ به گونهای که امور انتزاعی و غیرانتزاعی را در بر میگیرد.
در مقالهی «حرکت در اندیشه و شعر شفیعی کدکنی(م.سرشک)» نگارندگان با بررسی اشعار شفیعی کدکنی، حرکت و پویایی را از جوانب مختلف؛از آنجمله در اندیشه، زبان، موسیقی و صور خیال شعر وی مورد ارزیابی قرار داده و ارتباط و تناسب این پویایی را با اندیشهی پیشروندهی شفیعی بیان کرده و در این زمینه به تحلیل دو دفتر شعر «از زبان برگ» و «کوچه باغهای نیشابور» پرداختهاند. نویسندگان دو اصل بنیادین اندیشهی او را «امید» و «حرکت» دانسته و بیان کردهاند که شعر شفیعی بر خلاف شعر همعصرانش ، سرشار از امید به آینده است. در نهایت نتیجه گرفتهاند که شفیعی در دوران سرودن این دو مجموعه شعر، تحتتأثیر اندیشهی مبارزهجویانه بودهاست و عناصر سازندهی شعر وی، تحتتأثیر اندیشهی قیام، سرشار از حرکت و پویایی است و حالات درونی شاعر را به خوبی تبیین میکند.
1-3- محدودهی پژوهش:
دورهی ده جلدی غزلیّات شمس تبریزی به تصحیح بدیع الزّمان فروزانفر.
1-4- سؤالات پژوهش:
1) نمودهای پویایی در غزلیّات شمس چیست؟
2) بیشترین و کمترین نمودهای پویایی در کدامیک از عناصر شعری غزلیّات شمس انعکاس یافته است؟
1-5- اهداف پژوهش:
نشان دادن نمودهای پویایی در عناصر شعر غزلیّات شمس و بیان بازتاب بیشترین و کمترین نمودهای پویایی در غزلیّات مولانا و تحلیل علل این بسامد.
1-6- خلاصه مراحل پژوهش:
[دوشنبه 1398-07-15] [ 03:49:00 ب.ظ ]
|