پایان نامه ارشد رشته کشاورزی : بررسی اثر بخشی اسانس برخی از گیاهان دارویی بر روی کنترل قارچ |
عوارض جانبی کمتر، عدم مقاومت پاتوژنی، پایین بودن هزینه تولید، تجزیه شدن در خاک و عدم آلودگی محیط زیست میتواند به عنوان جایگزین مناسب سموم شیمیایی مطرح شود (قاسمی[2]، 2010).
یكی از مهمترین عوامل محدودكننده تولید، بیماریهای گیاهی هستند. هر ساله بخش قابل توجهی از تولیدات گیاهی در اثر بیماریهای گیاهی از بین میروند و این در حالی است كه بیش از 800 میلیون نفر در جهان از غذای كافی برخوردار نیستند. تركیبات شیمیایی كه به صورت مصنوعی تولید میشوند، علاوه بر آلودگیهای زیست محیطی، سلامت بشر را نیز تهدید میكنند (افضل[3] و همکاران، 1997).
متأسفانه اغلب رویكردهایی كه طی یكی دو قرن اخیر در كشاورزی اتخاذ شده با تولید پایدار، مغایرت دارد. استفاده مكرر و بیرویه از تركیبات شیمیایی، علاوه بر آلودگی محیط زیست، موجب بروز پدیده مقاومت در برابر آفت كشها شده و در نتیجه پتانسیل خسارت آفرینی عوامل بیماریزا را به شدت افزایش میدهد (نارایان[4] سامی، 2002).
عوامل بیماریزای گیاهی در مقابل مواد شیمیایی آفتکش مقاومت نشان میدهند و هر روز شاهد افزایش تعداد عوامل بیماریزای مقاوم به آنها هستیم، بنابراین نیاز به پژوهش در راستای کشف مواد جدید ضدقارچی که تجدید شونده سازگار با محیط زیست و به آسانی قابل تهیه باشد ضروری مینماید (رمضانی[5] و همکاران، 2002).
کنترل زیستی عوامل بیماریزای گیاهی با هدف کاهش اثرات خطرناك آفتکشهای شیمیایی از جمله تهدید سلامتی بشر، آلودگی محیط زیست، از بین بردن موجودات غیر هدف و پیدایش عوامل بیماریزای مقاوم یک اولویت میباشد. در این راستا استفاده از پتانسیل ضد میکروبی متابولیتهای گیاهی، طی سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. مبارزه بیولوژیک بهعنوان یک پدیده جدید چشم اندازه مناسبی را از خود نشان داده است. کشور پهناور ایران نیز به دلیل داشتن گذشته درخشان در زمینه دانش گیاهان دارویی، شرایط اقلیمی و اکولوژیک متنوع و وجود تنوع گونهای و ژنتیکی فراوان گیاهی از شرایط بسیار مطلوبی در زمینه توسعه دانش گیاهان دارویی و تولید داروهای گیاهی در جهان برخوردار است (عبدالمالکی[6] و همکاران، 2011).
استفاده از تركیبات طبیعی در كنترل آفات و بیماریهای گیاهی، یكی از راهكارهای كاهش مخاطرات زیست محیطی است. دراین راستا، پژوهشگران زیادی در سالهای اخیر به مطالعه اثرات ضدباكتریایی، ضدقارچی و حشرهكشی اسانسها و عصارههای گیاهی پرداختهاند (علام[7] و همکاران، 2007).
گیاهان معمولا توانایی دفاع از خود را با تولید انواع متابولیتهای ثانویه شامل آلکالوئیدها، ترپنوئیدها، استروئیدها و دیگر ترکیبات آروماتیک که احتمالا برای دشمنان آنها نا مطلوب و یا حتی سمیاند را بهدست آوردهاند (لیو[8] و همکاران، 2001).
گیاهان بالغ بر هزار متابولیت ثانویه طبیعی با وزن مولکولی پائین تولید میکنند (دیکسون[9]، 2001). شناخت و بررسی این متابولیتها میتواند كمك مؤثری به كنترل آفات و امراض بنماید (ازلان[10] و همکاران، 2003).
پژوهشها نشان میدهد که برخی از این ترکیبات میتواند برای کنترل عوامل بیماریزای گیاهی و یا حداقل به عنوان مدلی برای ساخت ترکیبات آفتکشهای جدید مورد استفاده قرار گیرند (رسولی[11] و میرمصطفی، 2002).
مطالعه در زمینه وظایف این تركیبات در گیاهان، یك موضوع جذاب و مهم برای بسیاری از پروژههای تحقیقاتی شده است و نقشهای اكولوژیكی تعدادی از این تركیبات مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است، با مطالعاتی كه تاكنون صورت گرفته است، به نظر میرسد كه متابولیتهای ثانویه، به عنوان موادی طبیعی، نقش های اكولوژیكی مهمی در واكنشهای دفاعی گیاهان دارند. بسیاری از متابولیتها در دفاع گیاه در مقابل آفات و امراض مؤثر میباشند (کاون[12]، 1999).
اسانسها عصارههای گیاهی دارای تركیباتی با فعالیتهای زیستی متفاوت هستند (رودریگویز[13] و همکاران، 2005).
در سالهای اخیر شرکتهای تجاری از نتایج یافتههای پژوهشی در مورد خواص آفتکشی اسانسهای گیاهی استفاده نموده و ترکیبات آفتکشی را به بازار عرضه نمودهاند (لیو و همکاران، 2001).
استفاده از پتانسیل بالقوه مواد بیولوژیکی با اثرات ضدباکتریایی، ضدقارچی و حشرهکشی مورد توجه محققین زیادی قرار گرفته است (مویما[14] و همکاران، 2004).
تا کنون فعالیت ضد میكروبی و حشرهكشی اسانس و عصاره چندین گونه گیاه به خوبی شناخته شده و مورد استفاده قرار گرفتهاند، این روش مطالعه در مورد تركیبات طبیعی كه ممكن است منجر به كشف عوامل موثر در كنترل عوامل بیماریزای گیاهی (باكتریها و قارچها) شود، از اهمیت بسیار برخوردار است. اسانسهای گیاهی گروهی از مواد موثره موجود در گیاهان هستند که خاصیت محافظت کنندگی بسیاری از آنها در برابر قارچها، باکتریها، ویروسها و انگلها از دیرباز شناخته شده و مورد استفاده قرار گرفته است. در سالهای اخیر به دلیل افزایش علاقه به مواد طبیعی و بالا رفتن سطح آگاهی مردم محققین با جدیت بیشتری به مسئله استفاده از اسانسها و عصارهها پرداختند (عبدالملکی و همکاران، 1389).
قارچ Macrophomina phaseolina (Tassi) Goidanich بیمارگر تعداد زیادی از گونههای وحشی و زراعی در نواحی گرمسیری جهان میباشد و عامل بیماری پوسیدگی زغالی، بلایت برگی، بلایت ساقه و مرگ گیاهچه است. قارچ عامل بیماری اولین بار در سال
1901 توسط تسائی به نام Macrophomina phaseolina معروف گردید. سپس دانشمندان دیگر بر اساس خصوصیات مرفولوژیکی نامهای متفاوتی را برای آن در نظر گرفتند معتبرترین نام انتخاب شده برای این قارچ Macrophomina phaseolina میباشد که توسط گویدانیچ در سال 1974 انتخاب شد (بلانکولوپز[15] و جیمنزدیاز، 1983).
تاکنون از روشهای مختلفی به منظور کنترل بیولوژیک قارچ ماکروفومینا فازالینا (Macrophomina phaseolina) استفاده شده است. یکی از موثرترین روشها، استفاده از عصارههای گیاهان مختلف در کنترل این قارچ بوده است.
این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات ضد قارچی چهار اسانس گیاهی شامل (رزماری، نعناع فلفلی، رازیانه اکالیپتوس) و همچنین اثر بازدارندگی نانو سیلور برقارچ ماکروفومینا انجام گرفت.
بسیاری از مواد موثره گیاهان دارای جنبه دفاعی مستقیم یا غیرمستقیم هستند. با این حال تأثیر آسیبهای مکانیکی و شیمیایی مثل زخمها، آلودگیهای ناشی از حیوانات شکارگر و علفکشها برعملکرد و اجزای متابولیتهای ثانوی کمتر بررسی شده است. در شرایط طبیعی گیاهان متابولیتهای خاصی تولید میکنند و زمانی که تحت تأثیر یک آسیب شیمیایی یا مکانیکی قرار گیرند تولید متابولیکی گیاه تغییر میکند و ممکن است ترکیبات جدیدی تولید کنند که نقش محافظتی در برابر آسیب وارده داشته باشند و به عنوان یک تولید القاء شده بررسی میشود. در Pinus pinaster مطالعات نشان داده است که بعد از زخمزنی عملکرد اسانس گیاه 5/2 برابر افزایش مییابد. ضمن اینکه مایهکوبی با میسیلیوم به افزایش 60 برابری عملکرد اسانس منتهی میشود. علاوه بر این افزودن میسیلیوم تغییرات معنیداری در درصد اجزای اصلی اسانس ایجاد میکند. بررسی تأثیر علفکشها بر نمو کرکها و تولید کآزولن در بومادران نشان داده است که چندین نوع علفکش نمو غدههای ترشحی کرک را به تأخیر انداخته و کرکهایی با تعداد سلولهای 2 تا 3 برابر حالت طبیعی ایجاد میکنند. تولید آمازولن نیز مخصوصاً زمانی که 2-4-D، دی کامبا و تریازین استفاده شد کاهش یافت (فیگوئریدو[16] و همكاران، 2008).
حمله پاتوژنها و آفات باعث ضعیف شدن گیاه میشود و بیومس را در واحد سطح کاهش میدهد. برای مثال قارچ خاکزی Verticilium dahlias عامل محدود کننده کشت نعناع فلفلی در آمریکا است. برای مقابله با آفات و بیماریهای مختلف، گیاهان تولید ترپنوئیدها و ترکیبات فرار که نقش دفاعی در برابر این عوامل دارند را بالا میبرند تا در برابر استرس ناشی از آنها مقاومت کنند، اما تولید اسانس در واحد سطح به علت کاهش رشد گیاه كم میشود. بررسیها در گیاه Agastache anethiodora نشان داد که ویروس موزائیک خیار باعث کاهش عملکرد اسانس شد و مقدار نسبی اجزای اسانس را تغییر داد (فیگوئریدو و همكاران، 2008).
2-1 قارچ ماکروفومینا
قارچ M. phaseolina معمولا بر روی سیستم آوندی ریشهها و میانگرههای تحتانی تاثیر میگذارد و نقل و انتقال مواد غذایی و آب را به سمت قسمتهای فوقانی گیاه مختل میسازد. این قارچ گیاهان را در تمام مراحل رشدی آلوده میکند. تحت شرایط مزرعهای قارچ عامل بیماری در طی مراحل ابتدایی رشد در گیاه گسترش مییابد اما علائم بیماری تا زمان بلوغ ظاهر نمیشود. شرایط آب و هوایی نظیر دما و رطوبت یک نقش مهمی را در فعالیت و تکثیر M. phaseolina ایفا میکند و این نیازهای اپیدمیولوژی میتواند در جهت حمله به میزبان و توسعه علائم بارز نقش داشته باشد، اگر چه دامنه نیازهای دمایی و رطوبت نسبی به نوع ایزولهها، شرایط آب و هوایی منطقه و ارقام میزبان بستگی دارد (راجکومار[17] و ماهالینگ، 2007 ؛ ادموند[18]، 1964).
چنانچه رطوبت کم و دمای بالا غالب باشد قارچ ماکروفومینا در سراسر مراحل آلودگی گیاهچه سریعا میزبان را مورد حمله قرار داده و در بین 24 تا 48 ساعت در میزبان گسترش مییابد (راجکومار و ماهالینگ، 2007 ؛ ادموند، 1964).
آلودگی اولیه بیماری در مرحله گیاهچه اتفاق میافتد ولی معمولا تا زمان گلدهی به صورت پنهان باقی میماند (اسمیت[19] و کراویل، 1997).
علائم بارز در اواسط تابستان و در دماهای بالای 24 تا 30 درجه سانتیگراد و رطوبت پایین خاک ظاهر میشوند. بخشهای هیپوکوتیل گیاهچههای آلوده ممکن است در هنگام طویل شدن تغییر رنگ دهد و به رنگ قهوهای مایل به قرمز در میآید (اسمیت و کراویل، 1993).
خسارت قارچ ماکروفومینا به صورت تشکیل گیاهچههای نامرغوب، مرگ گیاهچه از نوع Pre-emergence و Post-emergence و کاهش باروری گیاهان مسنتر میباشد. اگر آلودگی از طریق ریشه صورت میگیرد در سطح و بالای خاک تغییر رنگ مشاهده میشود. قسمتی که دچار تغییر رنگ شده به رنگ قهوهای تیره تا سیاه در میآید و گیاهچههای آلوده به ویژه در شرایط گرم و خشک ممکن است از بین بروند. در هوای خنک و مرطوب گیاهچههای آلوده زنده میمانند، ولی در طی مراحل زایشی حامل آلودگی پنهان هستند. علائم بیماری ممکن است مجددا در هوای گرم و خشک و یا تحت تاثیر علفکشها ظاهر گردد. در گیاهان مسنتر، حالت پوسیدگی زغالی بعد از اواسط فصل ظاهر میشود. چنانچه آلودگی در اوایل رشد گیاه اتفاق بیافتد، ابتدا گیاهان آلوده برگهای کوچکتر از برگهای طبیعی تولید کرده که استحکام خود را سریع از دست میدهند. در مرحله پیشرفتهتر، برگها به رنگ زرد در آمده و پژمرده میشوند، اما متصل باقی میمانند گاهی لکههای سطحی ساقه از سطح
[سه شنبه 1398-07-16] [ 12:01:00 ق.ظ ]
|