دفاع های نوروتیک//پایان نامه دشواری تنظیم هیجانی
دفاع های نوروتیک
1- مهار کردن: تلاش فزاینده و تقلا برای مهار و تنظیم رویدادها و موضوعات در محیط به منظور کاهش اضطراب و حل تعارضات درونی.
2- جابجایی: هیجان یا کشاننده نیروگذاری شده از یک فکر یا موضوع به موضوع دیگر منتقل میشود که در برخی جنبهها شبیه موضوع یا فکر اولیه است. جابجایی امکان تجسم فکر یا موضوع اصلی را در قالب فکر یا موضوعی که ناراحتی کمتری ایجاد میکند، فراهم میسازد. انتقال یکی از موارد بارز این دفاع است (قربانینیا، 1382).
3- تجزیه: تغییر موقت اما شدید در شخصیت یا حس هویت به منظور گریز از استیصال هیجانی. مانند واکنشهای تبدیلی هستهی در این دفاعها گروهی از فرایندهای روانی از بقیه سازمان روانی جدا میشوند و درنتیجه ارتباط و هماهنگی میان آنها از بین میرود (قربانینیا، 1382).
4- بیرون سازی: مفهومی شبیه اما گستردهتر از فرافکنی که در آن مؤلفههای شخصیت خود در دنیای بیرون و یا موضوعات خارجی دیده میشود. در این حالت تعارضات، تکانهها، طبقات، سبک تفکر و یا علل بروز آنها به دنیای بیرون نسبت داده میشوند (سادوک و سادوک ، 1390).
5- بازداری: کارکردهای من محدود یا طرد می شوند. این دفاعها ممکن است درخصوص یک کارکرد، و یا ترکیبی از آن اعمال گردد و هدف آن نیز گریز از اضطرابی است که از تعارض بین تکانهها و احساسات، وجدان و یا نیروهای محیطی و موضوعات بیرونی ایجاد میشود (قربانینیا، 1382)
6- سرکوبی: راندن یک فکر یا احساس از جمله هوشیاری، در سرکوبی اولیه افکار و احساسات پیش از حضور در آگاهی فرد سرکوب میشوند و در سرکوبی ثانویه، فکر و احساساتی که قبلاً در سطح آگاهی هشیارانه تجزیه شدهاند، سرکوب میگردند. افکار و احساسات سرکوب شده در واقع فراموش نمیشوند، بلکه فرد در سطح ناهشیار به آنها آگاه است. درواقع سرکوبی ایجاد شده ایجاد وقفه در آگاهی هشیارانه به یک فکر و احساس است (سادوک و سادوک، 1390).
7- مجزاسازی: جدایی فکر و تجسم از عواطف همخوان با آن و سرکوب کردن آن عواطف. مجزاسازی اجتماعی نیز بر مفهوم فقدان موضوعات ارتباطی پوشش میدهد (سادوک و سادوک، 1390).
8- واکنش وارونه: دگرگونی یک احساس، یا تکانه به متضاد خود. یکی از مشخصههای نوروز و وسواس است اما در حالتهای دیگر نوروزی نیز دیده میشود. به عبارتی دیگر تجلی احساس متضاد در این دفاع، معمولاً حالتی افراطی و وسواس گونه دارد. استفاده فزاینده از این دفاع در سطوح ابتدایی تحول، زمینه شکلگیری این دفاع را به عنوان یک صفت شخصیتی، همچون خوی وسواسی، فراهم میآورد (قربانینیا، 1382).
9- جنسیسازی: یک موضوع یا کارکرد هیجانی و رفتاری، اهمیت جنسی پیدا میکند. این امر در خصوص پدیدههای صورت میگیرد که قبلاً ماهیت جنسی نداشتهاند و یا در سطح پائینتری چنین ماهیتی داشتهاند.
این دفاع با هدف پیشگیری از اضطراب همخوان با احساسات ممنوع بکار میرود (قربانینیا، 1382).
10- دلیل تراشی: توضیح و تبیین عقلانی افکار، باورها, احساسات و اعمال با هدف توجیه آنها که در غیر اینصورت قابل قبول نخواهند بود. پدیدههایی که موضوع این دفاع هستند ماهیتی احساسی و تکانهای دارند, اما در اثر بکارگیری این دفاع در ظاهر ماهیتی عقلانی و منطقی مییابند (قربانینیا، 1382).
11- عقلانی سازی: استفاده فزاینده از فرایندهای عقلانی برای گریز از تجربهها و بیان تکانهها و احساسات. این دفاع تلاش فزایندهای برای بی روح ساختن یک پدیده هیجان انگیز است و با هدف گریز از صحبت با دیگران، توجه به واقعیت بیرونی و برای گریز از بیان احساسات درونی و تاکید بیش از اندازه بر جزئیات نامربوط (نشخوار ذهنی) برای فرار از درک کلی پدیده تبدیل به رویایی عقلانی میشود و فرد با هدف گریز از احساسات، به جای حس کردن، فکر میکند (سادوک و سادوک، 1390).
[سه شنبه 1398-07-16] [ 12:32:00 ق.ظ ]
|