در سال 1991 پوکی استخوان را چهارمین دشمن اصلی بشر و مهم­ترین علت شکستگی استخوان در جهان اعلام کرد (کرپلاینن[2] و همکاران، 2010). تأثیر این بیماری در سراسر دنیا بر سلامتی انسان، مورد توجه است به گونه­ای که پیشگیری از پوکی استخوان و شکستگی­های پس از آن، هدف عمده بسیاری از مراقبت‌های پزشکان بخش سلامت به ویژه متخصصان رژیم غذایی است (کاتلین[3] و همکاران، 2010).

بنا به تعریف کنفرانس کانسنسنس[4]در سال 1993 استئوپروز یک بیماری سیستمیک اسکلتی همراه با کاهش توده استخوانی و تغییرات میکروسکوپی در بافت استخوانی همراه با افزایش سستی و خطر شکستگی می­باشد (کنفرانس توسعه اجماع[5]، 1993). این تعریف در کنفرانس انستیتوی ملی بهداشت آمریکا بدین صورت تغییر کرده است: یک بیماری اسکلتی با اختلال در قدرت استخوان، که منجر به استعداد فرد در افزایش خطر شکستگی استخوان می‌شود. قدرت استخوان انعکاس دو خصوصیت عمده دانسیته و کیفیت استخوان می­باشد (برتا[6]، 2000). با توجه به عدم وجود روش­هایی در جهت اندازه‌گیری کیفیت استخوان، تشخیص استئوپروز بر اساس دانسیته مواد معدنی استخوان آن انجام می‌شود. بر این اساس بنا به تعریف WHO (سازمان جهانی بهداشت) استئوپروز بر اساس مقایسه تراکم مواد معدنی استخوان فرد بیمار با میانگین تراکم مواد معدنی استخوان جمعیت بزرگ‌سال جوان (با همان دوره سنی و جنس) تشخیص داده می­شود (سازمان بهداشت جهانی[7]، کانز[8]، 1994). در این تعریف استئوپروزیس زمانی اطلاق می‌شود که تراکم مواد معدنی استخوان بیش از 5/2 انحراف معیار کمتر از میانگین تراکم مواد معدنی استخوان جمعیت جوان سالم باشد (T-score معادل 5/2 – یا کمتر). این بیماری یک مشکل مهم سلامت عمومی در دنیا بوده و شیوع آن در حال افزایش می­باشد. در کانادا تقریباً یک چهارم زنان و یک هشتم مردان استئوپروز دارند (جوس[9] و هانلی[10]، 1996)؛ و تخمین زده می­شود چون حدود 25% جمعیت کانادا تا سال 2041 بالای 65 سال دارند بروز استئوپروز در چند دهه آینده تمایل به افزایش داشته باشد (پاپادیمیتروپولوس[11]و همکاران، 1997). مطالعات در دیگر کشورها نیز مؤید روند افزایش یابنده بروز و شیوع استئوپروز می‌باشد و تأثیر آن در زندگی به ویژه در زنان را نشان می­دهد (ریدا[12]و همکاران، 2001).

بیماری پوکی استخوان یا استئوپروز بیماری خاموش عصر حاضر است که در آن توده استخوانی به تدریج از بین می­رود و استخوان­ها به راحتی می‌شکنند (بردخارت[13]، 2004). این بیماری شایعی است که حدود 10 درصد از زنان و مردان آمریکایی به آن مبتلا هستند. در ایران نیز شایع بوده و حدود 9/4 درصد مردان و 4/32 درصد زنان 69 – 20 ساله شهر تهران مبتلا به پوکی استخوان ستون فقرات هستند (لاریجانی[14] و همکاران، 2002). اگر چه از هر 4 زن بالای 50 سال یک نفر از شکستگی ناشی از این بیماری رنج می­برد اما واقعیت آن است که 80 درصد افراد درگیر این بیماری، زنان می­باشند (چنج[15]، 2006). عوامل مختلفی به عنوان عوامل خطر این بیماری شناخته شده­اند، از جمله: تغذیه نامناسب و فاقد کلسیم، عدم فعالیت­های فیزیکی مناسب روزانه، و جنسیت (هورس لی[16] و همکاران، 2007؛ دروزدزواسکا[17] و 2004).

پوکی استخوان یک بیماری سیستمیک مزمن و پیش‌رونده است. مشخصه آن کاهش توده استخوان و زوال ساختمان میکروسکوپی آن است که استخوان مستعد شکستگی می­شود (خان[18]، 2003).

استئوپروز علائم بالینی نداشته و اولین بار خود را با عوارض بیماری که همان شکستگی است نشان می‌دهد. طبق آمار مرکز تحقیقات روماتولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران، 6 میلیون از ایرانیان به استئوپروز مبتلا هستند و از 5 میلیون زن یائسه، 5/2 میلیون نفر مبتلا به استئوپروز می‌باشند. مخارج تحمیل شده به دولت، ناشی از عوارض آن سالانه بالغ بر 12 میلیارد تومان است. عوامل مختلفی به عنوان عامل خطر استئوپروز شناخته شده‌اند، از جمله آن‌ها: تغذیه مناسب و سرشار از کلسیم و داشتن فعالیت‌های فیزیکی مناسب روزانه می‌باشد. استئوپروز تثبیت یافته را نمی‌توان به حالت اول برگرداند، با این وجود در اکثر افراد با اقدامات به موقع می‌توان از این بیماری جلوگیری کرده یا مانع پیشرفت آن شد. 75 الی 85  درصد استخوان­سازی با شروع بلوغ جنسی طی دوران نوجوانی انجام می‌شود. زنان در سنین 25 تا 30 سالگی به حداکثر تراکم استخوانی دست می­یابند. یکی از بهترین معیارهای پیشگیری از استئوپروز، داشتن استخوان‌های قوی در سنین کودکی و نوجوانی است. طبق محاسبات انجام شده افزایش دادن حداکثر ده درصد توده استخوانی می‌تواند تا 50% خطر شکستگی‌های استئوپروتیک را در سنین سالمندی کاهش دهد(صدیقیانی و همکاران، 1386). در نتیجه یک روش موثر پیشگیری آن است که تا حد امکان در طی نوجوانی استخوان‌های قوی ساخته شوند

آگاهی، توانائی فراگیر برای حفظ کردن، به یادآوردن، تعریف کردن، تشخیص دادن یا شناسائی اطلاعات ویژه­ای نظیر حقایق، قوانین، اصول، شرایط و اصطلاحات ارائه شده در طی روند آموزش می‌باشد (بستیبل[19]، 2003).

نگرش، از مفاهیم کاربردی در علم روان‌شناسی اجتماعی است. این اصطلاح در دهه 1950 به بعد متداول گردید و امروزه یکی از مهم‌ترین مفاهیم مورد استفاده در روان‌شناسی اجتماعی آمریکا می‌باشد.

ترکیب شناخت‌ها، احساس‌ها و آمادگی برای عمل نسبت به یک چیز معین را نگرش شخص نسبت به آن چیز گویند (کریمی، 1390). معادل انگلیسی کلمه نگرش، واژه Attitude می‌باشد که چندین معنا دارد. این واژه از کلمه لاتین Optus گرفته شده که به معنی مناسبت و سازش‌یافتگی است و ریشه دیگر این کلمه Aptitude بوده که به معنی حالت و آمادگی ذهنی یا فکری برای عمل می‌باشد. از این رو در کاربرد این دو ریشه در روان‌شناسی اجتماعی بین دو دسته نگرش تفکیک قائل شده‌اند: یک نگرش‌های ذهنی[20] و دو نگرش‌های حرکتی[21] (منشی طوسی، 1371).

یکی از اولین کسانی که از واژه نگرش ذهنی استفاده کرد، هربرت اسپنسر[22] بود. وی در یکی از نخستین آثار خود در سال 1862 نوشت: داوری صحیح درباره پرسش‌های مورد بحث تا اندازه‌ای به نگرش‌ها در هنگام شنیدن ناله یا شرکت در مناقشه بستگی دارد و برای داشتن نگرش صحیح لازم است میانگین درستی یا نادرستی باورهای انسانی را بدانیم (منشی طوسی، 1371).

      چند نفر از متخصصان، روان‌شناسی اجتماعی را در حکم «مطالعه علمی نگرش‌ها» می‌دانند. اما تعریفی که اکثر روان‌شناسان اجتماعی از واژه نگرش دارند عبارت است از: نگرش، نظامی بادوام است که شامل یک عنصر شناختی، یک عنصر احساسی و تمایل به عمل است. عنصر شناختی، شامل اعتقادات و باورهای شخص درباره یک اندیشه یا شیء است. عنصر احساسی یا عاطفی، آن است که معمولاً نوع احساس عاطفی با باورهای ما پیوند دارد و تمایل به عمل به جهت آمادگی برای پاسخگویی به شیوه‌ای خاص اطلاق می‌شود (منشی طوسی، 1371). به عنوان مثال، نگرش فرد به یک شخصیت سیاسی ممکن است حاوی بعد شناختی باشد که او را یک شخصیت سیاسی می‌داند. بعد احساسی آن ممکن است شیفتگی فرد به طریق سخنرانی آن شخصیت سیاسی باشد و بخش عمل یا رفتاری، آن است که فرد همواره آماده ملاقات یا شرکت در جلسات آن شخصیت سیاسی است.

پارک[23] برای نگرش 4 ویژگی زیر را بیان می‌کند:

1- نگرش در بعد اهداف و ارزش‌ها سو گیری مشخصی دارد و از این منظر با بازتاب‌های ساده و شرطی شده تفاوت دارد.

2- نگرش به هیچ وجه، کرداری خودبخودی و روزمره نیست. برعکس، حتی هنگامی که پنهان است تنش‌هایی از خود ظاهر می‌کند.

3- نگرش شدت‌های متفاوتی دارد. برخی اوقات مسلط و حاکم و برخی دیگر نسبتاً بی‌اثر است.

4- نگرش، ریشه در تجربه دارد. از این‌رو نمی‌تواند تنها یک غریزه اجتماعی باشد (منشی طوسی، 1371).

پوکی استخوان یک بیماری سیستمیک مزمن و پیش‌رونده است که مشخصه آن کاهش توده استخوان و زوال ساختمان میکروسکوپی آن است به گونه‌ای که استخوان مستعد شکستگی می­شود. و از هر 4 زن و از هر 8 مرد، یک نفر در طول زندگی خود به این بیماری مبتلا می­شوند(خان[24]، 2003). پوکی استخوان یک مشکل جهانی محسوب می­شود. شکستگی­های ناشی از پوکی استخوان عواقب جسمی، روانی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی برای بیمار، خانواده و جامعه در پی خواهند داشت (بوکلی[25]، 2003). علاوه بر محدودیت در فعالیت­های روزمره و تنزل کیفیت زندگی، این شکستگی­ها ممکن است منجر به ناتوانی دائمی و حتی مرگ گردند (هودیانسن[26] و همکاران، 2003). به عنوان مثال 20% از بیمارانی که دچار شکستگی لگن می­شوند ظرف یک سال می­میرند، حدود نیمی از آن­ها سطح عملکرد پیشین را بدست نمی­آورند و حدود یک

 

سوم آن­ها نیز به مراکز نگهداری نیاز پیدا خواهند کرد (اتینگر[27]، 2003). علیرغم گستردگی، عوارض و مرگ و میر فراوان، پوکی استخوان یک بیماری قابل پیشگیری و تا حد زیادی قابل درمان است و طی سال­های اخیر پیشرفت­های زیادی در زمینه تشخیص، درمان و پیشگیری از آن حاصل شده است (بوکلی[28]، 2003). انتظار می­رود با افزایش رشد جمعیت سالمندان، شکستگی­های ناشی از پوکی استخوان تا سال 2025 تا دو برابر افزایش یابد (برون[29]و روسن[30]، 2003)، بنابراین هزینه­ های مستقیم و غیرمستقیم ناشی از این شکستگی­ها نیز افزایش چشمگیری خواهند داشت (سیریس[31] و همکاران، 2001). از آنجا که ممکن است ورزشکاران در مقایسه با کارکنان بهداشتی، درمانی، دانش و علم کافی در مورد این بیماری را نداشته باشند، لازم است آموزش­های لازم را در این زمینه به دست آورده، تا بتوانند با انتخاب روش زندگی سالمی، از مبتلا شدن به این بیماری جلوگیری کنند و در همین راستا هدف از تحقیق حاضر مقایسه میزان آگاهی و نگرش ورزشکاران برتر نسبت با بیماری پوکی استخوان می­باشد تا مشخص شود میزان آگاهی و نحوه رفتار ورزشکاران در ارتباط با پوکی استخوان چگونه می­باشد.

1-2- بیان مسئله

استئوپروز یا پوکی استخوان به عنوان شایع‌ترین بیماری متابولیک استخوان بوده که از آن به عنوان بیماری خاموش نام برده شده که بدون علامت خاص به مرور زمان استخوان را شکننده و ناتوانایی­های حرکتی را ایجاد می­ کند (رجینستر[32]، 2006، الکساندر کی[33]، 2008). میلیون­ها نفر در سرتاسر جهان به این بیماری مبتلا بوده و زنان و دختران به میزان بسیار بالاتری از این بیماری رنج می­برند (مویاد[34]، 2003).

متأسفانه در ایران نیز میزان شیوع این بیماری در حد بالایی گزارش شده است. لاریجانی و همکاران (2002)، با تحقیق روی هر دو گروهی جنسی مردان و زنان 20 تا 69 سال ساکن تهران گزارش دادند شیوع پوکی استخوان در ناحیه مهره­های کمر در زنان و مردان به ترتیب 4/32 و 4/9 درصد می­باشد. اقبالی و همکاران (1387)، میزان شیوع پوکی استخوان را در زنان بالای 50 سال بوشهر به میزان 32 درصد در ناحیه ستون فقرات و 6/29 درصد در ناحیه ران گزارش دادند.

سازمان جهانی بهداشت (WHO)، پوکی استخوانی را به عنوان افت دانسیته[35] استخوان به میزان 5/2 انحراف معیار زیر حد میانگین حداکثر تراکم استخوانی در گروه جوان تعریف کرده است (هنری[36]، 2006). حداکثر توده استخوانی هم عبارت است از میزان بافت استخوانی که در پایان دوره بلوغ بدست می­آید. این میزان حداکثر در سنین 20 تا 35 سالگی حاصل می­شود (برخاردت[37]، 2004). با کاهش این میزان تراکم استخوانی، کیفیت ریز ساختارهای استخوان کاهش، میزان شکنندگی استخوان افزایش می­یابد. عوامل ژنتیکی، جنس، نژاد، سن اولین قاعدگی، فعالیت بدنی کم، وزن بدن، روش­های زندگی و تغذیه نامناسب و کاهش مصرف کلسیم و ویتامین D از مهم­ترین عوامل در بروز این بیماری می­باشد (الکساندر کی[38]، 2008، کوهن[39]، 2000، هنی[40]، 2000، نظریان[41]، 2009).

بیماری پوکی استخوان از اوایل جوانی شروع می‌شود. در واقع تا سنین بیست سالگی میزان ساخت استخوان‌ها بالا، اما از آن دوران به بعد میزان تخریب استخوان‌ها فزونی می‌یابد (راهنورد، 1385). بر همین اساس، تراکم استخوانی در سنین نوجوانی و جوانی از مهم‌ترین عوامل در پیشگیری از استئوپروز می‌باشد (کرومیر[42]، 1994). توجه هرچه بیشتر به گروه­های سنی پایین در پیشگیری از این بیماری در سنین بالاتر بسیار مهم می‌باشد. این امر می‌تواند از تحمیل هزینه­ های هنگفت درمان نیز جلوگیری کند. امروزه از ورزش و فعالیت بدنی به عنوان یکی از مهم‌ترین راه­های افزایش تراکم استخوانی در سنین نوجوانی و جوانی که می‌تواند در پیشگیری از پوکی استخوان نقش بسیار معناداری را ایفا کند یاد می‌شود (نظریان، 2010، نردستروم[43]، 2005). فعالیت بدنی منظم و مستمر علاوه بر افزایش دانسیته استخوان در سنین رشد، تراکم استخوانی در سنین بالاتر را در سطح نرمال خود حفظ می‌کند. در واقع فعالیت بدنی به دو روش کشش عضله و نیروی جاذبه، باعث افزایش انتقال نیرو به استخوان شده که این نیروها باعث افزایش تحریک استخوان­سازی و در نتیجه توسعه تراکم مواد معدنی استخوان می‌شوند. نتایج بعضی از تحقیقات نشان داده­اند که ورزشکاران شرکت کننده در ورزش‌هایی که متحمل وزن بدن می‌شوند (مانند: تنیس، والیبال و ژیمناستیک) دارای تراکم استخوانی بالاتری هستند (کالبت[44]، 2004).

موارد متعددی از عوامل خطر غیرقابل تغییر برای پوکی استخوان ذکر شده است که شامل جنس، نژاد، ساختار بدن، سن، بیماری‌های خاص و وراثت می‌باشد. علیرغم این عوامل، بیماری با تغییر رفتارهای مربوط به سبک زندگی که عوامل خطر قابل تغییر به شمار می­آیند، قابل پیش­گیری است. این رفتارها عمدتاً شامل مصرف کافی کلسیم از طریق منابع غذایی و از طریق نور خورشید یا مکمل­ها، مقادیر کافی ویتامین D سایر منابع غذایی، انجام ورزش­های تحمل وزن و اجتناب از استعمال سیگار و مصرف الکل می­باشد(بروخارت، 2004).

امروزه پیشگیری از بیماری از طریق تغییر شیوه زندگی به خصوص از دوران کودکی و نوجوانی به عنوان مهم­ترین گام در جهت کاهش موارد پوکی استخوان و شکستگی­های ناشی از آن در سطح جامعه مطرح می­باشد. در واقع کسب حداکثر توده استخوانی در این سنین که به عواملی همچون سطح فعالیت بدنی و کلسیم رژیم غذایی وابسته است، نقش بسیار مهمی در عدم ابتلا به پوکی استخوان در بزرگ‌سالی و سالمندی دارد(اتینگر[45]، 2003 و سوت[46]، 2001). اما عدم انجام فعالیت بدنی تنها دلیل بروز پوکی استخوان نبوده و بیش از ده‌ها دلیل اصلی و فرعی به عنوان عوامل خطرزای بروز پوکی استخوان شناخته شده است، که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به سبک زندگی اشاره کرد (لاریجانی، 1383). سبک زندگی، خود مشتمل بر موارد متعددی از جمله: تغذیه و عادات (مانند: مصرف سیگار، الکل، داروها و غیره) می­باشد. میزان آگاهی نامناسب، از عوامل خطرزای بروز پوکی استخوان از جمله عوامل اصلی در اتخاذ یک سبک زندگی مناسب در جهت پیشگیری از پوکی استخوان می­باشد. از آنجا که پیشگیری همیشه مقدم بر درمان است، لزوم پیشگیری از پوکی استخوان بر کسی پوشیده نیست و در حال حاضر نیز این بیماری به عنوان یک بیماری قابل پیشگیری شناخته شده است. در تمام جمعیت­ها با افزایش سن، توده استخوانی کاهش می­یابد که این کاهش بدون علامت می­باشد؛ به همین دلیل ضرورت طرح راهبرد­های پیشگیری کننده در این مقوله حائز اهمیت است(لاریجانی، 1382). اصل مهم در پیشگیری، تمرکز بر تغییر طرز فکر، روش زندگی و عادات روزانه افراد با توجه به فرایند شیوع پوکی استخوان است(نیبرس[47]، 2003). از آنجا که ورزشکاران در مقایسه با کارکنان بهداشتی، درمانی، دانش و علم کافی در مورد این بیماری ندارند، لازم است آموزش­های لازم را در این زمینه به دست آورند. در همین راستا هدف از تحقیق حاضر مقایسه میزان آگاهی و نگرش ورزشکاران برتر نسبت با بیماری پوکی استخوان می­باشد تا مشخص شود میزان آگاهی و نحوه رفتار ورزشکاران در ارتباط با پوکی استخوان چگونه می­باشد.

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

مطابق گزارشات رسمی وزارت بهداشت، پوکی استخوان از بیماری‌های بسیار شایع در زنان و مردان ایرانی به خصوص زنان بالای 50 سال می‌باشد که منجر به بروز ناتوانایی­های حرکتی و از طرف دیگر تحمیل هزینه های بسیار سنگین درمان می‌شود. به عنوان مثال، در کشور آمریکا سالانه بیش از 20 میلیارد ریال صرف درمان این بیماری می‌گردد. جدا از هزینه­ های درمان، تنها 50 درصد از بیماران می‌توانند دوباره کار سابق خود را ادامه دهند. در ایران سالانه 27400 نفر در اثر شکستگی مفصل ران به علت بیماری پوکی استخوان دچار معلولیت می­شوند (غریب دوست، 1381).

به طور حتم پیشگیری بهتر از درمان بوده، بر همین اساس می­بایست تلاش شود تا عوامل خطرزای بروز این بیماری خاموش شناسایی و در جهت کاهش آن تلاش شود. داشتن آگاهی در مورد این بیماری و در نتیجه اتخاذ یک سبک زندگی صحیح و مناسب یکی از بهترین راه­های پیشگیری از پوکی استخوان است (عزیز زاده فروزی، 1385). پوکی استخوان در زنان به طور معناداری بیشتر از مردان می­باشد، از آنجایی که افزایش تراکم استخوانی در سنین نوجوانی و جوانی از مهم­ترین راه­های پیشگیری از بیماری پوکی استخوان در بزرگ­سالی می­باشد، کسب اطلاع در مورد میزان آگاهی و نوع نگرش مرتبط با پوکی استخوان ورزشکاران می ­تواند مسئولین مربوطه را به اتخاذ سیاست‌هایی در جهت بهبود وضعیت تراکم استخوانی و پیشگیری از افزایش میزان شیوع آن یاری نماید. ضمن در این تحقیق برای اولین بار در ایران، بین ورزشکاران برتر رشته­های مختلف ورزشی مقایسه صورت می­گیرد. در نهایت نتایج این طرح می‌تواند اطلاعات پزشکی مرتبط با پوکی استخوان را فراهم و میزان آگاهی ورزشکاران برتر و همچنین نوع نگرش آنان را مشخص کند.

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- هدف کلی

هدف کلی تحقیق حاضر مقایسه میزان آگاهی و نگرش ورزشکاران برتر رشته­های مختلف نسبت به بیماری پوکی استخوان است.

 

1-4-2- اهداف اختصاصی

بررسی میزان آگاهی ورزشکاران مختلف نسبت به بیماری پوکی استخوان
بررسی نگرش ورزشکاران مختلف نسبت به بیماری پوکی استخوان
1-5- فرضیه­ های تحقیق

آگاهی ورزشکاران رشته­های مختلف نسبت به بیماری پوکی استخوان متفاوت است.
نگرش ورزشکاران رشته­های مختلف نسبت به بیماری پوکی استخوان متفاوت است.
1-6- محدودیت­های تحقیق

1-6-1- محدودیت­های قابل کنترل:

با توجه به اینکه در این زمینه پرسشنامه استاندارد شده­ای وجود نداشت، با بهره گرفتن از ادبیات تحقیقی که وجود داشت، پرسشنامه محقق ساخته­ای برای این تحقیق آماده کردیم.
برای کنترل نوع آگاهی و نگرش مرتبط با پوکی استخوان، جامعه آماری تنها به ورزشکاران لیگ برتر محدود شد.
1-6-2- محدودیت­های غیر قابل کنترل:

مطالعه بر روی افراد مذکر و مؤنث انجام شد، در این صورت نتایج مطالعه قابل تعمیم به مردان و زنان ورزشکار می­باشد.
در جمع­آوری برخی از اطلاعات به وسیله پرسشنامه در مورد گذشته از آزمودنی­ها سؤال شده است، به پاسخ نمونه­ها مبنی بر صحت اطلاعات ثبت شده اعتماد شده است.
1-7- محدوده تحقیق

این پژوهش در بین سال­های 1391- 1392 و در استان­های تهران، اصفهان، کرمان، کردستان و لرستان اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه ورزشکاران برتر باشگاهی که در رشته­های مختلف بسکتبال (لیگ برتر)، هندبال (لیگ برتر)، دو میدانی (لیگ برتر)، کاناپولو (لیگ برتر)، کبدی (لیگ برتر)، فعالیت می­کردند، تشکیل دادند.

1-8- تعاریف واژه­ها و اصطلاحات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت