مختلفی تفسیر شده و به طور گسترده ای با عوامل داخلی و خارجی، خصوصیات حسابرسان (همانند تجربه، شایستگی، رعایت اخلاق) و… مستقل بودن حسابرسان (استقلال از کارفرما، رقابت در بازار) و… و محیط قانون گذاری (تعویض اجباری خدمات حسابرسی و غیر حسابرسی) و… در ارتباط است (اسدی، ۱۳۹۱).
در پژوهش حاضر معیار کیفیت به صورت صفر و یک در نظر گرفته شده است بدین معنی که سازمان حسابرسی به عنوان یک موسسه حسابرسی با کیفیت بالا یک، و سایر موسسات حسابرسی صفر در نظر گرفته شده است.
 دوره تصدی[۱۵]
دوره تصدی حسابرس شامل دو مقوله مجزا می باشد. یکی تغییر در سطح کادر حسابرسی به خصوص در رده شرکا و مدیران و دیگری تغییر در سطح موسسه حسابرسی است. در این پژوهش دوره تصدی مدت زمانی در نظر گرفته شده است که صاحبکار، موسسه حسابرسی خود را تغییر نداده است و از یک موسسه حسابرسی مشخص برای حسابرسی مشخص صورت های مالی خود استفاده نموده است.
تخصص حسابرس[۱۶]
تخصص حسابرس در صنعت شامل خلق ایده های سازنده جهت کمک به صاحبکاران در جهت خلق ارزش افزوده، همچنین فراهم نمودن دیدگاه ها و یا راه کار های تازه برای برخی از موضوعاتی که صاحبکاران در صنایع مربوط به خود با آن مواجه اند، می شود(آقایی و ناظمی اردکانی، ۱۳۹۱).
در پژوهش حاضر به منظور ارزیابی تخصص حسابرس از رویکرد سهم بازار استفاده شده است به عبارت دیگر تخصص حسابرس برابر با حاصل تقسیم، جمع دارایی های شرکت های حسابرسی شده در یک صنعت خاص توسط یک موسسه حسابرسی بر جمع دارایی های کل شرکت های موجود در آن صنعت است.
هزینه سرمایه[۱۷]
مورن[۱۸] و پولسن[۱۹] هزینه ی سرمایه را به عنوان نرخ بازده مورد نیاز تعریف کرده اند که از لحاظ مالی، سرمایه گذاری را توجیه می کند . بنابر این هزینه ی سرمایه را می توان بازده مورد انتظار نیز نامید. در واقع هزینه سرمایه، هزینه ی فرصتی را بیان می کند که سرمایه گذار بابت سرمایه گذاری در یک شرکت یا پروژه متحمل می شود (گیلس[۲۰]  و باتر ورث ۲۰۰۳).
در این پژوهش هزینه سرمایه برای یک سرمایه گذاری خاص در واقع یک هزینه فرصت یا درصد بازده مورد انتظار حاصل از هر فرصت سرمایه گذاری دیگر با ریسک مشابه است. نرخ کاهش که برای تبدیل جریان های نقدی آینده به ارزش فعلی مورد استفاده قرار می گیرد بایستی بیانگر هزینه فرصت تمام تأمین کنندگان مالی با توجه به میزان مشارکت آن ها در کل سرمایه گذاری یا میانگین وزنی هزینه سرمایه (WACC) باشد. از آنجا که شرکت ها با مخلوطی از سهام و بدهی یا وام تأمین مالی می شوند (D=E+V) هزینه سرمایه شرکت معمولاً به عنوان میانگین وزنی از هزینه بدهی و هزینه سهام محاسبه می شود.
حال هزینه موزون سرمایه به صورت زیر محاسبه می شود:
WACC=
هزینه حقوق صاحبان سهام[۲۱]
هزینه سهام نرخ بازده مورد انتظار سهام داران عادی شرکت است.
برای محاسبه هزینه حقوق صاحبان سهام از سه دیدگاه شامل گوردن و اوهانلون ، استیل[۲۲] و قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای[۲۳] استفاده می شود. که در این پژوهش هزینه حقوق صاحبان سهام با بهره گرفتن از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) محاسبه می شود.
هزینه بدهی[۲۴]
هزینه بدهی به صورت نسبت مبلغ هزینه بهره پرداختی تقسیم بر مبلغ اقساط پرداختی درطی سال محاسبه می شود (احمد پور،۱۳۸۹).
[۱] . Scott
[۲] . Myers

[۳] . Pittman  &Fortin

ادامه مطلب

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت