۲- فرهنگ مدرن غرب بر بنیادهای اومانیستی و سکولاری مبتنی بوده و به دنبال ساختن تمدنی با همان صبغه و نگاه خاص خویش است. بدیهی است جهانی سازی این فرهنگ و تمدن که الآن غرب در پی آن است، و لازمه‎اش ورود به جامعه دینی ما نیز هست، چه بسا هویت دینی و فرهنگی ما را تحت الشعاع قرار داده و باعث جذب نخبگان به سوی این فرهنگ شود. قهراً‌ نتیجه چنین بحران هویتی که متوجه جامعه ما می‎شود از دو حال خارج نیست یا موجب استحاله نخبگان در این فرهنگ وارداتی است و یا گرفتار آمدن آنها در دام تردید و انزوا نسبت به فرهنگ دینی و ملی خود است. از این رهگذر است که ارتقاء کیفی علم و اندیشه و غنی سازی فرهنگ و تمدن اسلامی جهت صیانت مسلمین از انفعال‎پذیری نسبت به فرهنگ و تمدن غرب، در قالب نهضت تولید علم که منتهی به احیاء تمدن فراگیر اسلامی باشد، امری ضروری خواهد بود. بدیهی است هرگاه یک خیزش عمومی در راستای توسعه علمی و فرهنگی به وقوع بپیوندد و در سایه آن اندیشمندان و نخبگان به جای پرداختن به شرح و بسط مطالب وارداتی و تقلید از آنها به تولید علم و نظریه جدید بیندیشند و از ساحت گزاره‎ها به ساحت نظریه‎پردازی و تولید گزاره پیش بروند، شاهد انقلابی عظیم در حوزه‎های مختلف علمی خواهیم بود.

(رفیع پور۱۳۸۱)

در سند چشم­انداز هر کشوری نقش برجسته­ای به حوزه علوم انسانی در ارتقای زندگی ملی آن کشور داده شده است. بی­تردید ارتقای تولیدات این حوزه از دانش می ­تواند مسیر پیشرفت عالمانه کشور را به سمت اهداف عالی آن هموار سازد اما خلق این نوع دانش در کشور ایران دچار نوعی کندی است اگرچه دیرینگی این حوزه به قدمت حضور آدمی بر روی کره خاکی است. تمدن افزون بر ۲۵۰۰ ساله ایران نیز تجلی پیشینه این حوزه از دانش بشری است اما با وجود این در مقایسه با علوم تجربی و طبیعی تولیدات حوزه علوم انسانی و اجتماعی چشمگیر نیست. (دانایی فرد۱۳۸۸)

مدیریت به عنوان شاخه­ای از علوم انسانی در توسعه جوامع به ویژه کشورهای در حال توسعه نقش کلیدی و موثر دارد. جوامع در حال توسعه و از جمله ایران به منظور بهره­ گیری موثر از امکانات و منابع خود به انتقال تئوریها و دانش مدیریت کشورهای غربی و دیگر جوامع پیشرفته اقدام می نمودند بعد از گذشت زمان متوجه شدند که این روش نه تنها به بهبود وضع کشورشان کمکی نکرده است بلکه مشکلی بر مشکلات قبلی اضافه شده است. به عبارت دیگر کشورهای در حال توسعه و از جمله کشور ما میوه­های تمدن جدید را به وفور و سیل­آسا وارد کرده­اند، از محصولات تکنولوژیکی گرفته تا نهادهای سیاسی و اقتصادی اما چون قالبهای حقوقی، اخلاقی، فلسفی مناسب این محصولات که باید حول آنها وجود داشته باشد همراه آن انتقال نیافته و چون جایگاه و اقلیم یا محیط زیست مناسبی نتوانسته­اند در این جوامع پیدا کنند لذا نقش­شان بیشتر تخریبی بوده است تا سازندگی و جهت­گیری و چارچوب ذهنی این تئوریها قطعا جوابگوی مسائل مدیریت کشورها نبوده است هرچند ممکن است برخی از فنون و تکنیک­های موجود مدیریت در اداره سازمانها کاربرد داشته باشد و ضوابط منظمی را برای بهره­وری موثر در اختیار بگذارد اما حتی اقتباس و اتخاذ تعدیل شده این فنون زمانی موثر خواهد بود که در چارچوب تئوری بومی مدیریت که بر پایه ویژگی­های جامعه تنظیم و تدوین شده باشد، به کارگرفته شوند. (ایران زاده ۱۳۸۱)

تحولات سریع و شگرف در تمامی ابعاد زندگی فردی، اجتماعی و حرفه­ای، مدیران امروز را با چالشها و فرصت­های متعددی روبرو ساخته است مواجهه خردمندانه با این چالشها و بهره ­برداری از فرصتها جز با یک نگاه تیزبین، موشکافانه و عالمانه ممکن نیست. زیرا پا به عصری نهاده­ایم که نظریه و نظریه­پردازی و به ویژه دانش حاصل از آن اهمیت ویژه­ای در حل مسائل بشری یافته و کلید کامیابی فرد، سازمان و ملت­ها گشته است لذا آموزش و نظامهای آموزشی و تولید کننده دانش اهمیتی بیش از پیش یافته و مدیریت آنها از عوامل تایین کننده کیفیت آموزش به طور اخص وکامیابی ملتها در دستابی به توسعه به طور اعم می­باشد بدیهی است مدیرانی در این عرصه موفق­ترند که از دانش بیشتر و متناسب با جامعه خود برخوردار باشند. (حیدری ۱۳۸۹)

تعیین دقیق و درست چالشهای تولید دانش در کشور ما ضرورتى اکید دارد. چرا که هرگونه تحرکى در عرصه تولید دانش پیشاپیش مستلزم شناخت درست چالشهای آن است.

با توجه به اینکه در کشور ما میزان تولید دانش در حوزه مدیریت در مقایسه با حوزه علوم تجربی و طبیعی بسیار کند است و این در حالی است که در سالهای اخیر به علت استقبال بخشهای مختلف جامعه تقاضا برای تحصیل در این عرصه افزایش یافته و شماری از دانشگاهها به گسترش دوره تحصیلات تکمیلی (ارشد، دکتری) در حوزه مدیریت روی آورده اند براین اساس پژوهش حاضر در صدد است ، ضمن تاکید برضرورت مشارکت و فعال شدن نهضت تولید دانش مدیریت در کشور که شرط حیاتی برای حفظ و تقویت موجودیت، هویت و استقلال و اقتدار کشور است، تحلیلی بر فرصتها و چالشهای موجود درفرایند تولید و توسعه دانش مدیریت در نظام آموزش عالی کشور داشته باشد.

اهمیت و ضرورت پژوهش
بررسی روند توسعه کشورهای پیشرفته نشان دهنده آن است که این کشورها به اهمیت و جایگاه تولید علم کاملاً واقف بوده ­اند و برای تحقق آن به برنامه ریزی­های استراتژیک متوسل شده ­اند. بدون تردید کشور ما نیز باید برای تحقق اهداف سند چشم­انداز، تولید علم را در محور برنامه ­های توسعه خود قرار دهد. در حقیقت، علم محوری و دانایی مداری بعنوان ستاره راهنمای حرکت دستگاه های اجرایی کشور محسوب می­شوند و البته اتخاذ این رویکرد با توجه به مجموعه تحولات بین ­المللی کاملاً منطقی به نظر می­رسد؛ چرا که برخورداری از روش­ها، نظریه­ها و اندیشه­های جدید، کلید حل مشکلات و زمینه­ساز تبدیل تهدیدها به فرصت­ها می­باشد. از آنجایی که بسیاری از کشورهای در حال توسعه نیز به این مهم توجه کرده­اند ضرورت توجه به علم

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت