اهمیت دارد.اینکه چه مسائل و عوامل جزیی یا کلانی در هر دوره دوری و نزدیکی روابط دو کشور را تعیین کرده اند مسئله ای است که تحقیق حاضر در صدد بررسی آن است.دقیق شدن در عوامل ساختاری و چگونگی تاثیر آنها بر کیفیت روابط دو کشور از جمله مسائل کلانی است که در این تحقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت و روابط ان سنجیده خواهد شد..

اینکه پاکستان در هر شرایط نوینی چگونه می توانست در معادلات سیاست خارجی آمریکا به حساب آید و زمینه های لازم برای کسب شرایط بعد غالب در نظام بین الملل را در خود ایجاد کند و اینکه آیا اساسا این کشور مکانیسمهای عینی لازم برای پی گیری یک رفتارسیاست خارجی منطبق با تغییرات ساختاری سیاست بین الملل را دارا است مسئله مهم دیگری است که نیاز به تحقیق دارد.در واقع تعیین ارتباط بین تغییرات ساختاری،تغییرات رفتاری،تغییرات سیاست خارجی آمریکا و در نهایت جایگاه پاکستان در سیاست خارجی این کشور در بعداز جنگ سرد تا پایان دوران بوش مسئله غالب این تحقیق است.

2-1- سوالات پژوهش

1-2-1- سوال اصلی

پایان جنگ سرد و تحولات بعد از آن چه تاثیری بر جایگاه پاکستان در سیاست خارجی آمریکا داشته است؟

2-2-1- سوالات فرعی

1-عوامل تأثیرگذار برجایگاه پاکستان در سیاست خارجی آمریکا قبل از جنگ سرد چه بود؟

2-عوامل تإثیر گذار بر جایگاه پاکستان در سیاست خارجی آمریکا در دهه 90 تا قبل از 11سپتامبر چه بودند‌؟

3-عوامل تأثیر گذار بر جایگاه پاکستان در سیاست خارجی آمریکا بعد از 11سپتامبر کدامند؟

4-چه عواملی سبب تغییر در سیاست خارجی آمریکا بعدازجنگ سرد و بعد از 11سپتامبرنسبت به پاکستان شده اند؟

3-1- فرضیات پژوهش

1-3-1- فرضیه اصلی

1-متاثر از تغییرشرایط موازنه قدرت در نظام بین الملل بعد از جنگ سرد،جایگاه پاکستان در سیاست خارجی آمریکا دچار تغییر شده و از جایگاه مهم ژئوپولتیک در طول جنگ سرد به جایگاهی غیرموثر اقتصادی بعد از پایان جنگ سرد تا قبل از 11سپتامبر و سپس به جایگاه تاثیرگذار ژئوپولتیک بعد از 11سپتامبر تغییر کرده است.

2-3-1- فرضیه های فرعی

1-جایگاه پاکستان در سیاست خارجی آمریکا قبل از جنگ سرد بیشتر متاثر از ساختار دوقطبی تحت تاثیر عوامل سیاسی و استراتژیک بود و در این ساختار پاکستان دارای جایگاهی با اهمیت وافر بود.

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

2-با شکل گیری یک ساختار تک قطبی در دهه 90 که در آن موضوعات اقتصادی در راس سلسله مراتب بودندو عوامل اصلی در سیاست خارجی امریکا شمرده می شدند، جایگاه پاکستان در سیاست خارجی آمریکا بعداز پایان جنگ سرد تا قبل از 11سپتامبر اهمیت خود را از دست داد.

3- مبارزه با تروریسم، سلاح های اتمی و بنیادگرایی اسلامی به عنوان عوامل اساسی در سیاست خارجی آمریکا به عنوان قطب مسلط بعد از 11 سپتامبر عامل اساسی اهمیت مجددپاکستان در سیاست خارجی امریکا بودند.

4-متاثر از تغییرات ساختاری و تغییر رفتارهای قطب مسلط در دهه 90 و در بعد از 11سپتامبر سیاست خارجی آمریکا در قبال پاکستان تغییر کرده است.

4-1- متغیرهای پژوهش

متغیرهای مستقل در این تحقیق،پایان جنگ سرد و حادثه 11سپتامبرمی باشند که شامل شاخص های نظیر کاهش اهمیت رویکردهای ژئوپلیتیکی و افزایش اهمیت رویکردهای ژئواکونومیکی از قبیل تامین امنیت انرژی و بحث مبارزه با تروریسم و سلاحهای کشتار جمعی می شوند. متغییر وابسته جایگاه پاکستان در سیاست خارجی آمریکا بعداز جنگ سرد.

5-1- اهمیت و فایده پژوهش

کشور پاکستان یکی از کشورهای همسایه مرزی ایران است و این تحقیق از نظر سیاست خارجی دارای ارزش و اهمیت بوده و فهم و درک ما را نسبت به روابط خارجی بیشترکرده است.تا در امور خارجه و سیاست خارجی رفتار، نقش و عملکرد کشور همسایه رابهتر و بیشتر درک نماییم و در این تحقیق دانشگاهی به این مسله پی میبریم که در روابط بین الملل سیاست خارجی کشورها چگونه رقم می خورد و ساختار به چه صورتی بر رفتارها و سیاست خارجی تاثیر می گذارد.در عین حال نقش دول مسلط در شکل دهی به سیاست

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت