تئوری سلسله مراتبی تامین مالی بیان می کند که شرکت ها در تامین منابع مالی مورد نیاز خود،  سلسله مراتب معینی را طی می نمایند. شکل گیری این سلسله مراتب،  نتیجه یا پیامد عدم تقارن اطلاعات است. طبق این تئوری در مواردی که بین مدیران و سرمایه گذاران برون سازمانی،  عدم تقارن اطلاعاتی وجود داشته باشد، مدیران، تامین مالی از محل منابع داخل شرکت را به منابع خارج از شرکت ترجیح می دهند. یعنی ابتدا از محل سود انباشته یا اندوخته ها تامین مالی می کنند، سپس اگر منابع داخلی تکافو نکرد، از بین منابع خارج از شرکت،  ابتدا به انتشار کم ریسک ترین اوراق بهادار یعنی اوراق قرضه (استقراض) متوسل می شوند و در صورتی که استقراض تکافو نکند و به منابع مالی بیشتری نیاز باشد،  دست آخر به انتشار سهام مبادرت می ورزند. (باقرزاده، ۱۳۸۲ ، ص ۲۹)

تئوری توازن ثابت یا پایدار  بیان می کند که مزیت مالیاتی بدهی،  ارزش شرکت بدهی دار را افزایش می دهد. از سوی دیگر،  هزینه های بحران مالی و ورشکستگی احتمالی ناشی از عدم ایفای به موقع تعهدات بدهی،  ارزش شرکت بدهی دار را کاهش می دهد. لذا ساختار سرمایه شرکت را می توان به منزله توازن بین مزیت های مالیاتی بدهی و هزینه های بحران مالی و ورشکستگی احتمالی (ناشی از بدهی) تلقی کرد. از این رو،  این دو عامل خنثی کنده ی یکدیگر(توازن مزایا و مخارج ناشی از بدهی)،  به استفاده بهینه از بدهی در ساختار سرمایه منجر می شود ( بریلی و مایرز، ۱۳۸۳).

مفروضات پیش بینی مشترک هر دو تئوری به صورت زیر است:

بین نوسان پذیری سود و نسبت بدهی رابطه منفی وجود دارد.
بین نسبت پرداخت سود و نسبت بدهی رابطه منفی وجود دارد.
بین فرصت های رشد و نسبت بدهی رابطه منفی وجود دارد.
 

مفروضات پیش بینی نظریه موازنه ایستا:

بین سودآوری و نسبت بدهی رابطه مثبت وجود دارد.
بین فرصت های رشد و نسبت بدهی رابطه منفی وجود دارد.
بین اندازه شرکت و نسبت بدهی رابطه مثبت وجود دارد.
بین قابلیت مشاهده دارایی ها و نسبت بدهی رابطه مثبت وجود دارد.
بین صرفه جویی مالیاتی غیر از بدهی و نسبت بدهی رابطه منفی وجود دارد.
مفروضات پیش بینی تئوری سلسله مراتبی:

بین سودآوری و نسبت بدهی رابطه منفی وجود دارد.
بین فرصت های رشد و نسبت بدهی رابطه مثبت وجود دارد.
بین اندازه شرکت و نسبت بدهی رابطه منفی وجود دارد.
بین قابلیت مشاهده دارایی ها و نسبت بدهی رابطه منفی وجود دارد.
(کردستانی، نجفی عمران، ۱۳۸۷، ص ۸۱)

تمامی موجودات زنده از جمله گیاهان، حیوانات و انسانها همگی از منحنی (دوره های) عمر  یا سیکل حیات پیروی می کنند. این گونه موجودات، متولد می شوند، رشد می کنند، به پیری می رسند و نهایتا می میرند. سازمان ها مانند موجودات زنده دارای منحنی (دوره های) عمر و یا سیکل حیات هستند. از یک طرف در این دوره ها با مشکلات خاص آن دوره مواجه هستند. (محمد سیروس، ۱۳۸۱، ص مقدمه)

سوال اصلی تحقیق این است که چه رابطه ای بین چرخه ی عمر با ساختار سرمایه شرکت های صنعت خودرویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟ در حقیقت در این تحقیق چرخه ی عمر صنعت از سال ۸۰ -۸۹  با توجه به روش آنتونی و رامش (۱۹۹۲) برآورد می شود و رابطه ی مراحل چرخه ی عمر با ساختار سرمایه مورد بررسی قرار می گیرد.

۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق

همگام با شکل گیری تئوریهای جدید و معرفی متغییر های تاثیر گذار در زمینه ساختار سرمایه و تاثیر مراحل عمر شرکت ها بروی رفتار تامین مالی آن ها، اهمیت پژوهشی را که رابطه ی بین ساختار سرمایه شرکت و روش های تامین مالی آن را با مراحل عمر شرکت ها بررسی می کند، دو چندان می نماید.

الف- فواید نظری:

از لحاظ نظری فواید این تحقیق به شرح ذیل می باشد:

انجام پژوهش در زمینه ی ارتباط بین چرخه ی عمر صنایع ایرانی و ساختار سرمایه آن ها که تا بحال تحقیقی در این خصوص در ایران صورت نپذیرفته است.
انجام پژوهش در خصوص ساختار سرمایه بهینه ی شرکت های موجود در صنعت خودرو پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با توجه به تئوری سلسله 

ادامه مطلب

دیگر سایت ها :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت