صفحات: << 1 ... 5 6 7 ...8 ...9 10 11 ...12 ...13 14 15 ... 476 >>
۱-۱۰ تعریف عملیاتی متغییر ها
ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﻈﺮی: ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔﯽ ﯾﮏ زﯾﺮ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻫﻮش اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﭘﺎﯾﺶ و ﻧﻈﺎرت ﺑﺮ اﺣﺴﺎﺳﺎت و ﻫﯿﺠﺎﻧﺎت ﺧﻮد و دﯾﮕﺮان، ﻓﺮق ﮔﺬاﺷﺘﻦ ﺑﯿﻦ آنها و اﺳﺘﻔﺎده از اﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺮای ﻫﺪاﯾﺖ اﻓﮑﺎر و اﻋﻤﺎل دﺧﺎﻟﺖ دارد.
هوش ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻧﯿﺰ، مفهومی ﮔﺴﺘﺮده اﺳﺖ که ﺷﺎﻣﻞ مهارتهای ﻓﺮدی و ﺣﺎﻻت دروﻧﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ وبه مجموعه مهارتهای درون ﻓﺮدی و ﺑﺮون ﻓﺮدی اﻃﻼق ﻣﻲﮔﺮدد. هوش عاطفی را ﻣﻲﺗﻮان آگاهی از عواطف و ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺗﺎﺛﯿﺮﭘﺬﯾﺮی از عواطف دﯾﮕﺮان، ﺑﺮوز اﺣﺴﺎﺳﺎت، ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻋﻮاﻃﻒ. همدلی و ﺧﻮدآﮔﺎهی و ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ اداره ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺑﯿﻦ ﻓﺮدی داﻧﺴﺖ. ﮔﺎردﻧﺮ[۱۸] ﺧﺎﻃﺮﻧﺸﺎن ﻣﻲﻛﻨﺪ که هسته هوش ﺑﯿﻦ ﻓﺮدی ﺗﻮاﻧﺎﯾﻲ درک و ارائه ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻨﺎﺳﺐ به روﺣﯿﺎت، ﺧﻠﻖ و ﺧﻮ، اﻧﮕﯿﺰشها و ﺧﻮاستههای اﻓﺮاد دﯾﮕﺮ اﺳﺖ. او اﺿﺎفه ﻣﻲﻛﻨﺪ که در هوش درون ﻓﺮدی، ﻛﻠﯿﺪ ﺧﻮدﺷﻨﺎﺳﻲ ﻋﺒﺎرﺗﺴﺖ از آگاهی داﺷﺘﻦ از اﺣﺴﺎﺳﺎت ﺷﺨﺼﻲ ﺧﻮد و ﺗﻮاﻧﺎﯾﻲ ﻣﺘﻤﺎﯾﺰﻛﺮدن و اﺳﺘﻔﺎده از آنها ﺑﺮای هدایت رﻓﺘﺎر ﺧﻮﯾﺶ (کورکماز و آرپاسی[۱۹]، ۲۰۰۹).
خود آگاهی
خودآگاهی عاطفی: توانایی آگاه بودن و فهم احساس خود. خودابرازی: توانایی ابراز احساسات، باورها و افکار صریح و دفاع از مهارتهای سازنده و برحق خود. عزت نفس: توانایی آگاه بودن از ادراک خود، پذیرش خود و احترام به خود. استقلال: توانایی هدایت افکار و اعمال خود و آزاد بودن از تمایلات هیجانی خود شکوفایی: توانایی درک ظرفیتهای بالقوه و انجام چیزی که میتوان انجام داد، تلاش برای انجام دادن و لذت بردن.
خود مدیریتی
کنترل تکانهها و تحمل فشار روانی: توانایی مقاومت کردن در برابر رویدادها، موقعیتهای آزمایشی و یا کاهش آنها، همچنین توانایی کنترل هیجانات خود. انعطافپذیری: توانایی سازگار بودن افکار و رفتار با تغییرات محیط وموقعیت ها. شادمانی: توانایی احساس خوشبختی کردن با زندگی خود، لذت بردن از خود و دیگران، داشتن احساسات مثبت، صریح، مفرح و شوخ. خوشبینی: توانایی زیرکانه نگاه کردن به زندگی و تقویت نگرشهای مثبت، حتی درصورت بروز بدبختی و احساسات منفی.
آگاهی اجتماعی
توان حل مسئله: توانایی تشخیص و تعریف مشکلات، به همان خوبی خلق کردن و تحقق بخشیدن راه حلهای مؤثر و بالقوه. آگاهی به واقعیت و واقع گرایی: توانایی سنجش هماهنگی، بین چیزی که به طور هیجانی تجربه شده و چیزی که به طور واقعی وجود دارد.
مدیریت رابطه
روابط بین فردی: توانایی ایجاد و حفظ روابط رضایت بخش که به وسیله نزدیکی عاطفی، صمیمیت، محبت کردن و محبت گرفتن توصیه میشود. همدلی: توانایی آگاه بودن و درک احساسات دیگران و ارزش دادن به آن. مسئولیتپذیری اجتماعی: توانایی بُروز خود به عنوان یکی از اعضای گروه که دارای حس همکاری مؤثر و سازندگی میباشد.
رفتار شهروند سازمانی
رفتار شهروند سازماتی را به عنوان رفتارهای تحت اختیار فرد تعریف کرده و بیان میکند که این دسته از رفتارها بطور صریح و مستقیم بوسیله سیستمهای رسمی، پاداش مورد توجه قرار نمیگیرد، ولی باعث ارتقاء اثربخشی کارکردهای سازمان میگردد. واژه اختیاری بودن بیانگر این است که رفتارها، شامل رفتارهای مورد انتظار در نیازهای نقش و یا شرح شغل نیست. و در تعهد استخدامی کارمندان قرار نگرفته است و کاملا انتخابی میباشد و کوتاهی در آن هیچ گونه تنبیهی را بدنبال ندارد این رفتارها با حفظ و تقویت بافت روان شناختی و اجتماعی باعث انجام اموری میشوند، که برای سازمان سودمند و کمک کننده میباشد و بخاطر مطالبات و تقاضای کاری انجام نمیشود.
اصطلاح رفتار شهروندی سازمانی به فعالیتها و رفتارهای اضافی کارکنان اطلاق میگردد که “اثر بخشی سازمانی[۲۰]” را بهبود میبخشد.
۱-۱۱ استفادهکنندگان از نتایج تحقیق
با ارائه راه حل و پیشنهاد با توجه به یافتههای تحقیق پیشبینی میشود، مدیران وتصمیم گیران سازمان بتوانند به نقش هوش عاطفی بر کارکنان پی برده وبا در نظر گرفتن و توجه نمودن به این عوامل در تصمیمگیریهای خود در سازمان بتوانند سطح خدمات و تحقق اهداف آن را تسهیلات بیشتری قائل شوند. به طور خلاصه نتایج این تحقیق میتواند توسط گروههای زیر مورد استفاده قرار گیرد:
دیگر سایت ها :
جامعه سالم بستر مناسبی برای زندگی افراد در محیط سالم است. چنین جامعهای میتواند مولد عقلانیت و پیشروی حوزه در سلامت ذهن جسم و روان باشد.
بدیهی است انسان سالم محور و شاهکلید تمامی آمال انسانی است و این همه پیچیدگی در دنیای امروزی حاصل تلاشها برای رفاه و آسایش بیشتر بشر بوده است. هر چند گاهی خود عاملی در جهت سلب آرامش شده است جامعه سالم مجموعه انسانهای سالمی است که در قالب ارتباطات مناسب با هم تعامل میکنند ولی همچنان بیماریها و ناگواریها و تشویشها رویای دنیای برین انسانها را به چالش میکشند و آدمیانی پیدا میشوند که در مرحله جراحات روحی و کاستیهای فکری غوطه میخورند و در انتظار کمک همنوعانشان چشم به راهند و بدیهی است یکی از منادیان بزرگ سلامت مداری و ایثار و نوع دوستی کارمندان ند که بار سنگین یکی از مشاغل دشوار و زیانآور را به دوش میکشند. کارمندان متناسب با نیازهای سیستم و مددجویان و بدون توجه به نیازهای خود وخانواده شان میبایست در ساعات و ایام مختلف شبانه روز در محل کار حاضر شده و زندگی مشترک خویش را نیز با این همه مشکلات هماهنگ سازند (خرم آبادی، شمس، فرضی، عبدالرسولی ۱۳۸۳).
لذا بخش زیادی از زندگی کارمندان در محیط کار و در شرایط دشوار میگذرد و بسیاری از وقایع مشکلات کاری اثر عمیقی بر سلامت جسمی و روانی آنها دارد بنابراین استرس که بعنوان معضل مبتلا به تمامی کارمندان بوده و اکثراً درگیر عوارض ثانوی آن میباشند بعنوان مولفهای در خور پژوهش میباشد تا به واسطه بررسی ارتباط کیفیت مقابله با استرس و هوش معنوی و باورهای نادرست کارمندان گامی هر چند ناچیز در جهت شفافیت این ارتباط برداشته و در جهت آسیب شناسی این ارتباطات ارائه راهکارهای مفید برای این قشر خدوم کاری کرده باشیم گفتنی است که ارتباط هوش معنوی بعنوان مولفهای اثرگذار در ایجاد سلامت بهبود قابلیت و سازگاری افراد و معنی بخشی به زندگی فردی، اجتماعی انسانی و معنوی جزء عوامل است که اثر آن در کاهش تنش و آرامش بدیهی و فارغ از توضیح می کند و نیز نگاه واقع بینانه به مسائل و درکی فارغ از اغلاط متداول که ریشه شخصیت ارث محیط، تربیت و. دارد میتواند زمینه ساز بسیاری از کژکاریها و ناراستیها بوده و فرد را مستعد ناسازگاری و بی ثباتی در تفکر، تصمیمگیری، رفتار و ارتباط بسازد و او را به سمت عدم تعادل و عدم سلامت روان سوق دهد و اینجاست که فرد مملو از اضطراب و تشویش میشود و به بیمار یها و ناراحتیهای جسمی و روحی مبتلا میگردد در مقابل تفکر منطقی و سالم بستر ساز سلامت جسم و روان بوده.
۱-۴)اهداف پژوهش
۱-۴-۱)هدف اصلی:
بررسی و تعیین رابطه بین هوش معنوی و باورهای غیر منطقی با میزان توان مقابله با استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان اثرگذار است.
۱-۴-۲)اهداف فرعی:
شناسایی تاثیر روش مقابله مساله مدار بر توان مقابله با شرایط پراسترس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان .
شناسایی تاثیر روش مقابله هیجان مدار بر توان مقابله با شرایط پر استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان
شناسایی تاثیر روش مقابله اجتناب مدار برتوان مقابله با شرایط پر استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان
شناسایی تاثیر باورهای غیرمنطقی برتوان مقابله با شرایط پر استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان
شناسایی تاثیر باورهای غیرمنطقی بر هوش معنوی کارکنان شرگت ملی گاز ناحیه کاشان
۱-۵)فرضیات پژوهش
۱-۵-۱)فرضیه اصلی:
هوش معنوی و باورهای غیرمنطقی با توان مقابله با استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان اثرگذار است.
۱-۵-۲) فرضیات فرعی:
روش مقابله مساله مدار بر توان مقابله باشرایط پر استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان اثرگذار است.
روش مقابله هیجان مدار بر توان مقابله با شرایط پر استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان اثرگذار است.
روش مقابله اجتناب مدار برتوان مقابله با شرایط پر استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان اثرگذار است.
باورهای غیرمنطقی برتوان مقابله با شرایط پر استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان اثرگذار است.
باورهای غیرمنطقی برهوش معنوی کارکنان شرگت ملی گاز ناحیه کاشان اثرگذار است.
در این پژوهش هوش معنوی و باورهای غیرمنطقی به عنوان متغیرهای پیش بین و توان مقابله با استرس به عنوان متغیر ملاک مورد بررسی قرار گرفتهاند.
ب-اهداف کاربردی
دیگر سایت ها :
ارائه چنین اطلاعاتی با ابزارهای قدیمی ممکن نیست .سیستم اطلاعات مالی می تواند اطلاعات سودمند، برای کمک به مدیریت در برنامه ریزی فعالیت ها ، اعمال کنترل ، تصمیم گیری مناسب در جهت تحقق اهداف سازمان و نهایتا کسب موقعیت برتر ارائه کند .اهمیت و تاثیر گذاری گزارشهای قابل استخراج و ارائه از سیستم اطلاعاتی مالی موجب شده است که این سیستم بیشتر از سایر زیر سیستم های سیستم اطلاعات مدیریت برای مدیران مهم باشد و کنترل شود. انجام حسابرسی داخلی و مستقل، نمونه های بارز دامنه کنترلها نسبت به کارکرد و اطمینان بخشی سیستم های اطلاعاتی مالی است. حسابداری مدیریت به عنوان بخش مهم سیستم اطلاعات مالی با کاربرد روشها و تکنیک های ویژه مانند کنترل جامع کیفیت حسابداری، سنجش مسئولیت ، مدیریت به موقع موجودیها و سیستم مدیریت هزینه می تواند جهت اتخاذ تصمیمات مناسب از سوی مدیران به کار گرفته شود .جنبه دیگه اهمیت این تحقیق ، فعالیتهای شهرداری ها در حوزه های مختلف می باشد که باعث می شود با توجه به حجم بالای منابع مالی مورد نیاز، وسعت فعالیتها،ارائه اطلاعات با کیفیت ،سیستماطلاعات مالی در زمینه قیمت تمام شده ، هزینه ها وسود و زیان پروژه ها وسرمایه گذاری، بسیارضروری باشد.در این تحقیق سعی خواهد شد سیستم اطلاعات مالی درارائه اطلاعات مورد نیاز مدیران و شهرداری تهران ارزیابی شود.
در این پژوهش تاثیر قابل فهم بودن ، مربوط بودن، قابل اتکا بودن و قابل مقایسه بودن اطلاعات سیستم اطلاعات مالی به عنوان متغیرهای مستقل بر تصمیم گیری مدیران شهرداری تهران به عنوان متغیر وابسته سنجیده می شود.
اهمیت موضوع
رابطه موجودبین ویژگی های کیفی سیستم اطلاعات مالی واستفاده از این اطلاعات دربهبودتصمیم گیری مدیران شهرداری تهران موضوع این پایان نامه می باشد. با توجه به این که سیستم اطلاعاتی مالی به عنوان ابزار مدیریت در تصمیم گیری تلقی می گردد، هدف از ایجاد و گسترش آن کمک به مدیریت می باشد. هدف اصلی دراین تحقیق تعیین میزان تاثیرویژگی سیستم اطلاعاتی مالی بر بهبود تصمیم گیری مدیریت است. در ادامه وضعیت موجود سیستم اطلاعاتی ارزیابی می شود تا میزان سودمندی این سیستم در تهیه اطلاعات مورد نیاز مدیران تعیین گردد. سیستم اطلاعاتی مالی جهت پردازش رویدادهای مالی و به عنوان مبنایی برای تصمیم گیری و بیان وضعیت یک شخصیت تجاری و بالاخص مدیران این شرکت ها می باشد. این سیستم اطلاعاتی هنگامی می تواند شرایط لازم را برای اعمال مدیریت کارا و موثر ایجاد نماید که افراد کارشناس با اطلاعات تئوریک و تجربه لازم متصدی پردازش اطلاعات مالی باشد. مهم تر ازآن انتخاب ویژگی های مناسب برای تصمیم گیری مدیران توسط این افرادکارا است.دراین تحقیق میزان تاثیرویژگیهای سیستم اطلاعات مالی برای بهبود تصمیم گیری مدیران سنجیده شده و آنگاه با اتکا بر درخواست های مدیران از این سیستم تجزیه و تحلیل شده است.
۱-۴ هدفهای پژوهش
هدفهای این پژوهش شامل هدفهای علمی و کاربردی است که در ادامه تشریح میشوند.
۱-۴-۱ هدفهای علمی
اهداف علمی این پژوهش عبارتند از:
تعیین میزان تأثیر ویژگیهای سیستم اطلاعات بر بهبود تصمیم گیری مدیران شهرداری تهران
۱- تعیین میزان تأثیرویژگی قابل فهم بودن اطلاعات سیستم اطلاعات مالی بربهبود تصمیم گیری مدیران
۲ – تعیین میزان تأثیر ویژگی مربوط بودن اطلاعات سیستم اطلاعات مالی بر بهبود تصمیم گیری مدیران
۳ – تعیین میزان تأثیر ویژگی قابل اتکا بودن اطلاعات سیستم اطلاعات مالی بربهبودتصمیم گیری مدیران
۴ – تعیین میزان تأثیرویژگی قابل مقایسه بودن اطلاعات سیستم اطلاعات مالی بربهبودتصمیم گیری مدیران
۱-۴-۲ هدفهای کاربردی
نتایج حاصل از این پژوهش می تواند وسیله ای برای شهرداری ها در بهبود تصمیم گیری آنها مورداستفاده قرار گیرد.
۱-۵ تبیین فرضیه ها
به منظور تبیین فرضیه های پژوهش، لازم است ابتدا درباره متغیرهای پژوهش مطالبی ارائه شود. آنگاه براساس مطالب ارائه شده، می توان به تدوین فرضیه ها پرداخت. پس ازآن درباره طرح آزمون فرضیه ها نیز بحث خواهد شد.
۱-۵-۱ تبیین و اندازه گیری متغیرهای پژوهش
متغیرهای این پژوهش شامل متغیروابسته ومتغیرهای مستقل است که درادامه به توصیف آنها پرداخته میشود.
۱-۵-۱-۱ تبیین و اندازه گیری متغیر وابسته
دیگر سایت ها :
۱-۶ مواد و روش انجام تحقیق:
پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای-کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی میباشد. جامعه آماری تحقیق را مشتریان محصولات لبنی (شیر) پاستوریزه در شهر تهران تشکیل میدهند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول اندازه نمونه با جامعه نامحدود کوکران استفاده شده است.
ابزار گردآوری دادهها در این تحقیق اسناد کتابخانهای، مقالات و پرسشنامه بوده است. بعد از مطالعه مقالات و بررسی ادبیات موضوع، پرسشنامه تحقیق تهیه گردید که روایی آن بهصورت صوری و محتوایی مورد بررسی قرار گرفت و برای پایایی از آزمون آالفای کرونباخ استفاده شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای تحقیق از روش تجزیه و تحلیل معادلات ساختاری استفاده گردید که بدین منظور از نرمافزارهای SmartPLS و SPSS کمک گرفته شد.
۱-۷ نوآوری و ضرورت انجام تحقیق:
با وجود تحقیقات گسترده در زمینه ارزش ویژه برند، جنبه پنهانی آنکه بهطور بالقوه شرکتها را در شرایط بحران تهدید میکند مورد بررسی قرار نگرفته است.
بهعلاوه، در زمینه رفتار مشتریان پژوهشهای گوناگونی انجام شده است. اما تاکنون کمتر تحقیقی در خصوص بررسی رفتار مشتریان با رویکرد بحران انجام گرفته است. انجام این تحقیق میتواند نتایج مفیدی را در شرایط مذکور ارائه نماید.
با توجه به مطالب مطرح شده میتوان چنین بیان کرد که امروزه شناخت دقیق رفتار و قصد خرید مصرف کنندگان مورد توجه بسیاری از محققان و شرکتها قرار گرفته است و بهعنوان یک برگه برنده برای شرکتها محسوب میشود.
لذا این پژوهش از یک طرف با شناسایی نحوه تأثیر بحران بر برندهای مختلف با ارزش ویژههای متفاوت، و از طرف دیگر با بررسی تأثیر فاصله زمانی پس از بحران بر ارتباط قصد و رفتار خرید مشتری، شواهد مهمی برای مدیران بهمنظور برنامهریزیها و تدوین استراتژیهای مناسب ارائه میدهد و مدیران بحران را قادر سازد تا بحرانهای محصول را بهطور مؤثرتری اداره کنند.
در نهایت میتوان گفت، پاسخگویی به این پرسشها و تحلیل نتایج میتواند از یک طرف، راهنمای مدیران بازاریابی و برندینگ در برنامهریزیها و پیشبینیها باشد و از طرف دیگر، راهگشای انجام پژوهشهای دقیقتر برای بالا رفتن سطح دانش در این حوزه قرار گیرد.
۱-۸ تعریف واژگان تحقیق:
برند (Brand): مجموعهای از نشانهها که منشأ تولید محصول یا خدمت را مشخص کرده و آن را از دیگر رقبا متمایز میسازد (انجمن بازاریابی آمریکا[۲۲]).
ارزش ویژه برند (Brand equity): مجموعهای از داراییهای برند و تعهدات مربوط به آنکه به ارزش فراهم شده برای محصول یا خدمت برای شرکت و یا مشتریان آن شرکت افزوده میشود و یا از آن کاسته میگردد (آکر، ۱۹۹۱).
بحران (Crises): از دیدگاه مدیریت، بحرانها، رخدادهایی هستند با احتمال رخ دادن پایین و در عین حال تأثیرات و پیامدهای بزرگ، که اساسیترین اهداف شرکت را به خطر میاندازند (وایک[۲۳]، ۱۹۸۸). در این تحقیق منظور از بحران، بحران نقص محصول میباشد.
بحران نقص محصول (Product-harm crises): بحرانهای نقص محصول موقعیتهای پیچیدهای هستند که در آنها محصولات معیوب، غیر ایمن و یا حتی خطرناک میباشند (داور و پیلوتلا[۲۴]، ۲۰۰۰). در این تحقیق بحران وجود روغن پالم در شیرهای تولیدی برخی شرکتهای لبنی مورد بررسی قرار گرفته است.
قصد خرید (Purchase intention): قصد خرید، شاخصی از احتمال خرید یک محصول توسط یک مصرف کننده است و هرچه قصد خرید بالاتر گزارش شود، احتمال خرید نیز بالاتر میرود (چیفمن و کانوک[۲۵]، ۲۰۰۷).
مصرفکننده (Consumer): هاوکینز، مصرفکننده را یک واحد تصمیمگیری (فرد، خانواده، یا شرکت) میداند که به گردآوری اطلاعات و پردازش آنها (آگاهانه یا ناآگاهانه) در پرتو موقعیت موجود پرداخته و جهت دستیابی به رضایت و بهبود سبک زندگی اقدام میکند )صمدی، ۱۳۸۶).
رفتار مصرفکننده (Consumer behavior): عبارتاند از مجموعه فعالیتهایی که در آنها افراد درگیر استفاده واقعی یا بالقوه از اقلام مختلف بازار که شامل محصولات، خدمات، ایدهها و محیط فروشگاهها میشود، هستند (برکمن و گیلسون، ۱۹۸۱).
فرآیند خرید: فرآیندی که طبق آن، خریدار کالا یا خدمتی را بهواسطه عوامل مختلف از میان کالاها یا خدمات دیگر انتخاب کرده و در جهت به دست آوردن آن، وجهی را پرداخت میکند (کاتلر و آرمسترانگ، ۱۳۹۰).
خرید: خرید هنگامی اتفاق میافتد که خریدار برای شناسهای خاص مبلغی را میپردازد و زاییده مرحله قبل یعنی قصد خرید است. خرید بهوضوح مهمترین
دیگر سایت ها :
تحلیل ساختار سرمایه بانک ملی با در نظر گرفتن هزینه های سرمایه و ریسک.
۱-۵-۱ فرضیه های فرعی
بین ساختار سرمایه و سپردههای سرمایه گذاری کوتاهمدت با در نظر گرفتن هزینه های آن رابطه معناداری وجود دارد.
بین ساختار سرمایه و سپردههای سرمایه گذاری بلندمدت با در نظر گرفتن هزینه های آن رابطه معناداری وجود دارد.
بین سپردههای جاری و ساختار سرمایه رابطه معنادار وجود دارد.
بین سپردههای پسانداز و ساختار سرمایه رابطه معنادار وجود دارد.
۱-۶ تعریف واژهها
۱-۶-۱ تعاریف مفهومی
ساختار سرمایه
به ترکیب بدهیها و حقوق صاحبان سهام، ساختار سرمایه گویند(انواری، ۱۳۸۵: ۷۹).
هزینهی سرمایه
عبارت است از متوسط هزینهی منابع مالی مورداستفادهی شرکت است(جهانخانی و اعرابی، ۱۳۸۲: ۲۱۰).
ساختار سرمایهی بهینه
نوعی ساختار سرمایه است که در آن میانگین موزون هزینهی سرمایه (WACC) شرکت حداقل و ارزش شرکت حداکثر میباشد(جهانخانی و اعرابی، ۱۳۸۲: ۲۱۰).
ریسک اعتباری۱
به عدم اطمینان در بازپرداخت وام و تسهیلات اعطای بانکها بهوسیلهی وامگیرندگان، ریسک اعتباری گویند.
نرخ کفایت سرمایه۲
حداقل نسبت قابلقبول سرمایه برای مقابله با ریسک اعتباری بانکها میباشد.
منابع مالی
وجوهی است که مؤسسه انتفاعی برای تأمین مالی داراییهایش از آنها استفاده میکند.
سرمایه
سرمایه شامل وجوهی است که در آغاز تأسیس بانک بهوسیلهی سهامداران فراهمشده است(حسینی، ۱۳۸۱: ۵۳).
۱-۶-۲ تعاریف عملیاتی
ساختار سرمایه: به درصد هر یک از منابع تأمین مالی بانک (شامل سرمایه، سود انباشته، سپردههای مختلف، بدهی به بانک مرکزی و سیستم بانکی) از کل منابع آن اطلاق میشود.
اقلام ساختار سرمایه شامل دو قسمت است:
الف) بدهیها؛ شامل:
-بدهی به بانکها و سایر مؤسسات اعتباری و بانک مرکزی
سپردهها (دیداری – پسانداز و مشابه سرمایهگذاری مدتدار و سایر سپردهها)
ب) حقوق صاحبان سهام:
دیگر سایت ها :